به گزارش پول و تجارت به نقل از روابط عمومی معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم پزشکی تهران، طرح پژوهشی با عنوان (ارزشیابی اقتصادی و اولویتبندی مداخلات بیماری دیابت نوع ۲ در ایران) توسط رامین حشمت، عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران و رئیس مرکز تحقیقات بیماریهای مزمن و صعبالعلاج پژوهشگاه علوم غدد و متابولیسم، اجرا و در سال ۱۴۰۴ خاتمه یافته هست. این پژوهش با رویکرد تصمیمگیری مبتنی بر شواهد، به تحلیل هزینهاثربخشی مداخلات درمانی و تشخیصی در بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ پرداخته هست.
حشمت در تشریح هدف این مطالعه بیان کرد: در شرایطی که بیماری دیابت نوع ۲ یکی از چالشهای اصلی سلامت در کشور هست، تصمیمگیری دقیق در مورد داروها و تجهیزات مورد استفاده امکان داردد تأثیر چشمگیری بر مدیریت منابع مالی نظام سلامت داشته باشد.
وی ادامه داد: بر اساس نتایج این مطالعه، سه گروه مداخله شامل انواع انسولینها، داروهای خوراکی و ابزارهای پایش قند خون مورد تحلیل هزینهاثربخشی قرار گرفتند. یافتهها نشان داد که چندین گزینههای کمهزینه مانند پیوگلیتازون و انسولین لیسپرو از نظر اقتصادی مقرون به صرفهتر از جایگزینهای پرهزینه هستند. این نتایج امکان داردد مبنای علمی مهمی برای بازنگری در سیاستهای پوشش بیمهای داروها و تجهیزات دیابت قرار گیرد.
حشمت با اشاره به اهمیت کاربردی این نتایج افزود: این پژوهش امکان داردد به سیاستگذاران حوزه سلامت و بیمهگران کمک کند تا بر اساس شواهد علمی، داروها و تجهیزات مؤثر و اقتصادی را در اولویت پوشش بیمهای قرار دهند و با حذف هزینههای غیرضرور، کارایی نظام سلامت را افزایش دهند.
وی تصریح کرد: شامل کاربردهای کلیدی این پژوهش امکان دارد به ارائه شواهد علمی برای تصمیمگیری بیمهای درباره داروها و تجهیزات دیابت نوع ۲ بر پایه هزینه اثربخشی و کمک به اصلاح فهرست خدمات تحت پوشش بیمه با هدف کاهش هزینههای غیرضرور و افزایش کارایی نظام سلامت اشاره کرد.
حشمت در ادامه تأکید کرد: پیشنهاد خواهد گردید تحلیلهای آینده با در نظر گرفتن زیرگروههای مختلف بیماران مانند سالمندان یا افراد با بیماریهای همراه انجام شود تا نتایج هدفمندتر و کارآمدتری به دست آید. نیز تحلیلهای جامعتری نظیر تحلیل هزینهاثربخشی تعمیمیافته امکان داردد ابعاد مالی و اجتماعی مداخلات را شفافتر کند.
وی درباره مسیر آینده این طرح افزود: پیشبرد این نوع پژوهشها نیازمند همکاری گسترده بیمهها و وزارت بهداشت برای دسترسی به دادههای واقعی تجویز و هزینههای درمان هست. در صورت تحقق این همکاری، تصمیمگیریهای بیمهای امکان داردد دقیقتر، عادلانهتر و اقتصادیتر انجام شود.
این مطالعه با تأکید بر نقش تصمیمگیری مبتنی بر شواهد، امکان داردد مبنایی برای بازنگری در سیاستهای دارویی و بیمهای مرتبط با دیابت نوع ۲ توسط نهادهایی همچون وزارت بهداشت، شورای عالی بیمه سلامت ایران و کمیتههای تدوین راهنماهای بالینی قرار گیرد.
دیدگاهها