به گزارش پول و تجارت، گروه استانها: در فضای پیچیده نبرد اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران، تحریم صنایع مادر و شرکتهای راهبردی نه نتیجه تصمیمهای ناگهانی، بلکه حاصل یک فرایند برنامهریزیشده و چندینلایه هست. پتروشیمی کرمانشاه به عنوان یکی از مهمترین تولیدکنندگان اوره و آمونیاک در غرب کشور، سالهاست در متن همین راهبرد قرار دارد؛ راهبردی که هدف اصلی آن نه «پاسخ به یک رخداد داخلی» بلکه «تضعیف یکی از ستونهای حیاتی زنجیره صادرات غیرنفتی ایران» هست. واقعیت آن هست که بر اساس سند رسمی وزارت خزانهداری آمریکا (OFAC)، قرار گرفتن نام پتروشیمی کرمانشاه در بسته تحریمی «Iran-related Designations» مورخ ۹ اکتبر ۲۰۲۵، بخشی از یک نقشه بزرگتر در سیاست مهار صادرات پتروشیمی ایران محسوب خواهد گردید؛ نقشهای که ریشههای آن به سالها پیش بازمیگردد و به طور خاص صنایع شیمیایی و صادراتی ایران را هدف گرفته هست.
پتروشیمی کرمانشاه از ابتدای فعالیت خود در دهه ۱۳۸۰ به خاطر موقعیت راهبردی، نوع محصولات و نقش ویژه در شبکه صادرات غیرنفتی کشور، در کانون توجه سیاستگذاران اقتصادی و البته نهادهای تحریمی غرب قرار داشته هست. تولید سالانه این مجتمع در حوزه اوره و آمونیاک، بخش قابل توجهی از بازار کود شیمیایی و صنایع پاییندستی کشاورزی را تغذیه انجام میدهد و همزمان از مسیرهای صادراتی منطقهای به ویژه به سمت کشورهای منطقه، در تأمین ارز غیرنفتی کشور نقش مهمی دارد. همین موقعیت ژئواقتصادی باعث شده از نگاه نهادهای آمریکایی، این شرکت در زمره اهداف «با اولویت بالا» برای اعمال فشار بر اقتصاد ایران قرار گیرد.
مطابق الگوهای پیشین OFAC، تحریمهای مرتبط با صنایع پتروشیمی عموماً در سه سطح اعمال میشوند: نخست، تحریم شرکتهای سرشاخه که سهم قابل توجهی از ارزآوری دارند؛ دوم، تحریم حلقوی که شرکتهای فعال در استانها و مناطق استراتژیک را هدف قرار میدهد؛ و سوم، تحریم شبکههای پشتیبان مالی و لجستیکی. پتروشیمی کرمانشاه دقیقاً در سطح دوم این الگو قرار دریافت میکند؛ یعنی شرکتی فعال در منطقهای مرزی با دسترسی به بازارهای صادراتی منطقهای و توان انتقال محصولات از مسیرهای غیردلاری. از همین رو، گنجاندن نام آن در بسته تحریمی جدید، نه اقدامی ناگهانی، بلکه تکهای از یک پازل بلندمدت هست.
سیاست موسوم به «تحریم حلقوی» از سال ۲۰۲۳ میلادی در دستور کار خزانهداری آمریکا قرار گرفت. در این چارچوب، شرکتهای فعال در مناطق خاص صنعتی کشور – شامل کرمانشاه، ماهشهر و ارومیه – رفتهرفته به فهرست تحریم اضافه شدند تا زنجیره صادراتی کشور نه فقط در سطح ملی بلکه به صورت منطقهای تحت فشار قرار گیرد. این روند، با هدف قطع کانالهای جانبی صادرات و محدود کردن قدرت مانور بازارهای مرزی طراحی شده هست. از منظر فنی و اقتصادی نیز انتخاب پتروشیمی کرمانشاه بیدلیل نیست؛ زیرا این شرکت به واسطه ظرفیت بالا در تولید اوره و جایگاه ویژه در تأمین نیاز بازار منطقهای، برای سازوکار تحریم بهنوعی «نقطه اتصال حیاتی» محسوب خواهد گردید.
تحریم پتروشیمی کرمانشاه نیز ریشه در ماهیت محصولات این شرکت دارد. اوره و آمونیاک، دو محصول کلیدی در زنجیره تأمین جهانی کود شیمیایی هستند و بازار آنها در کشورهای همسایه ایران بسیار پررونق هست. به همین دلیل، از نگاه OFAC، محدودسازی این شرکت امکان داردد ظرفیت ارزآوری غیرنفتی ایران را در بخش کشاورزی و انرژی به شکل معناداری کاهش دهد. در بیانیههای تحریمی مشابه، خزانهداری آمریکا بارها تأکید کرده که هدف از تحریم شرکتهای پتروشیمی، ایجاد فشار اقتصادی برای محدودسازی منابع ارزی دولت ایران هست. این نکته در مورد پتروشیمی کرمانشاه نیز صدق انجام میدهد و قرار گرفتن نام آن در فهرست تحریمی ۲۰۲۵ نیز در همین چارچوب معنا پیدا انجام میدهد.
باید یادآور گردید که این نخستین بار نیست که چنین شرکتی در معرض تحریم قرار دریافت میکند. پتروشیمی کرمانشاه پیش از این نیز در فهرستهای غیرمستقیم مرتبط با تحریمهای صادراتی قرار داشته و نام آن در کنار دیگر شرکتهای کلیدی زنجیره پتروشیمی کشور مورد رصد دقیق قرار گرفته هست. بنابراین، تحریم ۲۰۲۵ نه یک «آغاز» بلکه یک «تداوم» هست؛ تداوم مسیری که از سالها پیش آغاز شده و با شدت و ضعفهای مختلف ادامه یافته هست.
فشار اقتصادی با تحریم غیرنفتی
از منظر رسانهای، تحریم این شرکت حامل یک پیام مشخص به بازار جهانی هست: فشار بر ایران نه تنها در حوزه نفت خام بلکه بر صنایع غیرنفتی نیز استمرار خواهد دارای بود و حتی بنگاههای غیرنظامی اما راهبردی نیز در دایره این فشار باقی میمانند. این پیامرسانی رسانهای بخشی از جنگ اقتصادی هست که ایالات متحده علیه ایران دنبال انجام میدهد؛ جنگی که در آن فهرستهای تحریمی OFAC نقش همان سیگنالهای هشداردهنده به فعالان بینالمللی را ایفا میکنند. اما تجربه سالهای گذشته نشان داده هست که این سیگنالها الزاماً منجر به کاهش واقعی فعالیت شرکتها در منطقه نمیشوند، زیرا بخش عمدهای از مبادلات در مسیرهایی خارج از نظام مالی دلاری انجام خواهد گردید. پتروشیمی کرمانشاه نیز با اتکا به شبکه مشتریان منطقهای خود در کشورهای منطقه، بخشی از این فشار را از طریق مسیرهای جایگزین مدیریت کرده هست.
از نظر تحلیلی، آنچه در این تحریم قابل توجه هست، همزمانی آن با موج جدید تحریمهای صادرات غیرنفتی ایران هست که در سال ۲۰۲۵ شدت یافته هست. بسته تحریمی اخیر OFAC شامل مجموعهای از شرکتهای پتروشیمی و انرژی در غرب و جنوب ایران هست که به باور نهادهای آمریکایی، نقشی مهم در تأمین مالی دولت ایران دارند. در این چارچوب، پتروشیمی کرمانشاه به خاطر موقعیت جغرافیایی ممتاز، ظرفیت تولید بالا و مسیرهای صادراتی غیردلاری، به یکی از اهداف اصلی تبدیل شده هست.

در چنین شرایطی، تحلیل واقعبینانه تحریمها مستلزم درک یک نکته کلیدی هست: تحریمهای اقتصادی علیه ایران بیش و پیش از هر چیز بر صنایع حیاتی و غیرنظامی متمرکز هست؛ صنایعی که نقش حیاتی در تابآوری اقتصادی کشور دارند. پتروشیمی کرمانشاه نیز به خاطر جایگاه راهبردی خود، از آغاز در این میدان حضور داشته و تحریم جدید صرفاً تداوم همان سیاستهای فشار حداکثری هست که سالهاست اقتصاد ایران با آن دست و پنجه نرم انجام میدهد.
پتروشیمی ستون اصلی مقاومت اقتصادی است
امروز صنعت پتروشیمی ایران، شامل پتروشیمی کرمانشاه، بیش از هر زمان دیگری به عنوان یکی از ستونهای اصلی مقاومت اقتصادی کشور شناخته خواهد گردید. قرار گرفتن این شرکت در فهرست تحریمها، نه نشانه ضعف، بلکه تأییدی بر اهمیت نقش آن در زنجیره صادرات و تأمین مالی کشور هست. تاریخچه این تحریمها نشان میدهد که هرگاه فشار خارجی بر صنعت افزایش یافته، ظرفیتهای داخلی برای تطبیق، نوآوری و تنوعبخشی به بازارها نیز تقویت شده هست. پتروشیمی کرمانشاه نیز در همین مسیر حرکت انجام میدهد؛ مسیری که با وجود فشارها، تکیهگاه مهمی برای اقتصاد غرب کشور باقی خواهد ماند.
تحریم ۲۰۲۵، فصل جدیدی نیست؛ ادامه فصلی هست که سالهاست آغاز شده و در چارچوب یک جنگ اقتصادی بلندمدت معنا پیدا انجام میدهد. این شرکت، به واسطه نقش کلیدی خود در تولید، صادرات و تأمین مالی، در مرکز این میدان قرار گرفته هست و همین جایگاه، معنای واقعی این تحریم را روشن انجام میدهد: هدفگیری ستونهای اصلی اقتصاد ایران. اما تجربه ثابت کرده هست که این ستونها با وجود فشارهای خارجی همچنان پابرجا خواهند ماند.
دیدگاهها