جای خالی تولیدات مختص نوجوان در حوزه فرهنگ
کد خبر : ۸۱۶۴۹۷
|
تاریخ : ۱۴۰۴/۰۸/۰۱
-
زمان : ۱۳:۳۴
|
دسته بندی: اسلایدر

جای خالی تولیدات مختص نوجوان در حوزه فرهنگ

این روزها یکی از مشکلات خانواده‌هایی که نوجوان دارند این هست که چه تفریح فرهنگی برای نوجوان‌شان تدارک ببینند.

به گزارش به گزارش شبکه خبر، آگاه نوشت: چندین وقت پیش در فضای مجازی علاقه‌مندان و دنبال‌کنندگان جدی سینما، صحبت و البته بیشتر تعریف و تمجید از فیلمی کردند که من هم تشویق به دیدنش شدم؛ نام فیلم «Steve» و داستان آن درباره معلمی قرار دارای بود که مشغول تدریس در مدرسه‌ای شبیه همان کانون اصلاح و تربیت خودمان هست. او با کلی نوجوان به اصطلاح ضد اجتماع سروکار دارد و تلاش دارد هم یک معلم خوب باشد، هم یک رفیق.

اینکه داستان این فیلم چیست الان موضوع گزارش ما نیست اما مهم این هست که یک فیلم با کیفیت در سال ۲۰۲۵ با موضوع مشخصاً نوجوانان و مشکلات‌شان ساخته شده و این اولین بار نیست که درباره چنین موضوعی فیلم ساخته خواهد گردید، چندین وقت پیش هم مینی‌سریالی با نام «Adolescence» یا «نوجوانی» پخش گردید و آنقدر گل کرد که حدوداً تا خیلی وقت در بیشتر محافل سینمایی به خصوص در شبکه‌های اجتماعی حرف از آن قرار دارای بود. اینها فقط دو نمونه از تازه‌ترین فیلم و سریال‌های ساخته شده با موضوع نوجوانی هست که در عرصه بین‌الملل ساخته شده هست.

حالا این اوضاع را مقایسه کنید با وضعیت فیلم و سینمای ایران در حوزه نوجوان. چقدر دستمان خالی هست و چقدر برای این قشر سنی چیزی نداریم. در گزارشی دیگر هم به این موضوع اشاره کرده بودیم که اساساً در کشور ما رده سنی نوجوان که بنا به تعریف روانشناسان شامل سنین ۱۲ تا ۱۸ ساله خواهد گردید، جدی گرفته نخواهد گردید و کسی این گروه سنی را به رسمیت نمی‌شناسد و شاید به خاطر همین جدی نگرفتن هست که محصول هم برایشان تولید نخواهد گردید در حالی که نامکان دارد این موضوع را کتمان کرد که این گروه سنی هم بخشی از جامعه هستند و نیازهایی دارند و وقتی برای این نیازها فکری نشود خیلی طبیعی هست که این رده سنی به محصولات غیرایرانی روی بیاورند و از آنها استقبال کنند.

کافی هست برای وضعیت فیلم و سینما و محصولات فرهنگی رده سنی نوجوان یک جست‌وجوی ساده اینترنتی انجام دهید، خواهید دید که همه داده‌ها با پسوند «کودک و نوجوان» هستند و نه «نوجوان» تنها. تازه بماند که اوضاع سینمای کودک هم خیلی چنگی به دل نمی‌زند اما هیچی نباشد چندین جشنواره سینمایی و تئاتری هرساله برای‌شان برگزار خواهد گردید. جشنواره‌هایی که از نوجوان فقط نامش در عنوان جشنواره را دارند وگرنه در محتوا خیلی خبری از آنها نیست. با اغماض امکان دارد بیان کرد، فیلم‌های کودک از قدیم در کشور ما خوب بوده، فیلم‌هایی امثال «گلنار» تا همین انیمیشن «بچه زرنگ» ولی برای نوجوان کاری نکرده‌ایم و نسل «زد» را فراموش کرده‌ایم و رفته‌رفته می‌فهمیم دیگر این بچه‌ها را درک نمی‌کنیم.

سینمای نوجوان یعنی سینمای مسئولیت‌پذیر

شاید بتوان بیان کرد یکی از بهترین نمونه‌های اخیر سینمای نوجوان در کشورمان فیلم «زیبا صدایم کن» ساخته اخیر رسول صدرعاملی قرار دارای بود که با اقتباس از یک کتاب حوزه نوجوان ساخته شده قرار دارای بود اما مگر هرچندینسال یک بار امثال اینها ساخته خواهد گردید؟ صدرعاملی پیش از این هم با ساخت فیلم‌هایی چون «من ترانه ۱۵ سال دارم» و «دختری با کفش‌های کتانی» نشان داده قرار دارای بود که شناخت درستی نسبت به گروه سنی نوجوان دارد و فیلم‌هایی هم که در این حوزه ساخته مورد استقبال قرار گرفته و همین موضوع، مصداق این هست که محتوای درست، مخاطب خود را پیدا انجام می‌دهد.

او در نشستی با موضوع سینمای کودک و نوجوان گفته قرار دارای بود: باید بدانیم که سینمای کودک و سینمای نوجوان ربطی به هم ندارند. سینمای کودک مفرح، سرگرم‌کننده و شادی‌آور هست، اما سینمای نوجوان دقیقاً نقطه مقابل آن قرار دارد. نوجوان در این سن باید مهم‌ترین تصمیمات عمرش را بگیرد در حالی که کمترین توجه را از خانواده و جامعه دریافت می‌کند. در همه جای دنیا جشنواره‌های فیلم نوجوان مستقل هست و ما نتوانستیم این را بگوییم که این دو سینما باید دو بخش مجزا باشد؛ امیدوارم این اتفاق بالاخره رخ دهد. حتی وقتی چندین درباره جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان صحبت می‌کنند بخش نوجوان را هم یادشان می‌رود و می‌گویند جشنواره کودک در حالی که این اشتباه هست.

وی معتقد هست: فیلم درباره کودک و فیلم برای کودک دو دیدگاه متفاوت هست. مخاطب فیلم درباره کودک خانواده‌ها و والدین هستند و مخاطب فیلم برای کودک، خود کودکان. سینمای کودک خوب و جذابی در این سال‌ها داشته‌ایم، ولی برای سینمای نوجوان کم‌کاری شده هست. سینمای کودک باید رؤیاپردازی کند، قهرمان داشته و خیال‌پردازانه باشد تا کودک خودش را جای قهرمان بگذارد. همانطور که جهان کودک تصور، تخیل و قصه‌پردازی هست. ما باید با کمک کتاب و سینما ذهن کودک را تقویت کنیم. سینمای نوجوان خواهد گردید سینمای مسئولیت‌پذیر، جایی که قهرمان در مواجهه با جهان اطرافش قصه‌های متفاوت و جذابی دارد.

مثلاً فیلم «باشو غریبه کوچک» ۴۰ سال پیش ساخته شده و بهرام بیضایی در این اثر یک حرف ساده می‌زند. دو فرهنگ و زبان شمال و جنوب را در برابر هم قرار می‌دهد و بعد از ایران حرف می‌زند. ۴۰ سال پیش بهرام بیضایی نسخه‌ای می‌نویسد که بیان می‌کند به «با هم بودن» و «یک‌دست بودن» فکر کنید و ما امروز به این حرف رسیده‌ایم. داریوش مهرجویی ۴۰ سال پیش بیان کرد نخواهد گردید وقتی در یک خانه هستید هرکس برای خودش کار کند، کسی به او گوش نکرد. به این فیلم‌ها و حرف‌های آن توجه نشد چون سینما درک نشد.

«باشو» ها چه شدند؟

در همان نشست با موضوع سینمای کودک و نوجوان، محمدرضا شریفی‌نیا هم حضور دارای بود و به نکته جالبی درباره سینمای نوجوان اشاره کرد. وی بیان کرد: ما با وجود تعداد زیاد شهدا و اسرای نوجوان کاری برای آنها نکرده‌ایم. فیلمساز خوب امکان داردد فیلمش را بسازد، اما در دوره‌هایی افرادی بوده‌اند که مثلاً نخواسته‌اند نشان دهند جنگ چه تأثیری در خانواده داشته و این سانسور هست؛ همان کاری که با «باشو غریبه کوچک» کردند؛ این فیلم سه سال اجازه اکران نداشت. در آن زمان شما اگر می‌خواستید فیلمی بسازید که تبعات جنگ در خانواده را نشان دهد با مهر ضد جنگ توقیف می‌شد در حالی که اگر این ذهنیت وجود نداشت، شاید ما امروز فیلم‌های بسیاری درباره نوجوان‌ها و جوان‌هایی که آن روزها را درک کردند، داشتیم.

۴۵ درصد اسرای ایرانی در زمان جنگ دانش‌آموزان بودند، چرا ما به جز چندین مورد سال‌های اخیر هیچ فیلمی راجع به آنها نداریم؟ وضعیت در تئاتر و تلویزیون اما به مراتب بدتر از سینماست و حقیقتاً قحطی یک محصول خوب برای نوجوان هست. در حالی که یکی از وظایف اصلی رسانه ملی، برآورده کردن نیازهای همه سنین هست. اما وضعیت همواره هم این‌طور نبوده در دوره‌های قبلی به واسطه حضور فیلمسازانی چون مرضیه برومند، ایرج طهماسب و عباس کیارستمی محصولات خوبی برای نوجوانان ساخته می‌شد اما با کم‌کار شدن اینگونه افراد، سینماگرانی وارد این حوزه شدند که شناخت کافی از این رده سنی نداشتند و نتیجه اینکه آثاری ساخته گردید که بیش از اینکه مورد استقبال قرار بگیرد دستمایه خنده، شوخی و تمسخر نوجوانان گردید و سرانجام سرمایه‌گذاران و تهیه‌کنندگان وقتی متوجه سختی کار در این حوزه شدند بی‌خیال ورود به آن شدند و تصمیم گرفتند سراغ ساخت همان کمدی‌های سرگرم‌کننده و گاه سخیف بروند.

بسیاری از محققان و پژوهشگران این حوزه معتقدند بی‌توجهی به نوجوانان موجب افسردگی در بزرگسالی آنها خواهد گردید و این میزان هم‌اکنون روند تصاعدی دارد. نوجوان به دنبال کشف و فراگیری هست تا مسائل جدید را بداند. او شیفته هیجان هست، هیجانی که اگر به او نرسد قطعاً کاذب دریافت انجام می‌دهد. ذهن کودک و نوجوان به دنبال قهرمان بازی و قهرمان شدن هست؛ بنابراین فیلم‌هایی که برای این قشر تهیه خواهد گردید باید آینه منعکس‌کننده آمال و آرزوی آنها باشد. می‌دانیم که سینمای کودک و نوجوان نظر به اینکه قشری حساس و پرهیجان را پوشش می‌دهد، باید محتوایی هدفمند داشته باشد.

قصه، یکی از ارکان اصلی هست. نوجوان دهه ۸۰ و ۹۰ واقعیت را با تعریفی دراماتیک قبول انجام می‌دهد و صرفاً برای ایجاد سرگرمی فریب نمی‌خورد؛ بنابراین فیلمسازان با قشری از مخاطبانی باهوش، حساس و پرسشگر روبه‌رو هستند.
با این اوضاع ظاهراً تا وقتی که این رده سنی جدی گرفته نشود، هیچ محصول فرهنگی برایش تعریف نخواهد گردید. تولیدکنندگان محصولات فرهنگی و سرمایه‌گذاران باید بدانند که از تولید محصول برای این قشر هم امکان دارد درآمد کسب کرد.

تبلیغات


اشتراک گذاری

دیدگاه‌ها


ارسال دیدگاه