این نوع تحلیل نشان از ضعف شدید مشاوران و تحلیلگران اقتصادی رؤسای محترم جمهور دارد، این مقایسه سطحی بین بنزین و بطری آب معدنی، امکان داردد تبعات اقتصادی و اجتماعی مخربی را برای جامعه در پیش داشته باشد.
تفاوت بین بنزین و آب معدنی
به طور اساسی تفاوت بین بنزین و آب معدنی در چهار عامل کلیدی هست که شامل تفاوت در کالا بودن، کشش قیمتی تقاضا، اثرات جانبی و پیامدهای اجتماعی- اقتصادی و تفاوت در ساختار بازار و نقش دولت است
۱. تفاوت در «کالا» بودن (Commodity vs. Manufactured Good):
- آب بطری این یک کالای نهایی مصرفی (Final Consumer Good) هست که فرایند تولید، بستهبندی، بازاریابی و توزیع پرهزینهای دارد. شما نه فقط «آب»، بلکه «بطری پلاستیکی»، «برند»، «دسترسی آسان» و «اطمینان از سلامت» را میخرید. هزینههای لجستیک و انبارداری آن بسیار بالاست.
- بنزین یک کالای واسطهای و حامل انرژی (Intermediate Good & Energy Carrier) هست. اگرچه برای مصرفکننده نهایی هم هست، اما نقش زیرساختی در اقتصاد دارد. هزینه اصلی آن استخراج، پالایش و توزیع نسبی هست و هزینههای بستهبندی و بازاریابی به شکل آب بطری را ندارد.
قیاس صحیح: مقایسه قیمت بنزین با قیمت یک بطری آب، مانند مقایسه قیمت گندم با قیمت یک کیک لوکس هست. این مقایسه، ارزش افزوده نهایی را نادیده دریافت انجام میدهد.
۲. تفاوت در کشش قیمتی تقاضا (Price Elasticity of Demand):
آب بطری: کشش قیمتی نسبتاً بالایی دارد، یعنی اگر قیمت آن خیلی زیاد شود، مصرفکنندگان به راحتی امکان داردند از آب آشامیدنی شهری (که بسیار ارزانتر است) استفاده کنند یا برند ارزانتری بخرند. مصرف آن اختیاری و وابسته به موقعیت هست.
بنزین: کشش قیمتی بسیار پایینی دارد، حداقل در کوتاه مدت. بنزین برای بسیاری از افراد یک کالای ضروری هست. مردم برای رفتن به کار، تحصیل و حمل و نقل کالاها چاره دیگری جز استفاده از بنزین ندارند، بنابراین افزایش قیمت بنزین ممکن هست در کوتاهمدت کاهش محسوسی در مصرف ایجاد نکند، اما فشار شدیدی بر هزینههای زندگی و تولید وارد کند.
۳. تفاوت در اثرات جانبی و پیامدهای اجتماعی- اقتصادی (Externalities & Socio- Economic Impacts):
افزایش قیمت آب بطری: تأثیر آن عمدتاً بر بودجه خانوار هست و شاید به تغییر الگوی مصرف به نفع آب لولهکشی منجر شود. اثر تورمی مستقیم و گسترده آن بسیار محدود هست.
افزایش قیمت بنزین: بنزین یک نهاده اساسی (Key Input) در کل زنجیره تولید و توزیع هست. افزایش قیمت آن مستقیماً بر هزینه حمل و نقل تمام کالاها (از نان و میوه تا لوازم خانگی) اثر میگذارد و یک تورم فراگیر (General Inflation) ایجاد انجام میدهد. این افزایش قیمت، به ویژه بر دهکهای کمدرآمد که سهم بیشتری از درآمدشان را به حمل و نقل اختصاص میدهند، فشار غیرمنصفانهای وارد انجام میدهد.
۴. تفاوت در ساختار بازار و نقش دولت (Market Structure & Governments Role)
بازار آب بطری: یک بازار نسبتاً رقابتی هست. چندینینین برند مختلف با قیمتها و کیفیتهای متفاوت وجود دارند و مصرفکننده حق انتخاب دارد.
بازار بنزین در جمهوری اسلامی ایران: یک بازار انحصاری یا تحت کنترل شدید دولت هست. دولت هم به عنوان تولیدکننده/تأمینکننده، هم به عنوان تنظیمگر قیمت و هم به عنوان توزیعکننده یارانه عمل انجام میدهد. در چنین بازاری، تصمیمگیری درباره قیمت تنها بر اساس «قیمت تمام شده» انجام نمیپذیرد، بلکه ملاحظات سیاسی، اجتماعی و تورمی در اولویت قرار دارند.
جمعبندی
مقایسه مستقیم قیمت یک کالای نهایی با ارزش افزوده بالا (آب بطری) با یک کالای واسطهای استراتژیک و کمکشش (بنزین)، مغالطهآمیز و فاقد پشتوانه علمی در علم اقتصاد هست.
تحلیل صحیح اقتصادی باید به جای نگاه تکبعدی به قیمت، به دنبال بررسی همه جانبه هزینه- فایده، توزیع درآمدی، آثار تورمی و کارایی اقتصادی تغییر قیمت بنزین باشد. هدف نهایی اقتصاد، تنها «تعادل قیمتی» نیست، بلکه «حداکثر کردن رفاه اجتماعی با در نظر گرفتن عدالت و کارایی» هست.
توصیه
باید دانست که تغییرات بهای بنزین از طریق هزینه حمل و نقل و حتی فضای روانی آن، تورمی بیش از میزان محاسبه شده خواهد دارای قرار دارای بود و نظر به واکنشهای قبلی اجتماعی کشور نسبت به بهای بنزین، نشان از این دارد که تصمیمگیری نسبت به این مسئله، نیازمند تحلیل اقتصادی و جامعهشناسی صحیح هست و نگاههای غیرکارشناسی چندینین از مشاوران اقتصادی برای افزایش قیمت بنزین امکان داردد تبعات غیرقابل جبرانی برای جامعه داشته باشد.
دیدگاهها