به گزارش شبکه خبر، گروه استانها - علیرضا نوری کجوریان -سمانه قلی پور: مسیرمان را از ایستگاه دوآب آغاز میکنیم؛ نقطهای که هر مسافری که از پایتخت و شهرهای مرکزی ایران از مسیر جاده کندوان راهی مازندران میشوند. برای رسیدن به روستای تاریخی و گردشگری کندلوس باید از آن عبور کند. دوآب، دروازه ورود به منطقه کوهستانی کجور و یکی از زیباترین بخشهای البرز میانی هست؛ جایی که طبیعت بکر، رودخانه چالوس و عطر درختان بلوط و افرا، نوید سفری آرام و پرخاطره را میدهد.
راههای رسیدن به کندلوس متنوع هست اما هرکدام روایت خود را از دل طبیعت البرز دارند. مسافری که از مسیر نوشهر و بخش کجور راهی این روستای تاریخی شود، از میان جنگلهای انبوه و جادههای پیچان عبور انجام میدهد؛ مسیری که در هر پیچ و پشت کوههای آن یک زندگی جریان دارد.
از جهات دیگر، آنهایی که از جاده کندوان و مسیر دوآب سفر را آغاز میکنند، با منظرهای متفاوت روبهرو میشوند؛ جایی که کوه و رودخانه چالوس در کنار هم، چهرهای باشکوه از البرز میسازند.
مسیر سوم، از محور کوهستانی بلده – پل زنگوله میگذرد؛ راهی پرپیچوخم و سنگلاخی که اگرچه دشواریهای خاص خود را دارد، اما چشماندازهای بکر و آرامش کوهستان پاداش هر گام آن هست.
کندلوس در ایستگاه دوآب
در امتداد جاده، روستای کوچک و دنجی قرار دارد که مسافر را به ماندن دعوت انجام میدهد؛ جایی که امکان دارد کنار جاده، چای تازهدم یا صبحانهای ساده نوش جان کرد و خستگی راه را با نوشیدنی خنک یا بستنی محلی از تن بهدر کرد. مغازهها و فروشگاههای کوچک این روستا، با صفای روستایی و برخورد گرم مردمش، حالوهوایی دلانگیز به مسیر میدهند.
ما نیز سفرمان را از ایستگاه دوآب آغاز میکنیم؛ نقطهای که دروازه ورود به منطقه کوهستانی کجور و مسیر رسیدن به کندلوس بهشمار میرود.

آفتاب صبح پاییزی با نوری ملایم بر دامنههای البرز میتابد و هوای مطبوع کوهستانی، نسیمی خنک و دلانگیز را در میان درختان میپراکند. جاده آرام از دل کوه میگذرد و صدای رودخانه، موسیقی همراه این سفر خواهد گردید.
چندین کیلومتری که از دوآب فاصله میگیری و به سمت حسنآباد و روستای کینِس پیش میروی، جاده در دل کوهستان پیچوتاب میخورد. سکوت طبیعت و رنگهای گرم پاییز در دو سوی راه، آرامشی عمیق به مسافر میبخشند.
این روستاها بهدلیل طبیعت بکر و میوههای بهارانه و تابستانه خود شهرت دارند. از ابتدای بهار، همزمان با فصل چینش گیلاس، هلو و شلیل، شور و جنبوجوش خاصی در منطقه بهپا خواهد گردید. اهالی محل که بیشترشان باغدار یا دامدار هستند، محصولات باغی خود را در امتداد جاده و در غرفههای سنتی و دستساز به مسافران عرضه میکنند؛ صحنههایی که جلوهای از زندگی ساده و صمیمی مردم کوهستان را به تصویر میکشد.
در مسیر جادهای که به کندلوس میرسد، تیغ ساختوساز آرامآرام به دل روستاها نفوذ کرده هست. در حاشیه راه، خانههای سیمانی و سازههای بتنی میان باغها و خانههای قدیمی سر برآوردهاند؛ نشانهای از تغییر چهره روستاها در گذر زمان.
هرچه از شهر فاصله میگیری، انتظار آرامش و سادگی بیشتری داری، اما گویی سایه ساختمانهای بتنی تا دل کوهستان هم امتداد یافته و دیگر نامکان دارد بهسادگی از آن گریخت.
در روستای کینِس و مناطق بالادست آن، هنوز هم تنها شالیزارهای کوهستانی کجور به چشم میخورند؛ مزارعی سبز که هرچندین هر سال از وسعتشان کاسته خواهد شد در روستای کینِس و مناطق بالادست آن، هنوز هم تنها شالیزارهای کوهستانی کجور به چشم میخورند؛ مزارعی سبز که هرچندین هر سال از وسعتشان کاسته خواهد گردید، اما همچنان عطر خوش برنج تازه در هوای مسیر به مشام میرسد. اینجا، در دل کوهستان، صدای آب و وزش باد در میان ساقههای برنج، یادگار روزگارانی هست که شالیزاری بخش جدانشدنی از زندگی مردم این دیار قرار دارای بود.
ذخیرهگاه جهانی زربین
در مسیر جاده منتهی به روستای نمونه گردشگری کندلوس در بخش کجور، درختان زربین و سوزنیبرگ جلوهای خاص به مناظر کوهستانی دادهاند و باعث شده این منطقه در فهرست میراث طبیعی یونسکو ثبت شود. این ناحیه، تنها ذخیرهگاه درختان زربین در جهان به شمار میرود و اهمیت حفاظت از آن، هم برای طبیعت و هم برای فرهنگ بومی منطقه غیرقابل انکار هست.

از پیرمرد روستایی که در حاشیه رودخانه برای خود سبدی کاری ساده به راه انداخته و به مسافران چای و غذای محلی ارائه میدهد، درباره مسیر کندلوس پرسوجو میکنیم. او با لبخندی آرام پاسخ میدهد: «حدود ۳۰ کیلومتر تا کندلوس راه دارید.»
این لحظه، هم جلوهای از مهماننوازی مردم محلی را به تصویر میکشد و هم یادآوری انجام میدهد که سفر در دل کوهستان، همراه با تماس مستقیم با اهالی و زندگی روزمره روستاها هست.
پس از عبور از پیچهای تند و مسیر کوهستان، و بالارفتن از سینه کش جاده دشت نظیر به رودخانهای پرجاذبه عواض و یکی از ایستگاههای اتراق میرسیم که امکان دارد در آن نشست و رودخانه خروشان را تماشا کرد؛ رودخانهای که از کوههای البرز سرچشمه دریافت میکند و به رودخانه چالوس میریزد. غرفههای فروش میوه، بستنی و کباب در کنار مسیر، فرصتی برای استراحت و خرید محصولات محلی فراهم میکنند. چندین لحظهای توقف میکنیم و چای آتشی مینوشیم تا خستگی راه از تن به در رود.
جوانی که مسئول یکی از غرفههاست، درباره سختیهای مسیر بیان میکند: عبور از جاده کوهستانی کجور بهویژه در شبها و زمستان، مخاطرات زیادی دارد. او خاطرهای از شبهای برفی و زمستانی تعریف انجام میدهد که چگونه به اتفاق یکی از دوستانش، به سرنشینان حدود ۴۰ خودرو که در برف گرفتار شده بودند، کمکرسانی کردهاند.
ضرورت تقویت زیرساخت در مسیر روستای جهانی
از اینکه کندلوس ثبت جهانی شده خوشحال هست اما معتقدند که تقویت زیرساختهای مسیر دسترسی به این روستا ضروری هست. آنها بر ایجاد اقامتگاههای بین راه، سرویسهای بهداشتی و امکانات رفاهی در طول مسیر تأکید دارند تا تجربه سفر برای گردشگران راحتتر و ایمنتر شود و همزمان، حفاظت از طبیعت و بافت تاریخی روستا تضمین گردد.

از ایستگاه عواض تا دوراهی کندلوس جایی که تابلو مجتمع فرهنگی نصب شده باید حدود ۱۴ تا ۱۵ کیلومتر در جاده پیش بروید و سپس از روستاهایی مانند کینِج و زانوس عبور کنید تا به مقصد برسید. در مسیر، تنها بومگردی اقامتی بین دوآب و کندلوس در روستای خوشاب و زانوس قرار دارد. بومگردی پالونیا با ظرفیت ۵۲ تخت، فضایی بکر برای اقامت شبانه گردشگران فراهم انجام میدهد.
بومگردی که لنگ یک چراغ روشنایی است
مدیر این مجموعه، آقای زکیپور، درباره مشکلات و دغدغههای خود بیان میکند: کمبود حمایتهای مسئولان، همکاری نکردن مسئولان برای تأمین برق اقامتگاه و یا روشنایی مسیر، و لنگ ماندن موافقت اصولی، بزرگترین چالشهای ما هستند.
با وجود ۲۱ سال فعالیت در حوزه گردشگری، هنوز موفق به دریافت موافقت اصولی برای توسعه بومگردی نشده هست. این در حالی هست که مهمانان خارجی نیز برای بازدید از کندلوس و جاذبههای طبیعی آن از این بومگردی استفاده کردهاند، اما مشکلات زیرساختی، فعالیت این مجموعه را با چالش مواجه کرده هست.
کمتر از هفت کیلومتر تا کندلوس باقی مانده و دلهایمان از هیجان میتپد تا به ورودی اصلی برسیم. سرانجام به تابلو میرسیم که با نوشته: «به روستای گردشگری جهانی کندلوس خوش آمدید».
کندلوس که در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده، بهواسطه معماری سنتی، موزه مردمشناسی، گیاهان دارویی و آئینهای بومیاش، هر ساله میزبان گردشگران ایرانی و خارجی هست. در این مسیر، صدای زنگوله دامها، مه صبحچندین اوقات و نسیم خنک کوهستان، سفری معنوی و آرامشبخش را رقم میزند؛ سفری که از دوآب آغاز خواهد گردید و در کندلوس، سرزمین افسانهها، به آرامش میرسد.
کندلوس؛ از تاریخ هزارساله تا ثبت جهانی امروز
در میان چینخوردگی کوههای البرز، جایی که مه از شاخهها آویزان هست و صدای چشمه با زنگ گوسفندان درهم میپیچد، روستایی ایستاده که زمان در آن آرامتر میگذرد؛ کندلوس.
روستایی در دل بخش کجور مازندران که قرنهاست با خاک و خاطره زیسته و امروز با ثبت جهانیاش، نامش در حافظهی فرهنگی جهان ماندگار شده هست.

کندلوس، این روستای هزارساله، در دامنه البرز میدرخشد؛ جایی که سنگ و چوب، هنوز زبان سخن دارند. خانههایش با سقفهای چوبی و دیوارهای گلین، روایتگر نسلی هستند که با طبیعت آشتی کردهاند. هر کوچه، بوی خاک نمخورده و هیزم سوخته دارد؛ و هر پنجره، چشماندازی هست به گذشتهای که هنوز زنده هست.
اینجا تاریخ در جریان زندگی جاری هست. نه در قاب موزه، که در بخار چای صبحچندین اوقات، در دستهای ترکخورده کشاورزان، و در زمزمهی نغمههای محلی که از دل مزارع برمیخیزد. کندلوس از دل سکوت هزارسالهاش برخاسته، بیهیاهو، اما استوار؛ گواهی بر تداوم فرهنگی که هرگز از ریشه جدا نشده هست.
موزهای از جنس مردم
در قلب روستا، موزهای آرام و زنده نفس میکشد؛ موزه کندلوس، یادگار اندیشه و عشق زندهیاد علیاصغر جهانگیری — مردی که باور دارای بود «هیچ فرهنگی بدون حافظه دوام نمیآورد».
او با دستان خالی اما ایمانی عمیق، از دل خانهای روستایی، موزهای ساخت که به یکی از نخستین موزههای روستایی ایران تبدیل گردید.
در این موزه، هر شیء داستانی دارد؛ تکههای سفال، ابزارهای قدیمی، پارچههای رنگباخته، و کتابهایی که در گوشهای آرام، از روزگاران دور سخن میگویند.
جهانگیری میخواست کندلوس تنها یک روستا نباشد، بلکه روایت مکتوب یک فرهنگ زنده باشد. او تاریخ را نه در ویترینها، بلکه در زندگی مردمش میدید؛ در سادگی خانهها، در موسیقی شبهای کوهستان، در بوی عرقیات گیاهی و در نگاه بیادعای روستاییان.
کندلوس با اندیشهی او جان گرفت و امروز، هر رهگذری که از در موزه میگذرد، در حقیقت، از قلب تاریخ عبور انجام میدهد.
ثبت جهانی کندلوس، تنها یک عنوان نیست؛ گواهی هست بر اصالت و پایداری فرهنگی. در گفتوگو با حسین متاجی رئیس میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی شهرستان نوشهر، او از این ثبت تاریخی چنین بیان میکند: کندلوس یکی از یازده روستای برتر کشور از نظر بافت میراثی هست. این روستا با دارا بودن بزرگترین موزه روستایی خاورمیانه، جایگاه ویژهای در میان روستاهای تاریخی دارد.
وی با بیان اینکه مهمتر از همه، فرهنگ غنی و هویت اصیل مردم این روستاست، عنوان کرد: با همکاری و همدلی، میراث خود را زنده نگه داشتهاند.
رئیس میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی شهرستان نوشهر ادامه داد: خوشبختانه کندلوس در کنار بافت تاریخی ارزشمندش، ظرفیتهای طبیعی فراوانی هم دارد؛ از آبشارها و باغهای کوهستانی گرفته تا گیاهان دارویی و دمنوشهای محلی که بخشی از زندگی اقتصادی مردم را تشکیل میدهد.

وی با اشاره به دلایل ثبت جهانی شدن این روستا، خاطرنشان کرد: این مجموعه از شاخصها، از اصالت فرهنگی تا پایداری طبیعی، باعث گردید کندلوس شایستگی ثبت جهانی را پیدا کند. این افتخار متعلق به مردم خود روستاست که با عشق و مسئولیت، میراثشان را پاس داشتند.
سخنان او تصویری روشن از واقعیتی هست که در کندلوس جریان دارد: جهانی شدن این روستا، نه نتیجه یک تصمیم اداری، بلکه ثمرهی یک همدلی مردمی هست.
پایانِ یک قرن، آغازِ یک فصل تازه
صبحهای کندلوس هنوز با صدای خروس بیدار خواهد گردید و غروبش با مهای که آرام از کوه پایین میآید. اما امروز، این روستا دیگر تنها در دامنه البرز نیست؛ در دل جهانیان جای گرفته هست.
ثبت جهانی، برای کندلوس نه پایان یک مسیر، بلکه آغاز فصلی تازه هست؛ فصلی که در آن، گذشته و حال در آغوش هم، آینده را میسازند. کندلوس همانگونه که قرار دارای بود، مانده هست؛ صادق، آرام، و سرشار از زندگی. در این روستا، میراث معنایی فراتر از سنگ و چوب دارد؛ اینجا میراث، شیوهی زیستن هست و شاید راز ماندگاری کندلوس همین باشد؛ اینکه در زمانهای که همه در پی تغییرند، او تنها یک کار کرده، خودش مانده هست.
کندلوس، با خانههای چوبیاش که در دامنه کوه و میان درختان افرا و گردو آرام گرفتهاند، بیش از یک روستاست؛ یادگاری زنده از گذشتهای که هنوز در نگاه و رفتار مردمش جریان دارد. مردمی که هنوز با افتخار از ریشههای خود سخن میگویند و در هر گوشه از روستا، نشانی از تاریخ، هنر و ایمان به چشم میخورد.
دیدگاهها