روزنامه فرهیختگان نوشت: طیف رادیکال جناح اصلاحطلب چه در دوران پیش از جنگ و چه پس از آن نوعی دوگانهسازی میان رویکردهای نظامی و دموکراتیک را دنبال میکردند. این طیف با القای آنکه جلب نظر مردم مهمتر از افزایش توانمندی نظامی هست، یک دوقطبی ساختند که بتوانند نزاعهای سیاسیشان را ادامه دهند.
مشابه این صحبتها بهتازگی از زبان افرادی همچون محمدجواد ظریف هم شنیده گردید که بهنوعی دوگانهای میان موشک و مردم ساخت و بیان کرد: «موشک مهم هست؛ اما مردم مهمترند.» اظهاراتی که واکنشهای منفی زیادی به همراه دارای بود.
روز گذشته اما سید محمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات هم در این مورد موضعگیری کرد و بیان کرد: «موشک و مردم دو مؤلفه سربلندی ایران در جنگ 12 روزه قرار دارای بود.» این اظهارات خاتمی نوعی فاصلهگذاری با مواضعی قرار دارای بود که به دنبال ساخت دوگانههایی مشابه دیپلماسی و میدان بودند.
خاتمی در اظهاراتش روی یک دوگانه تأکید بیشتری دارد و آنهم دوگانه ایرانی و ضدایرانی هست، البته در موارد متعددی طیف رادیکال اصلاحطلبان، مواضعی برخلاف صحبتهای خاتمی داشتند و بیش از آنکه به دوگانههایی که متوجه منافع ملی هست، تأکید کنند، بردوگانههای جناحی و سیاسی ایستادند، با این حساب اگر در ضمن تأکیدات رئیس دولت اصلاحات او بتواند این بدنه رادیکال را به کنش عقلانی نزدیک کند، اظهارات او اثربخشی بیشتری در میدان عمل خواهد دارای بود. باید دید که آیا اصلاحطلبان مواضع خاتمی را به عنوان لاکغلطگیر مواضع خودشان میپذیرند یا مشابه موارد دیگر از او عبور میکنند.
فاصلهگذاری خاتمی با دوگانه موشک و مردم چندین پیام روشن دارد:
1- درک این موضوع که جلب حمایت مردم و در ادامه آن تقویت توانمندی نظامی دو بال قدرت ایران هستند، چندینان دشوار نیست. افزایش توانمندی نظامی بدون داشتن همراهی مردم، موجب افزایش بازدارندگی نخواهد گردید و در طرف مقابل نیز همراهی مردم بدون داشتن توانمندی نظامی بازدارنده نخواهد قرار دارای بود و تنها با همراه کردن این دو مؤلفه کلیدی با هم خواهد گردید به قدرت دست پیدا کرد. به همین خاطر نیز رئیس دولت اصلاحات به این موضوع اشاره انجام میدهد که داشتن این دوبال قدرتمند موجب گردید تا ایران بتواند در جنگ 12 روزه پیروز شود.
2- ساخت دوگانه میان موشک و مردم، برندهای نخواهد دارای بود. هر سمت این دوگانه که بایستیم، بازنده منفعت و امنیت ملی خواهد قرار دارای بود. اشاره خاتمی، تأکید ضمنی به این موضوع هست که ایستادن روی چنین شکافسازیهایی و پیش بردن دعواها و اختلافات سیاسی با این دوگانه، نهایتاً به زیان ایران تمام خواهد گردید. درحالیکه آنچه توانست ایران را از تندباد حوادث عبور دهد، داشتن هردوی این توانمندی قرار دارای بود. اگر در زمان جنگ نیز چنین دوگانهای ساخته میشد، طبیعتاً چنین نمایش پیروزیای به وقوع نمیپیوست.
3- صحبتهای خاتمی را امکان دارد بهنوعی عبور او از مواضع رادیکال طیف اصلاحطلب و نگاههای رمانتیکی دانست که آنها به جنگ دارند. درحالیکه رادیکالهای اصلاحطلب بدون خوانش درست از واقعیت جنگ، ساز را به جای تفنگ در دست سرباز میخواهند و آن را ژست روشنفکری میدانند، خاتمی با نگاه واقعبینانهتری از نگاههای رمانتیک و دوگانهساز رادیکالیسم اصلاحطلبی عبور و تأکید انجام میدهد که آنچه باید محل دعوا باشد، این دوگانه نیست.
البته شاید گزینه بهتر آن باشد که خاتمی به موازات بیان این موضوعات در صحبتهای رسمی، در جلسات خصوصی این نکات را بیان و ضرورت عبور از این دوگانهها را به اعضای جبهه اصلاحات گوشزد کند. با این همه اشاره او به این موضوع اگر منتج به تغییر رفتار طیف رادیکال اصلاحطلب، تجدید نظر در رفتارها و مواضع آنها حتی در مورد جنگ شود و رئیس دولت اصلاحات بتواند در فقره جنگ که به منافع و امنیت ملی گره خورده این طیف را با عقلانیت همراه کند، نتایج مثبتی برای اصلاحطلبان در راستای واقعیشدن مواضع آنها به همراه خواهد دارای بود.
دیدگاهها