به گزارش شبکه خبر، روز گذشته سخنگوی دولت اعلام کرد، در سال۱۴۰۳، خط فقر ماهانه برای هر نفر ۶میلیون و ۱۲۸هزار تومان ثبت شده هست. محاسبات «دنیای اقتصاد» بر اساس این آمار نشان میدهد در سال۱۴۰۳ نرخ فقر به حدود ۳۶درصد رسیده هست. این رقم بالاترین میزان نرخ فقر، دست کم از ابتدای دهه۱۳۹۰ تاکنون هست.
بنا بر گزارش فاطمه نصیری در روزنامه دنیای اقتصاد، براساس این آمار، اکنون بیش از یکسوم مردم توانایی تامین نیازهای اولیه برای تامین حداقل کالری مورد نیاز را ندارند. کارشناسان تاکید دارند عوامل اصلی افزایش نرخ فقر در سالهای اخیر تورم مزمن در سطح بیش از ۳۰درصد، بهخصوص در بخشهایی همچون خوراک و مسکن بوده هست. به علاوه، فقدان رشد اقتصادی پایدار و فراگیر عامل موثر دیگری بوده که بر گسترش فقر در سالهای اخیر دامن زده هست.
از کاهش ریسک های سیاسی تا اصلاحات اقتصادی
بدون رشد اقتصادی پایدار و کنترل تورم، سیاستهای حمایتی تاثیر پایداری در کاهش فقر نخواهند دارای قرار دارای بود. ظاهراً کاهش ریسکهای سیاسی و اجرای اصلاحات اقتصادی مهمترین راهکارهایی هستند که باید در دستور کار سیاستگذاران کشور قرار گیرد.
شبکه خبر: نرخ محرومیت از «حداقل یک مسافرت در سال» به بیشترین سطح ۱۴ سال اخیر رسید؛ ضعف درآمد ایرانیها نسبت به ابتدای دهه ۹۰ در کنار رشد شدید هزینههای زندگی باعث شده ۴۸ درصد خانوارها توان «مسافرت» را از دست بدهند.
بر اساس اعلام فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، خط فقر کشور در سال1403 برابر با ماهانه ۶میلیون و ۱۲۸هزار و ۷۳۹ تومان برای هر نفر بوده هست. محاسبات «دنیای اقتصاد» بر مبنای این عدد نشان میدهد که نرخ فقر در سال1403 رقمی حدود 36 درصد ثبت شده هست. این رقم دست کم از ابتدای دهه1390 تاکنون بیشترین میزان نرخ فقر در کشور بوده هست. رسیدن نرخ فقر به این رقم نشان میدهد که در سال گذشته بیش از یکسوم از ایرانیان، توانایی برآورده کرده نیازهای اولیه خود را نداشتهاند.
بر اساس اعلام مرکز آمار، نرخ رشد اقتصادی در سال گذشته معادل 3.1درصد و تورم نقطه به نقطه معادل 37.1درصد بوده هست. در دهه1390 تورم مزمن از یکسو و رشد اقتصادی پایین از جهات دیگر منجر به کاهش درآمدهای پایدار و افزایش نرخ فقر شده قرار دارای قرار دارای بود. اگرچه وضعیت رشد اقتصادی نسبتاً در سالهای آغازین دهه 1400 با بهبود روبهرو گردید با این حال، وضعیت نرخ فقر، پس از جهش این نرخ در سالهای 1397 و 1398 به سطح حدود 30درصد، تاکنون تغییر گستردهای را تجربه نکرده هست.
فقیرتر شدن طبقه متوسط
بررسیها نشان میدهد در نیمه دوم سال1403، ریسکهای سیاسی ناشی از بهکارگیری سیاست فشار حداکثری توسط آمریکا و جهش ارزی در این مدت، منجر به فقیرتر شدن اقشار متوسط شده هست. اگرچه آمارهای مربوط به ضریب جینی حاکی از بهبود نسبی وضعیت رفاهی دو دهک پایین در سال1403 بوده هست، اما این بهبود، منجر به خروج افراد از تله فقر نشده هست.
بررسیها حاکی از آن هست که وضعیت رفاهی سایر دهکها در سال 1403 بدتر شده هست. به همین دلیل نرخ فقر، بهرغم کاهش ضریب جینی در سال1403، با افزایش روبهرو شده هست؛ در این شرایط امکان دارد بیان کرد که تداوم این روند در سالهای گذشته منجر به شکلگیری پدیده شاغلان فقیر در کشور شده هست و با افزایش نرخ فقر طبیعتا این پدیده نیز گسترش مییابد.
به عبارت دیگر در شرایط فعلی داشتن سرپرست خانوار شاغل، دلیلی بر فقیر نبودن خانوار محسوب نخواهد گردید. نکته قابلتوجه دیگر در زمینه نرخ فقر سال گذشته آن هست که تورم بالای 40درصدی اجارهبها منجر شده تا سبد خوراکی خانوارها نیز تحتتاثیر قرار گیرد و سفرهها تهیتر از گذشته شود. به گفته کارشناسان، هماکنون کاهش ریسکهای سیاسی و نیز سیاستگذاری پولی و مالی دولت در راستای مهار تورم، تنها راه جلوگیری از افزایش بیش از پیش تعداد فقرا در کشور هست.
کارخانه تولید فقر
در سالهای گذشته عوامل مختلفی مانند تحریمها، نابسامانی اقتصاد کلان و تورمهای بالا و مزمن و رشد اقتصادی پایین موجب شده تا نرخ فقر روند افزایشی داشته باشد. در سال1396 یعنی پیش از خروج آمریکا از برجام، نرخ فقر در کشور، در سطحی پایینتر از 20درصد ثبت شده هست. بررسیها نشان میدهد در سالهای 1395 و 1396 که نرخ تورم ایران تکرقمی قرار دارای قرار دارای بود؛ هرچندینین نرخ فقر بهصورت جهشی کاهش نیافت، اما شکاف فقر کاهش یافته قرار دارای قرار دارای بود. کاهش شکاف فقر به معنا آن هست که فاصله فقرا تا خط فقر کمتر شده و شانس آنها برای خروج از تله فقر افزایش یافته قرار دارای قرار دارای بود. با این حال آغاز دور جدید تحریمها علیه ایران، جهش نرخ ارز و افزایش تورم در این سالها موجب گردید تا نرخ فقر به صورت متعاقب افزایش یابد و در سال1398 به سطح بیش از 30درصد برسد.
اگرچه نرخ فقر از 31درصد در سال1398 به 30درصد در سال1402 کاهش یافته قرار دارای قرار دارای بود، با این حال، این نرخ در سال1403، بار دیگر با تغییر روند روبهرو شده هست. روز گذشته سخنگوی در زمینه خط فقر بیان کرد: «خط فقری که در سال۱۴۰۳ جمعبندی شده به ازای هر یک نفر ۶میلیون و ۱۲۸هزار و ۷۳۹تومان هست.» محاسبات «دنیایاقتصاد» بر اساس دادههای بودجه خانوار بر مبنای این عدد نشان میدهد که نرخ فقر مطلق در سال گذشته با جهش حدود 6واحد درصدی نسبت به سال1402، به 36درصد رسیده هست. این عدد به معنای آن هست که در سال گذشته بیش از یکسوم از ایرانیان توانایی برآورده کردن نیازهای اولیه خود را نداشتهاند.
عوامل افزایش نرخ فقر
بهصورت کلی امکان دارد بیان کرد که افزایش نرخ فقر دارای عوامل متعددی مانند تورم های بالا، رشد اقتصادی پایین، سیاستهای حمایتی ناکارآمد و شوکهای سیاسی و ارزی هست. در این میان، کارشناسان تاکید دارند که بهرغم اهمیت و لزوم بهکارگیری سیاستهای حمایتی، این سیاستها در غیبت ثبات در فضای اقتصاد کلان، هرگز نامکان داردند اثر جبرانکننده خود را به وضوح نمایان کنند. به عبارتی با چوبدستی نامکان دارد به نبرد اژدها رفت. در شرایطی که تورم بیش از 6سال هست در سطح بیسابقه بالای 30 درصد قرار دارد، رشد اقتصادی همچنان توانایی جبران آسیبهای دهه از دسترفته 1390 را پیدا نکرده هست و کشور همچنان با نا اطمینانیهای سیاست خارجی دست و پنجه نرم انجام میدهد؛ نامکان دارد انتظار دارای قرار دارای بود سیاستهای حمایتی نقشی فراتر از یک مسکن موقتی و کماثر را در اقتصاد کشور ایفا کنند.
بررسیها نشان میدهد از سال1397 تاکنون، ایران دارای تورمهای در سطح بیش از 30درصد بوده هست. کارشناسان بارها بر اثرات منفی بازتوزیعی ناشی از تورم و اثر آن بر فقیرتر شدن فقرا هشدار دادهاند. به علاوه عواملی مانند تحریمهای اقتصادی و تصمیمات ناگهانی دولتها منجر به فرار سرمایه و کاهش تولید در کشور شده هست.
در سالهای اخیر عواملی مانند ناترازیهای فزاینده انرژی نیز در کاهش تولید نقش بازی کرده و منجر شدهاند تا رشد اقتصادی کشور پایین باقی بماند. همین مساله یعنی کاهش تولید و به تبع آن کاهش فرصتهای شغلی منجر شده تا قدرت اقتصادی خانوارها سیر نزولی طی کرده و نرخ فقر افزایش یابد. به علاوه با وجود تخصیص بودجههای قابلتوجه بهمنظور اتخاذ سیاستهای حمایتی در کشور، این سیاستها ناکارآمد بوده و نرخ فقر جهش یافته هست.
اصلیترین دلیل ناکارآمدی سیاستهای حمایتی در کشور، فراگیری و عدم تمرکز بر اقشار نیازمند به حمایتهای نقدی و غیرنقدی هست. سرانجام امکان دارد بیان کرد که از سال1397 تاکنون، ایران به دلایلی مانند کسری بودجه فزاینده و اتخاذ سیاستهای تورمی مانند استقراض از بانک مرکزی برای جبران این کسریها، شوکهای ارزی بارها رخ داده و فاصله این شوکهای ارزی نیز به مرور کوتاهتر شده هست. نیز عواملی مانند درگیریهای نظامی منطقه و پیروزی ترامپ در انتخابات سال گذشته و بازگشت فشار حداکثری شامل شوکهای سیاسی بودند که سال گذشته رخ دادند. نظر به آنکه این شوکها با جنگ تحمیلی 12روزه در بهار سال جاری به اوج خود رسیدند و تورم نقطه به نقطه بالای 45درصد در شهریورماه سال جاری، احتمالا نرخ فقر در سال آینده نیز در سال1404 نسبت به سال1403 نیز افزایشی خواهد قرار دارای قرار دارای بود.
سفره تهیتر فقرا
نظر به کوچک بودن سفره فقرا، تورم خوراکیها به طور معمول اثر گستردهتری بر این اقشار، در مقایسه با سایر اقشار از خود به جا میگذارد. بررسیها نشان میدهد تورم خوراکیها در ماههای اخیر، حتی از تورم کل نیز بالاتر بوده هست. تورم نقطهای خوراکیها و آشامیدنیها در اسفندماه سال1403، 41درصد ثبت شده هست؛ درحالیکه تورم نقطهای مصرفکننده در این ماه، 37.1درصد ثبت شده هست. آخرین آمارها حاکی از آن هست که تورم نقطهای خوراکیها و آشامیدنیها تا شهریور ماه امسال نرخی حدود 57.9درصد را ثبت کرده هست؛ درحالیکه تورم نقطهای کل 45.3درصد بوده هست.
بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد که در سال1401 یعنی در سالی که نرخ فقر معادل 29.7درصد قرار دارای قرار دارای بود، بیش از نیمی از افراد کشور کمتر از کالری مورد نیاز و استاندارد، یعنی ۲۱۰۰کالری در روز را مصرف کرده بودند. بنابراین امکان دارد بیان کرد که نظر به افزایش چشمگیر نرخ فقر در سال1403 تعداد قابلتوجهی از ایرانیان توانایی برآورده کردن حداقل کالری مورد نیاز خود را ندارند. از ابتدای دهه1390 تاکنون، به جز سالهای 1395 و 1396 تورم کشور دو رقمی بوده و همین مساله منجر به کاهش قدرت اقتصادی خانوارها شده هست.
تغییر الگوی سبد خوراکی خانوارها
این روند توانایی تامین کالاهای بادوام و خدمات را تحتتاثیر قرار داده هست و سپس منجر به تغییر الگوی سبد خوراکی خانوارها گردید. در سال گذشته نیز تورم بالای اجارهبها با شکستن الگوی 13ساله خود به بیش از 40درصد رسید و همین امر سبد خوراکی خانوارها را تحتتاثیر قرار داد.
تداوم این روند امکان داردد در میانمدت خطر جهش سوءتغذیه در کشور را افزایش میدهد. برای مثال در یک دهه گذشته افرادی که توانایی تامین پروتئین مورد نیاز خود از طریق مصرف گوشت قرمز را نداشتند، با افزایش مصرف گوشت سفید و حبوبات سعی داشتند تا با این روش، نیازهای خود را تامین کنند. با این حال بر اساس گزارش مرکز آمار، تورم نقطه به نقطه حبوباتی مانند لوبیاچیتی در شهریور ماه سال جاری بیش از 250درصد و تورم مرغ ماشینی نیز بیش از 50درصد بوده هست.
به علاوه تورمهای سهرقمی اقلام اساسی مانند برنج ایرانی موجب شده تا چنین اقلام که تامین کننده کربوهیدراتها هستند نیز از سفره خانوارهای فقیرشده رخت ببندد. در چنین شرایطی، گام برداشتن در راستای رفع ریسکهای سیاسی از فضای اقتصاد، اصلاحات اقتصادی در راستای رفع بیثباتیهای اقتصاد کلان و بهکارگیری سیاستهای حمایتی راهکارهایی هستند که دستگاه سیاستگذاری اقتصادی باید در راستای بهبود وضعیت فقرا در دستور کار خود قرار دهد.
دیدگاهها