جنگ غزه چگونه ماشین تبلیغاتی رژیم صهیونیستی را بی اعتبار کرد؟
کد خبر : ۸۱۳۴۰۳
|
تاریخ : ۱۴۰۴/۰۷/۲۹
-
زمان : ۱۲:۰۵
|
دسته بندی: اسلایدر

جنگ غزه چگونه ماشین تبلیغاتی رژیم صهیونیستی را بی اعتبار کرد؟

نظرسنجی‌های معتبر جهانی مانند آنچه مرکز پیو منتشر کرده، نشان می‌دهد که دیدگاه منفی نسبت به رژیم صهیونیستی در میان مردم کشورهای مختلف به طور قابل توجهی افزایش یافته هست.

به گزارش شبکه خبر، گروه بین الملل: «هاسبارا» واژه‌ای عبری به معنای «توضیح» یا «تفسیر» هست که به سیاست رسمی تبلیغاتی و دیپلماسی عمومی رژیم رژیم صهیونیستی اشاره دارد و به عنوان ابزاری کلیدی برای شکل‌دهی و مدیریت افکار عمومی جهانی نسبت به موضوعات مرتبط با رژیم صهیونیستی و فلسطین به کار می‌رود. این مفهوم ریشه در جنبش صهیونیستی و تلاش‌های اولیه برای مشروعیت‌بخشی به تشکیل رژیم صهیونیستی دارد و در طول زمان به یک دستگاه تبلیغاتی پیشرفته و سازمان‌یافته تبدیل شده هست که نقش حیاتی در حفظ حمایت بین‌المللی و مقابله با انتقادات داخلی و خارجی ایفا انجام می‌دهد.

هاسبارا برخلاف معنای ساده واژه‌اش، یک سیستم پیچیده و چندینلایه هست که ترکیبی از تبلیغات، دیپلماسی عمومی، روابط عمومی، و عملیات اطلاعاتی محسوب خواهد گردید. این دستگاه به طور مداوم تلاش انجام می‌دهد تا تصویر رژیم صهیونیستی را در رسانه‌ها و افکار عمومی جهان به گونه‌ای ترسیم کند که اقدامات این رژیم، شامل اشغال، شهرک‌سازی و جنگ‌های متعدد، توجیه‌پذیر و قابل قبول به نظر برسد. بدین منظور هاسبارا از روش‌های متنوعی بهره می‌برد؛ از تبلیغات رسانه‌ای و کنفرانس‌های خبری گرفته تا استفاده از شبکه‌های اجتماعی، مدیریت بحران‌های ارتباطی و ایجاد نهادها و موسسات تخصصی برای آموزش فعالان و رسانه‌نگاران همسو.

ریشه‌های هاسبارا را امکان دارد در آغازی قرن بیستم جست‌وجو کرد، زمانی که جنبش صهیونیستی برای مقابله با انتقادات و مخالفت‌های بین‌المللی نسبت به طرح‌های مهاجرت یهودیان به فلسطین و تشکیل دولت مستقل، نیازمند ابزارهایی قرار دارای بود تا روایت خود را به شکل موثری انتقال دهد. ناهوم سوکولوف، یکی از پیشگامان صهیونیسم، این مفهوم را به عنوان جایگزینی برای پروپاگاندا معرفی کرد و هدف آن را تبیین و توجیه سیاست‌های صهیونیستی دانست. از آن زمان تاکنون، هاسبارا به صورت مستمر تکامل یافته و به یک شبکه گسترده بین‌المللی از رسانه‌ها، دیپلمات‌ها، گروه‌های لابی و فعالان تبدیل شده هست که به طور هدفمند بر اذهان عمومی تأثیر می‌گذارند.

در دهه‌های اخیر، به ویژه پس از رویدادهای مهمی مانند جنگ‌های لبنان و غزه، حملات تروریستی علیه رژیم صهیونیستی و کشتارهای جنجالی همچون صبرا و شتیلا، نیاز به نهادینه‌سازی هاسبارا و هماهنگی استراتژیک میان نهادهای دولتی و بخش خصوصی بیش از پیش احساس گردید. در کنفرانس اورشلیم ۱۹۸۳ که به دنبال بحران‌های تصویری رژیم صهیونیستی برگزار گردید، سیاست‌های گسترده‌ای برای اصلاح و مدیریت تصویر رژیم صهیونیستی تدوین گردید که تمرکز آن بر تغییر تمرکز انتقادات از اشغالگری به مسئله یهودستیزی قرار دارای بود. این استراتژی سبب گردید تا انتقادات حقوق بشری و سیاسی به رژیم صهیونیستی به عنوان حملات ناشی از نفرت نژادی و مذهبی بازتعریف شوند، چیزی که به هاسبارا قدرت فوق‌العاده‌ای در کنترل روایت‌ها داد.

ورود فناوری‌های نوین و شبکه‌های اجتماعی به عرصه جهانی در دو دهه اخیر تحول مهمی در عملکرد هاسبارا ایجاد کرد. این دستگاه تبلیغاتی از ابزارهای دیجیتال، شامل حساب‌های جعلی، بات‌ها و الگوریتم‌های پیچیده برای هدایت بحث‌های آنلاین، سرکوب صدای منتقدان و شکل‌دهی به افکار عمومی استفاده انجام می‌دهد. نیز همکاری‌های گسترده‌ای بین نهادهای دولتی رژیم صهیونیستی و شرکت‌های بزرگ فناوری برقرار شده تا محدودیت‌هایی بر محتوای ضد رژیم صهیونیستی اعمال گردد و صدای فلسطینی‌ها و مدافعان حقوق بشر را کاهش دهد. این کنترل دیجیتال، همراه با آموزش نیروهای داوطلب در سراسر جهان، باعث شده که هاسبارا به یک نیروی نرم و البته تأثیرگذار تبدیل شود که امکان داردد با سرعت واکنش نشان دهد و بحران‌های ارتباطی را مدیریت کند.

از جهات دیگر، استراتژی‌های هاسبارا همواره با چالش‌های جدی مواجه بوده هست. یکی از این چالش‌ها، واقعیت‌های عینی و تجربه‌های انسانی مردم فلسطین هست که هرگز به طور کامل قابل پنهان‌سازی نیستند. به ویژه در سال‌های اخیر و به طور خاص در جنگ غزه ۲۰۲۳، تصاویر بی‌واسطه و گزارش‌های مستقلی که از کشتار گسترده کودکان و نابودی زیرساخت‌های غیرنظامی منتشر گردید، موجب گردید اعتبار و کارآمدی هاسبارا به شدت کاهش یابد. رسانه‌های اجتماعی به بستری تبدیل شدند که روایت‌های غالب هاسبارا را به چالش کشیدند و موج همدلی و حمایت جهانی نسبت به مردم غزه را افزایش دادند.

نظرسنجی‌های معتبر جهانی مانند آنچه مرکز پیو منتشر کرده، نشان می‌دهد که دیدگاه منفی نسبت به رژیم صهیونیستی در میان مردم کشورهای مختلف شامل ترکیه، اندونزی، هلند، اسپانیا و حتی ایالات متحده به طور قابل توجهی افزایش یافته هست. این امر گویای آن هست که هاسبارا دیگر قادر نیست کنترل کامل بر روایت‌ها و افکار عمومی داشته باشد و فضای اطلاعاتی به سمت تنوع و باز بودن گرایش پیدا کرده هست. واکنش‌های منفی گسترده به سیاست‌های رژیم صهیونیستی، به ویژه در کشورهای غیرغربی و حتی در میان بخشی از افکار عمومی غرب، نشان از شکست نسبی این دستگاه تبلیغاتی دارد.

در ابعاد داخلی، هاسبارا نیز نقش مهمی در کنترل فضای رسانه‌ای و سیاسی رژیم صهیونیستی ایفا انجام می‌دهد. این دستگاه تلاش انجام می‌دهد جریان‌های مخالف داخلی، فعالان حقوق بشر و جنبش‌های صلح‌طلب را به حاشیه براند و هرگونه صدای انتقادی را با برچسب‌هایی مانند خیانت یا یهودستیزی سرکوب کند. این فشار داخلی باعث شده فضای گفتگو درباره سیاست‌های رژیم رژیم صهیونیستی در داخل این کشور محدود و تحت کنترل باقی بماند، اما همزمان موجی از نارضایتی در میان بخش‌هایی از جامعه رژیم صهیونیستی نیز ایجاد شده هست که خواستار تغییرات بنیادین هستند. به ویژه نسل جوان‌تر و گروه‌های مهاجر از اتحاد شوروی سابق و اتیوپی در حال رشد به سمت نگرش‌های انتقادی‌تر نسبت به سیاست‌های رسمی رژیم صهیونیستی حرکت می‌کنند که این خود امکان داردد در بلندمدت بر شکل‌گیری سیاست‌های هاسبارا تاثیرگذار باشد.

سرانجام، هاسبارا یک ماشین جنگ اطلاعاتی و دیپلماسی عمومی هست که هدف اصلی آن توجیه اقدامات رژیم صهیونیستی و سرکوب صدای منتقدان هست. این دستگاه با وارونه جلوه دادن واقعیت‌ها و تغییر چارچوب‌های ذهنی تلاش انجام می‌دهد خشونت‌ها و نقض حقوق بشر را مشروع جلوه دهد و هرگونه نقد را به اتهاماتی مانند یهودستیزی یا حمایت از تروریسم تبدیل کند. اما تجربه‌های اخیر نشان داده‌اند که در عصر اطلاعات آزاد و شبکه‌های اجتماعی، چنین تلاش‌هایی نامکان داردند به طور کامل حقیقت را مخفی کنند. صدای قربانیان، شواهد میدانی و افکار عمومی آگاه‌تر سرانجام از سد هاسبارا عبور می‌کنند و این روند ممکن هست نقطه عطفی در تغییر نگاه جهانی نسبت به مسئله فلسطین و رژیم صهیونیستی باشد.

آینده هاسبارا هرچندین همچنان به عنوان ابزاری حیاتی در سیاست‌های رژیم صهیونیستی باقی می‌ماند، اما نظر به تغییرات بنیادین در فضای اطلاعاتی و افزایش آچندین اوقات جهانی، نامکان داردد مانند گذشته بدون چالش عمل کند. این دستگاه در آینده باید با محدودیت‌های بیشتری مواجه می شود که ناشی از مقاومت افکار عمومی، رسانه‌های مستقل و جنبش‌های حق‌طلبانه در سطح جهانی خواهد قرار دارای بود.

تبلیغات


اشتراک گذاری

دیدگاه‌ها


ارسال دیدگاه