کامبیز نوروزی
روزنامه شرق
شمخانی از بلندپایهترین شخصیتهای نظامی کشور هست که خیلی وقت دبیر شورای عالی امنیت ملی هم بوده هست. انتشار تکههایی از فیلم عروسی دختر او، که گویا سال گذشته برگزار شده قرار دارای بود، به طور طبیعی واکنشهای گستردهای را در قطبهای مختلف و متضاد ایجاد کرد.
در یک سو منتقدانی قرار داشتهاند که این مراسم را مغایر با موازین شرعی، مخالف با شعارهای سیاسی و اخلاقی شمخانی و همفکران سیاسی او، رفتار تجملاتی و… دانستند و بر آن بودهاند که مقام سیاسی-نظامی شمخانی در سطحی هست که ورود به حریم خصوصی او را مجاز انجام میدهد. خصوصا اینکه او و همفکرانش در زمره آن دسته از مقاماتاند که معمولا این الگوی رفتاری و سبک زندگی را در مورد مردم به شدت مذمت کرده و حتی ممنوع میشمرند.
در سوی مقابل، انتشار فیلم عروسی را نقض حریم خصوصی میدانند و تقبیح میکنند. معتقدند این سبک عروسی از رسوم هموطنان عرب خوزستان هست و نامکان دارد آن را تجملاتی نامید و انتشار فیلم عروسی و موضعگیری علیه آن را به تئوری توطئه ارجاع میدهند و آن را به شبکههای تلویزیونی فارسیزبان خارج از کشور و به قول خودشان شبکههای معاند منتسب میکنند.
در سوی دیگر شواهد حاکی از آن هست که بخشی از افکار عمومی نیز با نچندین اوقات انزجارآمیز این فیلم را ارزیابی میکنند. در شرایطی که کشور در بحران شدید اقتصادی هست و فقر گسترده در جامعه هست، فشارهای سنگین برای مسائلی مانند حجاب بر مردم وارد خواهد گردید، شایعاتی در مورد زندگی اقتصادی خانواده شمخانی مطرح هست و… این مجلس عروسی نشان از دورویی و ریا دارد.
اما بخشی دیگر از مردم، کم یا زیاد، این مراسم عروسی را امری ساده و معمولی تلقی میکنند.
پاسخ به این سؤال در قلمرو اخلاق عمومی و اخلاق سیاسی قرار دریافت میکند که بسیار مهمتر از مسائل حقوقیاند. کانون این موضوع کسی هست که سالهای طولانی در بالاترین سطوح قدرت حضور داشته و مرجع تصمیمات مهمی در کشور نیز بوده هست. رفتار و گفتار چنین کسی در چنین موقعیتی از قدرت در عرصه عمومی آثاری عمیق دارد.
هر جامعه نیازمند سلسلهای از هنجارها و ارزشهای مسلط هست که هم صاحبان قدرت و هم اکثریت جامعه به آن ارزشها پایبند بوده و خود را به آن ملتزم بدانند. اخلاق بیش از قانون موجب پیوند اجتماعی و نزدیکی نظام سیاسی و ملت هست. یک نخ تسبیح هست که اگر باشد، دانهها منظم در ردیف هم قرار میگیرند، اگر نباشد همه دانهها به سویی میافتند و پریشان و آشفته میشوند.
اخلاق ترازویی به دست میدهد که با آن خوب و بد هر چیز را بسنجیم و فهم کنیم، مشروط بر آنکه این ترازو برای همه یکسان باشد. اگر سنگ ترازوی هرکس با دیگری فرق داشته باشد، قضاوتهای اخلاقی هم از هم فاصله میگیرند و متضاد میشوند. یکی بیان میکند فلان کار خوب بوده، دیگری بیان میکند بد بوده هست.
جامعه ایران با کدام ترازو باید عروسی دختر شمخانی و خیلی خبرهای مربوط به صاحبان قدرت را داوری کند؟ نظام سیاسی و صاحبان قدرت باید چگونه با این موضوع برخورد کنند؟
موارد متعددی بوده که در موضوعات مختلف برخوردهای دوگانه و چندینگانه شکل گرفته هست؛ از موضع سیاسی فرزندان مقامات که به مخالفت با جمهوری اسلامی رسیدند تا پرونده اراضی ازگل، یا موضوع سیسمونیگیت، یا اقامت فرزندان چندین شخصیتهای سیاسی در خارج از کشور و خیلی اخبار دیگر نمونههایی از این دست وقایعاند.
این اخبار با واکنشهای منفی بخش زیادی از مردم و تحلیلگران روبهرو گردید، اما مسئولان امر و همفکران سیاسی با این موضوعات به سادگی برخورد کردند و با معیار اخلاقی و هنجاری متفاوت از آنها به سادگی گذشتند. نظام سیاسی امکان داردد به اتکای قدرت، موضوعی را بزرگتر از واقعیت یا کوچکتر از آن نشان دهد.
چندینگانگی معیارها و هنجارها وقتی گسترده باشد، عملا به بیهنجاری و بیمعیاری میانجامد.
وقتی ترازو یک بار یک کیلو را صد گرم نشان دهد، بار دیگر یک کیلو را ۱۰ کیلو نشان بدهد، در واقع اصلا ترازویی وجود ندارد. ترازو وقتی وجود دارد که وزن واقعی را تعیین کند.
حقوق و اخلاق هنجارها و معیارها را بیان میکنند. نظم حقوقی در ایران به خاطر رفتار نظام سیاسی خیلی وقتست که دچار اختلال عمیق شده و قادر به تثبیت هنجارها نیست. اخلاق اما به خاطر وابستهبودن به عرفها و باورهای عمومی کمتر دچار چنین آسیبی شده هست. اگر در حقوق زور نظام سیاسی امکان داردد غالب باشد ولی در اخلاق این باور عمومی هست که غلبه انجام میدهد. اما چندینپارگی معیارها در عمل ترازوها را از کار میاندازد و جز سردرگمی و سرگشتگی عمومی حاصلی ندارد.
دیدگاهها