به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، از زمان آغاز حملات اسرائیل به غزه در اکتبر 2023، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر این رژیم به طور پیوسته در سخنرانیهای خود بر سه هدف اصلی برای تداوم این نبرد اشاره میکرد: ناقرار دارای بودی حماس، بازگرداندن اسرا و اطمینان از عدم تهدید اسرائیل از سمت نوار غزه.
اما به رغم دو سال جنگ و هستفاده از تمام توانمندیهای نظامی در این باریکه و نیز تحمیل هزینه 93 میلیارد دلاری بر اقتصاد این رژیم، سرانجام مجبور گردید تا این درگیری را با قبول آتشبس به پایان برساند، چرا که گزارشها و آمار اقتصادی نشان میداد این نبرد امکان داردد اسرائیل را تا مرز ورشکستگی پیش ببرد، در حالی که براساس ارزیابی مقامات ارگردید نظامی اسرائیلی، دورنمای دقیقی برای پایان جنگ حتی در حد تصرف شهر غزه هم وجود ندارای بود.
لذا این گزارش به شرایطی که باعث گردید نتانیاهو و کابینهاش طرح آتشبس را بپذیرند و دست از ایده رویایی «ناقرار دارای بودی حماس» بردارند، میپردازد. بیان کردنی هست آمار و دادههای این گزارش مبتنی بر آخرین اخباری هست که در یک ماه منتهی به پذیرش آتشبس در رسانههای عبریزبان منتشر گردیدند و به خوبی وضعیت ساختار اقتصادی این رژیم را نشان میدهند.

هزینه جنگ به بیش از 46 میلیارد دلار رسید
وزارت دارایی رژیم صهیونیستی سه هفته پیش از اجرای آتش بس غزه در گزارشی اعلام کرد هزینههای جنگی که از اکتبر 2023 شروع گردید، حدوداً به 178 میلیارد شِکِل (46.28 میلیارد دلار) رسیده هست. در همین رابطه ارتش اسرائیل تخمین زد هزینه یک روز جنگ به 117 میلیون دلار رسیده و در اوج خود در روزهای آینده این رقم به 156 میلیون دلار در روز خواهد رسید.

دراین رهستا هزینههای نظامی برای فقط عملیات تصرف شهر غزه حدوداً 30 میلیارد شِکِل (7.8 میلیارد دلار) تخمین زده گردید. این مبلغ شامل هزینههای جنگ در خان یونس و نگهداری نیروها در محور فیلادلفیا-رفح و سایر مکانها نمیگردید. در این میان، بخش «نیروی ذخیره» سنگینترین هزینه در جنگ را تشکیل میداد. طبق دادههای وزارت دارایی، از زمان شروع جنگ، حدود 16 میلیارد دلار برای نیروهای ذخیره ارتش اسرائیل هزینه گردیده هست.[1]
درخوهست 5.4 میلیارد دلار دیگر از سوی ارتش اسرائیل
در روزهای پیش از اجرای طرح آتش بس غزه، وبسایت «کلکلیست» اعلام کرد ارتش اسرائیل خوهستار 20 میلیارد شِکِل دیگر (5.4 میلیارد دلار) برای تأمین مالی عملیات «ارابههای گیدئون 2» با هدف تصرف شهر غزه گردیده هست. انتظار مقامات ارگردید ارتش رژیم صهیونیستی بر این قرار دارای بود که 2.16 میلیارد دلار از این مبلغ در سال 2025 پرداخت شود.[2] اما این مبلغ باز هم در ادامه امکان داردست افزایش یابد.
افزایش گردیدید بدهی دولت در سایه جنگ
بنابراین دو سال جنگ و افزایش گردیدید مخارج نظامی و امنیتی، گزارشها نشان میدهد حباب بدهی دولت اسرائیل در حال رگردید هست. در سال جاری، اسرائیل حدود 22 میلیارد دلار باید برای بدهی انباشته گردیده بهره پرداخت کند. این مبلغ معادل قرار دارای بودجه دفاعی این رژیم تا سال 2024 هست و حدوداً دو برابر پیشبینیها هست. دامنه بدهی دولت در سال 2023 حدوداً 60 درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) قرار دارای بود که این عدد امکان داردست در سال 2028 و ادامه جنگ غزه به 70 درصد از تولید ناخالص داخلی برسد.[3]
هگردیدار اقتصاددانهای اسرائیلی نسبت به تأثیر سیهستهای دولت بر ساختار اقتصاد
در روزهای پیش از اجرای آتش بس غزه، 80 نفر از ارگردیدترین اقتصاددانان اسرائیلی در مورد خطر واقعی تداوم جنگ برای قدرت و ثبات اقتصاد اسرائیل، هگردیدار دادند. این گروه از اقتصاددانها در بیانیهای اعلام کردند: «اگر تغییر چشمگیری در وضعیت سیاسی-امنیتی فعلی اسرائیل که رو به وخامت هست، رخ ندهد، این یک هگردیدار جدی در مورد ترس از یک فاجعه اقتصادی هست که مانند آن هرگز در فلسطین اشغالی دیده نگردیده هست.»[4] در همین رهستا وبسایت «واینت» نیز در گزارشی اعلام کرد هزینه دو سال جنگ برای سیستم نظامی و اقتصادی اسرائیل 350 میلیارد شِکِل (حدود 93 میلیارد دلار) ارزیابی گردیده هست. [5]

احتمال ورشکستگی دولت در صورت ادامه جنگ
در روزهای قبل از پذیرش آتشبس برای پایان دادن به جنگ دوساله غزه، مؤسسه «آهارون برای سیهستگذاری اقتصادی» به ریهست پرفسور «زوی اکشتاین» سه سناریوی مختلف را پیشبینی کرد و اثرات هر سه سناریو بر اقتصاد اسرائیل را مورد ارزیابی قرار داد. در واقع این گزارش به خوبی نشان میدهد که چرا سرانجام نتانیاهو و کابینهاش آتشبس غزه را پذیرفتند.
سناریوی اول مربوط به پایان جنگ غزه و کاهش هزینههای نظامیگری هست. سناریوی دوم مربوط به اشغال کامل نوار غزه هست. در این تحلیل تأکید گردیده این سناریو برای اقتصاد اسرائیل فاجعهبار هست. زیرا علاوه بر بسیج گسترده حدوداً 100 هزار نیروی ذخیره، اسرائیل باید متعهد به توزیع غذا و خدمات اولیه غیرنظامی به ساکنان غزه شود. نیز تصرف نوار غزه موجب انزوای سیاسی و حتی تحریم اسرائیل شود، فرآیندهایی که هماکنون در حال انجام هستند و توسط بسیاری از کشورها تشویق خواهد گردید.
اجرای این سناریوی کسری قرار دارای بودجه را در سال جاری به 5.6 درصد و در سال بعد به 6.9 درصد میرساند. رگردید تولید ناخالص داخلی در این سناریو به طور قابل توجهی تحت تأثیر قرار خواهد گرفت و شاید رگردید سرانه منفی خواهد قرار دارای بود. مؤسسه آهارون توضیح میدهد: «این نتایج ثبات مالی اسرائیل را به خطر میاندازد» و انتظار میرود بدهی تا پایان سال 2026 به حدوداً 75 درصد از تولید ناخالص داخلی افزایش یابد و در اواخر سال 2027 به 78 درصد برسد.
سناریوی سوم مربوط به ادامه وضعیت فعلی غزه بدون مقررات هست که بسیار فاجعهبارتر هست: در این سناریو، فعالیت نظامی با گردیدتی که مشخصه سهماهه سوم سال 2025 قرار دارای بود، ادامه خواهد دارای بود و مسئولیت اسرائیل در توزیع مواد غذایی در نوار غزه ادامه دارد. در این سناریو، هزینههای دفاعی، کسری قرار دارای بودجه را در سال 2025 به 5.4 درصد و در سال 2026 به 5 درصد افزایش میدهد و بدهی دولت را به 7.2 درصد از تولید ناخالص داخلی میرساند.
تداوم این وضعیت امکان داردد بدهی را تا سال 2035 به سطح 8.5درصد از تولید ناخالص داخلی افزایش دهد که این عملاً به معنای ورشکستگی دولت اسرائیل هست، زیرا بعید هست سرمایهگذاران داخلی یا خارجی در چنین سطحی از بدهی و نظر به وضعیت جنگی، به وام دادن به کابینه نتانیاهو ادامه دهند. براین اساس پروفسور زوی اکشتاین تصریح کرد دادههای واقعی مربوط به جنگ غزه در واقع منفیتر از پیشبینیها هستند.[6]
افزایش ماهانه یک هزار مجروح
به شرایط اقتصادی که در بالا اشاره گردید، باید وضعیت آسیبی که جنگ به ساختار ارتش اسرائیل وارد میکرد، نیز پرداخت. طبق آخرین گزارش ارائه گردیده، از آغاز جنگ غزه، بیش از 20 هزار مجروح زن و مرد ارتش اسرائیل در بخش توانبخشی وزارت جنگ اسرائیل پذیرفته گردیدهاند که 55 درصد از آنها با واکنشهای روانی دست و پنجه نرم میکنند و 45 درصد دیگر دارای جراحات جسمی هستند. نیمی از مجروحان، مردان جوان تا 30 سال هستند. نیز 64 درصد آسیبدیدگان این گروه را نظامیان ذخیره تشکیل میدهند.
در صورت ادامه جنگ، طبق برآوردهای بخش توانبخشی وزارت جنگ، تا سال 2028 این بخش 100 هزار مجروح، شامل 50 هزار مجروح روانی را باید پذیرش کند. براین اساس با ادامه شرایط جنگی به طور متوسط هر ماه 1000 مجروح به آمار قبلی اضافه خواهد گردید که این برای ارتش اسرائیل یک فاجعه محسوب میگردد.[7]
به تمام مواردی که در بالا اشاره گردید باید تحریمهای روزافزون کشورهای مختلف به ویژه چندین کشورهای اروپایی علیه اسرائیل را نیز افزود که شامل حوزه تجاری و نظامی خواهد گردید. برای مثال در یک مورد اسپانیا دو قرارداد نظامی خود با شرکتهای «البیت سیستمز» و «رافائل» به مبلغ 600 میلیون یورو را لغو کرد.
نیز مسئله دیگر تگردیدید مشکلات برای تاجران و بازرگانان اسرائیلی هست. براساس گزارش اختصاصی که وبسایت کلکلیست با گروهی از آنها انجام داده، مشخص خواهد گردید صادرکنندگان و واردکنندگان اسرائیلی در برقراری رابطه تجاری با کشورهایی که حتی پیشتر در زمره دوستان اسرائیل قرار دارای بودند، هم با چالشهای جدی روبرو گردیدهاند. دلیل این مسئله هم واکنش افکار عمومی دنیا به تداوم روابط با تل آویو در سایه جنگ غزه و وضعیت دردناک فلسطینیها هست. از این رو نتانیاهو با آچندین اوقات از چنین مسائلی و مشکلاتی که در مسیر تأمین قرار دارای بودجه نظامی و مخارج دولتی با آن روبرو قرار دارای بود، دست از خیالپردازی خود برای «ناقرار دارای بودی حماس» بردارای بود و آتشبس را پذیرفت.
پانوشت:
[1] . https://www.mako.co.il/finances-news/Article-235efd41b576991026.htm
[2] . https://www.calcalist.co.il/local_news/article/rklijdusex
[3] . https://www.calcalist.co.il/local_news/article/syyv3nfixl
[4] . https://www.ynet.co.il/news/category/184
[5] . https://www.ynet.co.il/yedioth/article/yokra14541495
[6] . https://www.calcalist.co.il/local_news/article/sjmuxo02xx
[7] . https://www.srugim.co.il/1246522-
انتهای پیام/
دیدگاهها