خبرگزاری مهر؛ گروه سیاست: ماهها بمباران بیوقفه غزه، ویرانی گسترده و کشتار هزاران غیرنظامی، تصویری آشکار از جنایت و نسلکشی قرار دارای بود که در برابر چشمان جامعه جهانی رخ میداد؛ اما اغلب دولتها و نهادهای بینالمللی در سکوتی سنگین فرو رفته بودند. این سکوت سرانجام با اقدام آفریقای جنوبی که عضو کنوانسیون جلوگیری از جنایت نسلکشی قرار دارای بود، شکسته گردید؛ کشوری که با استناد به «کنوانسیون جلوگیری از جنایت نسلکشی»، پروندهای حقوقی علیه رژیم صهیونیستی در دیوان بینالمللی دادگستری گشود و توانست دادگاه را به صدور تدابیر موقت برای توقف جنایات در غزه متقاعد کند.
زیاد پتل، وکیل و فعال حقوقی از آفریقای جنوبی، از چهرههایی هست که در پیگیری پرونده آفریقای جنوبی علیه رژیم صهیونیستی در دیوان بینالمللی دادگستری نقش مؤثری داشته هست. این پرونده بر اساس «کنوانسیون جلوگیری و مجازات جرم نسلکشی» مطرح گردید و هدف آن، هشدار و پیشگیری از وقوع جنایت نسلکشی در غزه قرار دارای بود. مبانی حقوقی این شکایت، نحوه قانع شدن دیوان برای صدور تدابیر موقت، و چالشهای اجرای احکام بینالمللی نیز به تجربه تاریخی آفریقای جنوبی در مبارزه با آپارتاید مواردی هست که در گفتگوی انجام شده با او به پاسخ میرسیم و ارتباط آن را با رویکرد امروز این کشور نسبت به فلسطین و عدالت بینالمللی خواهیم یافت به علاوه راهکارهای حقوقی و سیاسی برای حمایت از کودکان و قربانیان جنگ در غزه، و لزوم اصلاح ساختار سازمان ملل و تقویت نقش دولتها در اجرای تصمیمات بینالمللی با این تجربه زیسته در یک پرونده موفق قابل توجه و بررسی هست.
برای استدلال حقوقی که دادگاه را قانع کرد پرونده آفریقای جنوبی علیه اسرائیل را جدی بگیرد. موضوع اصلی چه قرار دارای بود؟
موضوع اصلی که آفریقای جنوبی در دیوان بینالمللی دادگستری مطرح کرد، مربوط به جرم برجستهای هست: استناد به «کنوانسیون جلوگیری از جنایت نسلکشی» در راستای پیشگیری از ارتکاب جنایت نسلکشی. آفریقای جنوبی بهعنوان یکی از کشورهای طرف قرارداد این کنوانسیون احساس تکلیف و مسئولیت کرد که این پرونده را به صحنه بینالمللی بکشد. مهم هست بگویم که پیش از آنکه پرونده در دیوان بینالمللی دادگستری توسط آفریقای جنوبی مطرح شود — که من به یاد دارم در دسامبر ۲۰۲۳ انجام گردید — ابتدا ارجاعی به دادگاه کیفری بینالمللی صورت گرفته قرار دارای بود، دادچندین اوقات که خود نیز بر اساس اساسنامه رم با جرایم مشخصی مانند جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت سر و کار دارد. و سپس، البته، موضوع نسلکشی در دیوان بینالمللی دادگستری مطرح گردید. با در نظر گرفتن اینکه آفریقای جنوبی نیز کشوری هست که پیشتر تحت رژیم آپارتاید قرار دارای بود و دههها آپارتاید و نیز استثمار استعماری را تحمل کرده هست.
با ظهور دمکراسی جدید، بهویژه با رهبران پیشینمان مانند رئیسجمهور نلسون ماندلا و دیگرانی که در مبارزه ضدآپارتاید نقش داشتند، آنها نیز از حق تعیین سرنوشت مردم در فلسطین اشغالی حمایت کردند. رابطه بسیار نزدیکی میان رهبران سابق مانند یاسر عرفات و دیگرانی مثل فیدل کاسترو، معمر قذافی و حتی مرحوم آیتالله خمینی وجود دارای بود که همه یک نخ مشترک و مبارزه مشترکی علیه هژمونیک امپریالیستی، استعمار و جنایاتی که با هژمونی و استعمار همراه هست، داشتهاند.
این پرونده چگونه حقوق کودکان فلسطینی و خانوادههای قربانی جنگ را محافظت انجام میدهد؟
باید از کودکان فلسطینی محافظت کند و باید از قربانیان جنگ محافظت کند. بسیاری از مردم خواهند بیان کرد که دیوان بینالمللی دادگستری توانایی اجرای احکام خود را ندارد، و این درست هست. با این حال، دیوان در ساختار سازمان ملل بهعنوان عالیترین دادگاه، بهعنوان دادگاه اوجِ این نهاد قرار دارد. و وقتی موضوع درخواست «تدابیر موقت» مطرح خواهد گردید، دادگاه دریافت که در آن زمان اسرائیل شاید در حال ارتکاب نسلکشی بوده هست؛ موضوعی که بهتازگی در گزارشی از سازمان ملل و نیز توسط بسیاری از افراد شامل خود من تأیید شده هست که خیلی وقتست ادعا میکردیم در غزه و در اراضی اشغالی فلسطین نسلکشی تدریجی و جنایات فاحش دیگری در حال رخ دادن هست.
پس نتیجه پرونده دیوان چه گردید؟
نتیجه این قرار دارای بود که باید یک «گذرگاه بشردوستانه» باز شود. اولاً باید کمکهای بشردوستانه بهصورت وسیع به غزه ارسال شود. بسیاری از کارشناسان در نهادهای بشردوستانه گفتهاند میزان ویرانی در غزه چنان فاجعهبار هست که کمکها باید در مقیاس وسیع ارائه شود، اما کمکها در میدان بهطور کامل قابل تحویل نبودند صرفاً به این دلیل که آتشبس برقرار نشده قرار دارای بود. و تلاشهای بسیاری از سوی کشورها انجام گردید — و اینجا ما با استانداردهای دوگانه آمریکاییها روبهرو میشویم که بهطور کامل و همواره هرگونه تلاش برای تصویب قطعنامه آتشبس فوری در شورای امنیت سازمان ملل را وتو کردند. اگر آتشبس فوری سالها قبل، دستکم دو سال پیش برقرار شده قرار دارای بود، هزاران جان امکان داردست نجات یابد.
متأسفانه چنین ترکیبی از سازمان ملل هست، و بسیاری از رهبران درباره تغییر و اصلاح ساختار سازمان ملل و نحوه کار شورای امنیت صحبت میکنند، جایی که قدرت بیش از حد در اختیار کشورهای قدرتمند هست و این نهاد بیش از اندازه سیاسی شده هست، بهجای آنکه اهداف و مقاصد منشور سازمان ملل را محقق کند.
اما نتیجه چه قرار دارای بود؟
گذرگاههای بشردوستانه — کشورها امکان داردند از آنها استفاده کنند و سیاستهای خود را ایجاد کنند، و این سیاستها امکان داردد همسو با تدابیر موقت دیوان باشد که دستور داده و مقرر شده هست توسط کشورها اجرا شود. برای مثال، هیچ چیز مانع مصر نمیشد که یک گذرگاه، حتی یک گذرگاه نظامی، باز کند تا اجازه دهد کمکهای بشردوستانه عبور کنند. کشورهای دیگر امکان داردستند از کشتیهای کمکرسانی حمایت کنند، مانند فلاتیلا صمود در ماهیدین (فکر میکنم). ببخشید، اسم کشتی قبلی که هم رفته قرار دارای بود یادم رفته هست. و من نیز در سال ۲۰۱۰، در جنگ اول غزه در ۲۰۰۸–۲۰۰۹، بهعنوان نمایندهای از آفریقای جنوبی در مأموریت فلاتیلا حضور داشتم.
در آن مأموریت نیز کشتیها در حدود ۸۴ مایل دریایی دور از ساحل غزه، در آبهای بینالمللی، مورد توقیف قرار گرفتند. فعالان ربوده شدند، کمکها گرفته و بهسرقت رفتند، توسط نیروهای دفاعی و نیروی دریایی اسرائیل قاپیده شدند. و ما این رفتار را در موارد دیگر نیز دیدهایم. زیتونه یکی از فلاتیلات در طی چندینین سال قرار دارای بود. فکر میکنم مجدلین یکی از کشتیها قرار دارای بود، فلاتیلا سمود.
و چه چیزی مانع کشورهایی مانند ترکیه، اسپانیا، ایتالیا گردید که گفته بودند ناوها و فریگیت میفرستند تا حقیقتاً فلاتیلا را همراهی و از شهروندان غیرنظامی خود محافظت کنند؟
آنها مدتی این کار را انجام دادند، اما کمکم فروکش کرد. آنها از شهروندان خود حفاظت نکردند و این شهروندان در معرض خشم دریا و جنایتکاران نیروی دفاعی و نیروی دریایی اسرائیل قرار گرفتند که فلاتیلا را ربودند و این فعالان را گرفتند؛ فعالانی که تنها یک هدف داشتند و آن این قرار دارای بود که محاصره غزه را بشکنند و یک گذرگاه بشردوستانه باز کنند. بنابراین اجرای تصمیمات دیوان و تدابیر موقت آن باید بهصورت مستقل توسط دولتها و سیاستگذاران در کشورها انجام شود تا قوانین و غیره را ایجاد کنند، زیرا چیزی وجود دارد که شما امکان داردید آن را «سرسختی» یا «غلظت» در سازمان ملل بنامید. نکته مهم در این پرسش این هست که چندین سال پیش در کنفرانسی که توسط دبیرخانه پارلمانی فلسطین در تهران سازماندهی شده قرار دارای بود شرکت کردم و یکی از مباحث این قرار دارای بود که چگونه امکان داردیم قوانین ملی و برنامههای نهادیشدهای برای منزویسازی دولت آپارتاید ایجاد کنیم.
من پیشنویس لایحه IPSRA را تدوین کردم؛ پیشنویس لایحهای از آفریقای جنوبی به نام IPSRA. این نام مخفف «اجرای حقوق همبستگی با فلسطین» هست. این لایحه جامع و همهجانبه هست.
این ایده از سفر قبلی من به تهران الهام گرفته شده قرار دارای بود. این لایحه با موضوع بایکوت، خروج سرمایه و جنگ حقوقی (lawfare) و شوراهای تحریم سر و کار دارای بود. نیز در کنفرانس بهطور مختصر درباره ساختار ضداستخدام نیروهای ارتش دفاعی اسرائیل (IDF) صحبت گردید — یعنی اتباع و شهروندانی از کشورها که برای خدمت در IDF میروند و مؤسسات صهیونیستی همدست که تسهیلات جذب آنها به IDF را فراهم میکنند، نقض قوانین کشورهای مبدا را رقم میزنند — و نیز درباره تصویب اساسنامه رم توسط آفریقای جنوبی که ما آن را پذیرفتیم و تصویب کردیم، که با جرایم فاحش سروکار دارد، و در همین چارچوب موضوعاتی مانند قانون تنظیم کمکهای نظامی خارجی یا قوانین ضدتروریسم مطرح هست، Pacta Tara.
نام این قانون «حمایت از دمکراسی قانوناساسی در برابر تروریسم و فعالیتهای وابسته» هست، یا حتی برای مثال پیشگیری از جرایم سازمانیافته. به یاد داشته باشید که فعالیتهای مجرمانه رژیم صهیونیستی تنها محدود به غزه نیست، بلکه در سراسر اراضی فلسطینی اشغالی گسترش مییابد. برای نمونه، ما در آفریقای جنوبی و بسیاری کشورهای دیگر نهادهایی چون Jewish National Fund و برنامهای مانند KKL داریم که از طریق آنها در عمل زمینها و املاک فلسطینیان به دست شهرکنشینان صهیونیستی و استعماری میافتد.
و این از طریق یک سازوکار پولشویی هست که در آن پولها جمعآوری خواهد گردید، و سپس از طریق قانون «غیبت» (absenteeism) جایی که فلسطینیان اجازه بازگشت به زمینهای خود را ندارند — چون یا بهطور قومی پاکسازی شدهاند یا مجبور به ترک زمینهایشان شدهاند — آنها بازنمیگردند و آن زمین بهطرز بسیار ناپاکی توسط KKL و JNF بازخرید خواهد گردید و سرانجام به دست شهرکنشینان میافتد. و این روند به توسعه شهرکها بهصورت غیرقانونی تحت قطعنامه ۲۳۳۴ شورای امنیت ادامه میدهد، و این موضوع نیز از سوی گزارشگر ویژه سابق سازمان ملل، مایکل لینک، بهعنوان مصداقی از جنایت جنگی در نظر گرفته شده هست.
در جمهوری اسلامی ایران پس از انقلاب، و چه در فروپاشی و نابودی آپارتاید در آفریقای جنوبی — ما مطالبه حقوق کامل و رهایی کامل مردم فلسطین را میخواهیم. این حداقل کاری هست که امکان داردیم بر اساس خون شهدای غزه، فلسطین، و ایران انجام دهیم، نظر به حمله غیرقانونی به تأسیسات هستهای اسرائیل، و نیز در لبنان با از دست دادن عزیزمان سید حسن نصرالله، یا در یمن، یا حمله و شهادت اسماعیل هنیه از رهبران حماس؛ ما باید مقاومت را ادامه دهیم.
مقاومت بهطور خالص در حقوق بینالملل پذیرفتنی هست. این یک حق تثبیتشده و لاینفک در حقوق بینالملل هست که علیه استعمار و اشغال، مبارزه مسلحانهای بهکار گرفته شود، بهصورت لازم و با وسایلی که در دسترس هست. این باید مطابق با حقوق بینالملل و با دو مؤلفه باشد.
به این معنی که قوانین جنگ باید رعایت شود، و باید توجیهی برای جنگ وجود داشته باشد. و این نیز با قرآن کریم مرتبط هست، همانطور که پیشتر اشاره کردم. در قرآن آمده هست که باید با کسانی که در راه جنگ با شما میجنگند بجنگید، اما خداوند کسانی را که متجاوز هستند دوست ندارد.
پس باید به حفظ این شتاب ادامه دهیم، به حمایت از جنبشهای مقاومت، برنامههای بایکوت، خروج سرمایه و تحریمها ادامه دهیم، و از همه وسایل در دسترس برای ایجاد و نهادیسازی برنامهها در کشورهای خودمان بهره ببریم تا احکام دیوان بینالمللی دادگستری و دادگاه کیفری بینالمللی (در مواردی که ارجاع رسمی صورت گرفته) را اجرا کنیم، و برای منزویسازی و بایکوت و خروج سرمایه از دولت آپارتاید صهیونیستی تلاش کنیم، همانگونه که آفریقای جنوبی تحریم و بایکوت گردید. چرا اسرائیل هنوز فرصت حضور در مجمع عمومی سازمان ملل را دارد؟ آفریقای جنوبی اجازه چنین چیزی را نداشت، منزوی گردید، از سازمان ملل طرد گردید، و اسرائیل نیز باید چنین میشد. اسرائیل نیز باید از سازمانهای ورزشی بینالمللی طرد میشد. چرا اسرائیل هنوز تیم فوتبال دارد، و چرا فیفا اسرائیل را بهعنوان یک تیم به رسمیت میشناسد؟ آفریقای جنوبی از تمامی مسابقات ورزشی بینالمللی محروم شده قرار دارای بود. باید همین وضعیت برای اسرائیل نیز رخ دهد. آنها باید از ورزش بینالمللی محروم شوند، و آنچه ما خواستاریم چیز «پیشاتاریخی» نیست؛ ما خواهان فلسطین تاریخی و راهحل یکدولتی هستیم، جایی که فلسطینیان حق تعیین سرنوشت داشته باشند و حقوق لاینفک آنها به زندگی، کرامت، امنیت و برابری رعایت و محترم شمرده شود.
دیدگاهها