فیروزآبادی: ترور فرماندهان نظامی ربطی به واتس‌اپ نداشت/ فیلترینگ باعث مهاجرت متخصصان شد/ در اقتصاد دیجیتال و هوش مصنوعی از کشورهای منطقه هم عقب افتادیم
کد خبر : ۸۱۹۷۰۱
|
تاریخ : ۱۴۰۴/۰۸/۰۴
-
زمان : ۱۰:۰۹
|
دسته بندی: سیاسی

فیروزآبادی: ترور فرماندهان نظامی ربطی به واتس‌اپ نداشت/ فیلترینگ باعث مهاجرت متخصصان شد/ در اقتصاد دیجیتال و هوش مصنوعی از کشورهای منطقه هم عقب افتادیم

اگر دولت اراده کند، این اقتدار را دارد و نبایستی تعداد اعضای دولتی شورا را ملاک قرار دهیم. تجربه نشان‌داده‌شده هست که رؤسای جمهور امکان داردند، رئیس مرکز ملی را بر شورا تحمیل کنند یا شورا را قانع کنند که برای دبیری شورا به نظر رئیس دولت رأی مثبت دهند. این کار در زمان آقای روحانی دو بار اتفاق افتاد. در زمان آقای رئیسی هم، سه بار رأی‌گیری کردند تا توانست بنده را عوض کند. در صورتی‌که شورا موافقت نداشت که بنده جایگزین شوم.

دبیر پیشین شورای عالی فضای مجازی درباره ادعای ترور فرماندهان نظامی از طریق واتس‌اپ و اپلیکیشن‌های موبایلی بیان می‌کند: بعضی می‌گفتند از طریق واتس‌اپ این ترورها انجام شده هست، اینها حرف‌های سخیفی هست که گفته خواهد گردید. ما واتس‌اپ را در اختیار این آقایان قرار می‌دهیم تا ببینیم امکان داردند چنین عملیاتی را انجام دهند یا نامکان داردند؟

سیدابوالحسن فیروزآبادی، دبیر پیشین شورای عالی فضای مجازی که سالهاست از مسئولیت در این شورا کنار رفته در گفتگو با سایت «شبکه خبر»، از تجربه خود در دوره‌ای سخن می گوید که تصمیم‌های کلیدی در حوزه اینترنت ایران گرفته گردید.

فیروزآبادی در این گفتگو از ماجرای تحریمش توسط آمریکا بیان کرد؛ تحریمی که به گفته او «بیشتر جنبه سیاسی دارد تا حقوق بشری». اما محور اصلی صحبت‌های او، انتقاد از وضعیت فیلترینگ، ضعف حکمرانی دیجیتال، مهاجرت گسترده نخبگان فناوری و عقب‌ماندگی ایران از کشورهای منطقه در حوزه اقتصاد دیجیتال هست.

فیروزآبادی با اشاره به روند تشدید محدودیت‌ها بیان می‌کند در سال‌های اخیر «حدوداً هیچ شبکه اجتماعی معتبری بدون فیلتر نمانده است».

او تأکید انجام می‌دهد که در زمان مسئولیتش هرگز از فیلترینگ دفاع نکرده هست. به گفته او، در دوران تصدی‌اش طرحی برای باز کردن محدود یوتیوب برای اصحاب رسانه و دانشچندین اوقاتان در حال اجرا بوده، اما به‌دلیل مخالفت‌های سیاسی متوقف شده هست.

او در بخش دیگری از این گفت‌وگو، درباره ترور فرماندهان نظامی ایران در جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل تأکید انجام می‌دهد که روایت «نفوذ از طریق واتس‌اپ» نادرست هست. به گفته فیروزآبادی، موفقیت اسرائیل در این عملیات‌ها ناشی از «یکپارچگی نهادی، فناورانه و عملیاتی» بوده هست. 

فیروزآبادی نیز نسبت به فاصله روزافزون ایران با کشورهای منطقه در حوزه اقتصاد دیجیتال و هوش مصنوعی هشدار می‌دهد. به گفته او، این کشورها درحال جذب گسترده نیروی انسانی هستند و ادامه این روند امکان داردد به «شکست بهمنی» در مهاجرت تکنولوژیست‌های ایرانی منجر شود.

مشروح گفتگوی شبکه خبر با ابوالحسن فیروزآبادی، دبیر پیشین شورای عالی فضای مجازی را در ادامه بخوانید؛

*********

*آقای فیروزآبادی! شما هنوز هم در لیست تحریم‌های آمریکا هستید؟

علائمی وجود ندارد که از لیست‌هایشان خارج شده باشم. در سایت‌هایشان از طریق اُپَک بله هستم.

*سال ۹۷ که شما وارد لیست تحریم ها شدید، اتهامی که مطرح گردید این قرار دارای بود که شما در فیلترینگ و محدودسازی اینترنت نقش داشتید. شما چندین مصاحبه کردید و تلاش کردید که این موضوع را توضیح دهید و اینکه ماجرای آن سال‌ها چه قرار دارای بود و سیاست ادامه فیلترینگ را رد کردید. این موضع‌گیری شما درباره فیلترینگ، به عنوان فردی قرار دارای بود که از سمتش کنار رفته هست. اگر دوباره به آن سمت بازگردید، آن سیاست ها طبیعتا باید دنبال شود یا نه نوع نگاهتان متفاوت هست؟

فیلترینگ بر عهده مرکز ملی فضای مجازی نیست، مرکز ملی فضای مجازی که دبیرخانه شورای‌عالی فضای مجازی هست، به‌صورت سمبلیک در لیست تحریم‌ها قرار دریافت می‌کند. رئیس بعدی هم که در مرکز منصوب گردید، نه‌تنها تحریم‌های آمریکا بلکه تحریم‌ها اروپا را هم در پرونده‌اش یدک می‌کشد؛ بنابراین این تحریم‌ها جنبه حقوق بشری ندارد و بیشتر بهانه هست و شاید پیامی هست که می‌خواهند به چندین‌ها برسانند.

هیچ شبکه اجتماعی معتبری نمانده که فیلتر نباشد

*یعنی به جایگاه حقوقی بازمی‌گردد؟

بله به پوزیشن حقوقی برمی‌گردد و به شخص برنمی‌گردد.

درباره قسمت دوم سؤال شما باید بگویم که بنده در دوران تصدی در شورای عالی فضای مجازی، هیچ‌گاه از فیلترینگ به‌عنوان بخشی از سیاست‌های جمهوری اسلامی دفاع نکرده‌ام. بله، هر کشوری سطحی از فیلترینگ و مقررات محدودسازی برای سنین مختلف، جنسیت‌ها و گروه‌های مختلف را دارد. حدوداً امکان دارد بیان کرد هیچ کشوری در دنیا نیست که سیاست فیلترینگ نداشته باشد. اختلاف در سطح استفاده از فیلترینگ هست که به‌تدریج در سال‌های که از سال ۹۷ به بعد جلو آمدیم، متأسفانه شدت فیلترینگ افزایش پیدا کرد. حدوداً الان امکان دارد به ضرس قاطع بیان کرد که هیچ شبکه اجتماعی معتبری وجود ندارد که فیلتر نباشد.

برای بستن و فیلترکردن داوطلب زیاد داریم اما...

*چرا این اتفاق افتاد و دایره تنگ‌تر گردید؟

من احساس می‌کنم و در چندین از مصاحبه‌ها هم گفتم که ما برای بستن داوطلب زیاد داریم؛ اما برای باز کردن یا داوطلب نداریم یا قدرتشان به‌اندازه داوطلبانی که می‌روند و تلاش می‌کنند که سایت‌ها بسته شود، نیست.

عملاً سایت‌هایی که بسته می‌شوند، امید و مکانیزمی برای باز شدنشان، به‌خصوص سایت‌های معروف وجود ندارد. بعضاً شرط‌هایی گذاشته خواهد گردید که این شرط‌ها اگر هم محقق شود که بعضی هم محقق شده، سایت مزبور باز نشده هست. به‌هرحال این اشکالی هست که وجود دارد. بنده اگر مسئولیتی را بپذیرم که البته هیچ میلی ندارم که به مسئولیت قبلی بازگردم، قاعدتاً نسبت به رفع فیلترینگ بعضی از شبکه‌های اجتماعی که برای ایران مفید می‌دانم، تلاش خواهم کرد.

یوتیوب یک دانشگاه تصویری و سکوی اقتصادی است

من یوتیوب را مثل موتور جستجوی گوگل می‌دانم. چون یک دانشگاه تصویری و یک سکوی اقتصادی هست و در حقیقت ما نامکان داردیم جامعه علمی و عامه مردم کشور را از چنین سکویی محروم کنیم.

*به‌تازگی بعد از رفع فیلتر واتس‌اپ صحبت‌هایی درباره یوتیوب گردید، اما عملی نشد.

در حقیقت زمانی که من خودم تصدی‌گری داشتم، برنامه‌ای داشتیم که یوتیوب را برای چندین میلیون نفر باز کنیم که متأسفانه این بحث را سیاسی کردند، تحت عنوانی که مرکز ملی به دنبال اینترنت طبقاتی هست. من نظر داشتم برای تمام اصحاب رسانه، نخبگان، دانشچندین اوقاتان، بازاریان و شرکت‌ها -لیستی داشتیم که به چندین میلیون نفر می‌رسید- یوتیوب را باز کنیم که در دولت آقای روحانی همکاری نشد و هم مخالفان دیگر زیاد بودند که باعث نوعی همگرایی میان جناح‌های مختلف سیاسی کشور گردید که با اینکار به اسم اینترنت طبقاتی مخالفت گردید.

اگر پزشکیان بخواهد امکان داردد مصوبه رفع فیلتر را بگیرد

*به‌تازگی که ماجرای رفع فیلتر واتس‌اپ مطرح گردید و بعد هم رفع فیلتر پلتفرم‌های دیگر که گفتند در مرحله‌های بعدی شاید این اتفاق بیفتد، دو موضع متفاوت قرار دارای بود؛ یک عده معتقد بودند که دولت آقای پزشکیان اصلا اراده‌ای برای رفع فیلترینگ ندارد، اما در مقابل مدافعان می‌گفتند که در شورای‌عالی فضای مجازی، دولت تصمیم‌گیرنده نیست و تعداد اعضایی که از دولت هستند به‌اندازه‌ای نیست که در شورا بتوانند اثرگذار باشند. شما فکر می‌کنید دولت آقای پزشکیان حقیقتاً اراده‌ای برای رفع فیلترینگ دارد یا نه؟

من در مقام قضاوت نیستم و عضو شورا هم نیستم، اما به نظرم اگر دولت اراده کند، این اقتدار را دارد و نبایستی تعداد اعضای دولتی شورا را ملاک قرار دهیم. تجربه نشان‌داده‌شده هست که رؤسای جمهور امکان داردند، رئیس مرکز ملی را بر شورا تحمیل کنند یا شورا را قانع کنند که برای دبیری شورا به نظر رئیس دولت رأی مثبت دهند. این کار در زمان آقای روحانی دو بار اتفاق افتاد. در زمان آقای رئیسی هم، سه بار رأی‌گیری کردند تا توانست بنده را عوض کند. در صورتی‌که شورا موافقت نداشت که بنده جایگزین شوم.

بنابراین، به نظر من آقای رئیس‌جمهور امکان داردد مصوبه‌ای بیش از مصوبه باز کردن واتس‌اپ را از شورا بگیرد.

*درباره تلگرام می‌گفتند شورای‌عالی فضای مجازی نامکان داردد در مورد آن تصمیم بگیرد؛ چون با دستور قضایی فیلتر شده، باید دستور قضایی برای رفع فیلتر باشد. یعنی حتی اگر شورای‌عالی فضای مجازی هم تصمیم بگیرد، آن تصمیم اجرایی نخواهد گردید. به نظر شما این درست هست؟

من فکر نمی‌کنم این‌گونه باشد. چون اولاً دستور قاضی نیست که قابل‌انکار یا تغییردادن نباشد و برای آن دستور دوره‌ای موقت قرار دارای بود. ثانیاً شورای‌عالی فضای مجازی مواردی که در سطح ملی هست، بنا به اختیاراتی که مقام معظم رهبری تفویض کردند، فکر می‌کنم این اختیار را دارد که مصوبه‌ای در این زمینه داشته باشد.

ترور فرماندهان نظامی ربطی به واتس‌اپ نداشت

*آقای فیروزآبادی! در ماجرای ترور فرماندهان نظامی ما که در جنگ اخیر اتفاق افتاد، بحث نفوذ مطرح گردید، اما در مقابلش بعضی‌ها که موافق سیاست فیلترینگ بودند، می‌گفتند که این نفوذ، نفوذ انسانی نبود؛ بلکه نفوذ تکنولوژیک قرار دارای بود و از طریق اپلیکیشن‌ها نفوذ اتفاق افتاده هست. شما به‌عنوان کسی که به بعد فنی این ماجرا اشراف دارید، به نظرتان این اتفاق امکان داردد رخ دهد؟ امکان دارد این تحلیل را کرد که این نفوذ بعد تکنولوژی داشته و فراتر از بعد انسانی اتفاق افتاده هست؟

من اعتقاد دارم که دلیل موفقیت اسرائیل در انجام این عملیات غافل‌گیرانه که حدوداً به اکثر اهداف خودشان هم توانستند برسند، یکپارچگی اسرائیلی‌ها در سه حوزه قرار دارای بود؛ یکی یکپارچگی نهادی قرار دارای بود که تمام واحدهای نظامی و اطلاعاتی و اداری خودشان را توانستند در یک عملیات جنگی، هماهنگ و یکپارچه کنند و در سطح کلان با نهادهای غربی، یعنی با ناتو و جاهای دیگر هم هماهنگ شدند و توانستند یک عملیات بزرگ را انجام دهند.

دوم یکپارچگی فناورانه قرار دارای بود که از انواع فناوری‌ها در این جنگ استفاده شده هست. از هواپیماهای رادار گریز گرفته تا تکنولوژی‌های پنهان ارتباطی، تا نفوذ در شبکه‌های مخابراتی تا حمله‌های سایبری و شناختی که در فضای ذهنی ایرانیان تلاش داشتند، فراهم کنند.

سومین کار، یکپارچگی عملیاتی قرار دارای بود که بین عوامل انسانی و عوامل فناورانه توانستند یکپارچگی را پیاده کنند. اینکه ما قضیه را فقط به سطح فناوری یا در حد اینکه در یک شبکه مخابراتی یا شبکه مخابراتی نفوذ صورت‌گرفته و بعد این عملیات به وجود آمده هست تقلیل دهیم، درست نیست.

بعضاً افراد موارد بسیار سخیفی مطرح می‌کنند و می‌گفتند از طریق واتس‌اپ این ترورها انجام شده هست، اینها حرف‌های سخیفی هست که گفته خواهد گردید. ما واتس‌اپ را در اختیار این آقایان قرار می‌دهیم تا ببینیم امکان داردند چنین عملیاتی را انجام دهند یا نامکان داردند؟ یا می‌گویند ما هواپیماهای رادار گریز می‌خواهیم، یا ناتو هم همکاری کند و ...معتقدم اگر همه این نهادهای نظامی و اطلاعاتی هم با ما همکاری کنند و در سطح عملیات هم بتوانیم یکپارچگی داشته باشیم. اگر این کارها را صورت دهند، بعد شاید واتس‌اپ بتواند کمک کند، اما اینکه واتس‌اپ باعث این ترورها شده به نظر من درست نیست.

پروتکل های استفاده فرماندهان نظامی از فناوری قدیمی است

*صحبتی هم می‌شد در مورد اینکه شناسایی فرماندهان نظامی از طریق موبایل‌های هوشمندشان رخ‌داده یا از طریق موبایل محافظان آنها این اتفاق افتاده هست. این ماجراها درست هست؟

هم درست هست هم غلط. اینکه فرماندهان باید از دستگاه‌های اطلاعاتی ویژه استفاده کنند یا پروتکل‌های خاصی برای ارتباطات و استفاده از شبکه‌های کامپیوتری، اطلاعاتی، اطلاع‌رسانی و فرماندهی‌شان استفاده کنند درست هست و همین پروتکل با شدت کمتری برای اطرافیانشان و کسانی که با آنها ارتباط مستقیم دارند، باید رعایت شود، در این هیچ بحثی نیست.

*چنین پروتکلی وجود دارد یا دارای بود؟

یک مقداری به نظر من متناسب با تحولات فناوری در جهان نیست. پروتکل‌های ما قدیمی هست.

*یعنی ما باید این پروتکل‌ها را به‌روز کنیم و از فناوری‌های بومی استفاده کنیم؟

قطعاً فناوری بومی نقش کلیدی دارد.

*چنین فناوری را داریم؟

بله به نظر من سطح فناوری‌مان در کشور وضعیت بدی ندارد. وضعیت خوبی دارد، فقط همان بحثی که عرض کردم، توانایی در حکمرانی هست که بتواند یکپارچگی نهادی، فناوری و عملیاتی ایجاد کند، این سه کلیدواژه را اگر داشته باشیم، قابل‌تحقق هست.

فیلترینگ باعث مهاجرت متخصصان شده است

*اشاره کردید که توانایی فناوری در ایران وجود دارد. الان که ما با مهاجرت صاحبان کسب‌وکار فناورانه و کسانی که در حوزه فناوری فعالیت می‌کنند، مواجه هستیم، با ادامه‌دار بودن این مهاجرت، فکر می‌کنید ایران در حوزه اقتصاد دیجیتال آینده‌ای خواهد دارای بود؟

اقتصاد دیجیتال چه بخواهیم و چه نخواهیم در دنیا درحال‌توسعه هست و در ایران هم این‌گونه هست. بحثی که مطرح هست، شدت توسعه هست. اقتصاد جهانی امروز با رشد و توسعه تعریف شده هست و اقتصادی که در آن رشد و توسعه نباشد، این جامعه را دچار مشکلات عمیقی انجام می‌دهد؛ مشکلات سیاسی، امنیتی، اجتماعی و...، بحث فقط در سرعت رشد هست.

چالشی که الان بین چین و آمریکا هست، سرعت رشد چین هست که آمریکا را به چالش می‌کشد. سرعت رشد چین بیش از سرعت رشد آمریکاست؛ بنابراین این سوال که باتوجه‌به شرایط موجود آیا اقتصاد دیجیتالمان رشد پیدا خواهد کرد یا نه من می‌گویم که رشد لامحال اتفاق می‌افتد، اما اینکه سرعت رشد ما چقدر هست مهم هست؛ به‌خصوص در مقایسه با کشورهای همسایه یا کشورهایی که در حال رقابت با آنها هستیم، برای کسب بازار، اعمال‌نفوذ و یا داشتن حوزه نفوذ استراتژیک و سایر مواردی که یک حکومت و دولت مدنظرش هست و سرانجام برای ایجاد رفاه در داخل کشور، رفع مشکلاتی بزرگی چون بیکاری، رفع ناترازی، اقتصادی و واردات و صادرات و همه اینها.

قطعاً ما با اشکالاتی که در حوزه اینترنت داریم و با فیلتراسیون بیش از حدی که کیفیت شبکه اطلاعاتی و ارتباطی کشور را کاهش می‌دهد، به‌شدت در میل به مهاجرت به‌خصوص فناوران، یعنی تکنولوژیست‌ها مؤثر هست. باید این را مدنظر قرار دهیم که این موضوع چه میزان از رشد اقتصاد دیجیتال ما جلوگیری انجام می‌دهد.

تکنولوژیست‌ها قاعدتاً میل به مهاجرت دارند زیرا...

*ظاهراً در این حوزه سرعت رشد هم بیشتر هست.

بله اقتصاد دیجیتال ما یکجایی متوقف خواهد گردید. توقف کجاست؛ در مرزهای ماست. یکی از دلایلی که مهاجرت صورت دریافت می‌کند این هست که افق توسعه اقتصاد دیجیتال ما محدود به مرزهای جغرافیایی ماست.

*چرا این اتفاق افتاده هست؟

به‌خاطر نوع نگرش ما به مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و اتفاقاتی هست و در حوزه فضای مجازی، اقتصادی، چشم‌انداز روابط بین‌الملل، نقشی که در نظام جهانی برای خودمان پیش می‌گیریم، همه اینها را نسل جوان آگاه و تکنولوژیست می‌بیند ولی چشم‌انداز روشنی برای تکنولوژیست‌ها نیست؛ لذا تکنولوژیست‌ها قاعدتاً میل به مهاجرت دارند. البته متأسفانه الان دامنه مهاجرت وسیع‌تر از تکنولوژیست‌هاست.

*اما همچنان در این حوزه بیشتر هست. ما در این حوزه بیشتر کارشناس‌هایمان را از دست می‌دهیم.

حتماً همین‌طور هست و حتماً اثرش بیشتر از عامه مردم. تکنولوژیست‌ها با رفتنشان در واقع باعث ایجاد اختلال در زنجیره‌های ارزش اقتصادی کشور می‌شوند. ساپلای‌چین و ولیوچین کشور در کلان دچار نقصان خواهد گردید.

در اقتصاد دیجیتال و هوش مصنوعی از کشورهای منطقه هم عقب افتادیم

* در اخبار که بررسی می‌کنیم، کشورهای همسایه مثل عربستان، امارات و قطر سرمایه‌گذاری بسیار عظیمی در حوزه اقتصاد دیجیتال و به‌خصوص در هوش مصنوعی انجام می‌دهند. اشاره کردید که ما با کشورهای نوآور مثل آمریکا و چین فاصله داریم. فکر می‌کنید با این روند، ما این فاصله را در سال‌های آینده با کشورهای منطقه هم خواهیم دارای بود؟

اگر روال به همین صورت پیش برود و پروژه‌هایی که کشورهای منطقه دارند محقق شود، فاصله ما زیاد خواهد گردید که علاوه بر فاصله، نقطه‌ای که من را نگران انجام می‌دهد، این هست که این پروژه‌هایی که در کشورهای حاشیه خلیج‌فارس انجام خواهد گردید، هیچ‌کدام محدود به مرزهای جغرافیایی خودشان نیست؛ یعنی پروژه‌ها به‌مراتب فراتر از مرزهای جغرافیایی‌شان هست.

حالا این سؤال مطرح هست که کدام مرز جغرافیایی، کدام قلمرو جغرافیایی دیگری امکان داردد در چارچوب استراتژیک توسعه اقتصاد دیجیتال کشورهای حاشیه خلیج‌فارس مطرح شود؟ قطعاً ایران بازار مناسبی برای توسعه هوش مصنوعی در کشورهای حاشیه خلیج‌فارس هست.

بازار ایران در حوزه صنعت نیمه هادی، حتماً حوزه بسیار بزرگ و خوبی برای کشورهای حوزه خلیج‌فارس هست. پلتفرم‌های خدماتی اقتصاد دیجیتال که الان این کشورها به‌شدت دنبال آن هستند و حتی مراکز پردازشی در حوزه کوانتوم که قطر یک قرارداد یک‌ میلیارد دلاری منعقد کرده که به نظرم استارت آن هست. چرا که کوانتوم هنوز به بلوغ در حوزه صنعت نرسیده هست و فناوری‌اش هنوز قابلیت تبدیل به صنعت ندارد و حتی امکان داردیم بگوییم محدود هست. اگر این محدودیت ظرف ۵ سال آینده برداشته شود، قطعاً قطر به سمتی می‌رود که در این حوزه ۱۰ تا ۲۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری کند.

سوال این هست که بازار هدف قطر در این حوزه‌ها کجاست؟ بنابراین یک نگرانی وجود دارد که ما در حوزه نفوذ استراتژیک کشورهای عربی قرار بگیریم. نگرانی دوم تأمین نیروی انسانی متخصص هست. نیروی انسانی متخصص این حوزه‌ها از کجا می‌خواهد تأمین شود؟ من حدس می‌زنم نزدیک‌ترین بازار ایران و عراق هستند.

سالانه ۱۰۰ هزار تکنولوژیست از ایران مهاجرت می‌کنند

*دقیقاً این اتفاق همین الان در حال رخ‌دادن هست.

شواهد وجود دارد که این اتفاق می‌افتد. من معتقد هستم که اگر این پروژه‌ها استارت بخورد و به بهره‌برداری برسد، یک‌مرتبه ما یک شکست بهمنی خواهیم دارای بود. الان آمارهایی که داده خواهد گردید؛ مثلاً سالانه حداقل ۱۰۰ هزار نفر تکنولوژیست از ایران مهاجرت می‌کنند. این به یکباره شکسته خواهد گردید و عدد خیلی بزرگتری خواهد گردید. چون صحبت از این هست که مثلا امارات بیان می‌کند من یک میلیون نفر تکنولوژیست نیاز دارم.

اماراتی که کشور خودش ۴ میلیون جمعیت دارد و جمعیت عرب بومی آنجا زیر یک میلیون نفر هست. یعنی می‌خواهد معادل جمعیت خودش تکنولوژیست جذب کند. این نگرانی هست که یک میلیون جذب شود. اگر اینها جذب شوند نوع کسب‌وکارهای مرتبط با هوش مصنوعی و پلتفرم‌های دیجیتالی امکان داردد به صورت از راه دور و ریموتی باشد. یعنی ما یک میلیون کارمند اماراتی در ایران خواهیم دارای بود که دولت نامکان داردد بر روی آنها اعمال حاکمیت کند و کنترل کند.

خطر امنیتی در کمین ایران است

*این خطر امنیتی نیست؟ شما یک میلیون نفر شاغلی داشته باشید که...

خطر اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و همه‌چیز هست.

*شما واردکننده تکنولوژی می‌شوید. یعنی کارشناس و تکنولوژی‌ات را از دست می‌دهی...

من معتقدم که ممکن هست ضمیمه شویم، یعنی دیگر واردات معنی نداشته باشد. واردات درباره دو هویت مستقل هست. در فضای مجازی معلوم نیست که ما هویتی داشته باشیم که واردات انجام شود، اقتصاد دیجیتال در حوزه مجازی صورت خواهد گرفت. اقتصاد مجازی در فضای فعلی نهایتش در فضای فیزیکی اتفاق می‌افتد. یعنی خدماتی در فضای مجازی داده خواهد گردید؛ اما اقتصادش در فضای فیزیکی صورت دریافت می‌کند. یعنی سرانجام دلار و ریال و.... اما پیش‌بینی خواهد گردید که در یک دهه آینده حوزه‌های دیجیتال، اقتصادش هم در فضای مجازی شکل دریافت می‌کند. یعنی فضای فیزیکی به آن صورت ندارد.

عملاً اینجا انبار یا یک سرزمینی خواهد گردید که فقط زیست بیوشیمی یا بیوفیزیک شهروندان را فراهم انجام می‌دهد.

*این چه چالشی برای حکومت ایجاد انجام می‌دهد؟

به‌شدت نگران‌کننده هست.

در حوزه حکمرانی دچار بحران‌های اساسی هستیم

*با این حساب شما مشکل اقتصاد دیجیتال را در حوزه حکمرانی و زیرساخت می‌دانید. ما از لحاظ نیروی انسانی و تکنولوژیست الان فقری نداریم. در حوزه اطلاعات چطور؟

اقتصاد دیجیتال یک جنبه اجتماعی دارد و توسعه‌ای هست که مبتنی بر های‌تک در کشور اتفاق افتاده و اتفاق می‌افتد. من معتقدم با اتفاقاتی که در حوزه هوش مصنوعی در حال وقوع هست و با آمدن LLMها و پیشرفت‌هایی که در کامپیوتر ویژن صورت‌گرفته و تحولاتی که در حوزه هوش رباتیک اتفاق افتاده و بیگ‌دیتا و کلان‌داده‌هایی که در دنیا تشکیل خواهد گردید و توسعه‌ای که در شبکه ارتباطی اتفاق می‌افتد، یک شیفت پارادایمی رخ می‌دهد. در این شیفت پارادایمی، ما دچار بحران‌های اساسی در حوزه حکمرانی هستیم.

به خاطر تحریم نامکان داردیم وارد بازی بزرگان شویم

یکی اینکه؛ تغییرات و تحولات فناوری بسیار سریع هست. سریع‌تر از ادراک جمعی ماست. یعنی ادراک جمعی‌مان قابلیت هضم، تحلیل و تصمیم‌گیری در مقابل این تحولات را ندارد و بیشتر جنبه تماشاگرانه دارد.

دوم اینکه؛ در حوزه توسعه اقتصاد دیجیتالی مبتنی بر هوش مصنوعی هست که اتفاق می‌افتد، به خاطر اینکه توسعه به‌شدت سرمایه‌بر هست و ما به خاطر سال‌ها تحریم، مشکلات سرمایه داریم، بنابراین ما نامکان داردیم وارد بازی بزرگان در این حوزه اقتصاد شویم و ناچاریم ذیل آنها قرار بگیریم. ممکن هست که شاهد این اتفاق در یک دهه آینده در کشورمان باشیم و ما ذیل اینها تعریف می‌شویم که این بسیار خطرناک هست. اما در حوزه اقتصادی حکمرانی آیا چشم‌اندازی وجود دارد که ما بتوانیم این نقیصه‌ها را جبران کنیم؟ بله، اما اراده قوی متناسب با تحولات می‌خواهد. به طور مثال ما از لحاظ ساختاری عقب هستیم.

آمریکا و چین نامکان داردند مستقل از شرکت‌های بزرگشان تصمیم‌گیری کنند

*چقدر این به آدم‌ها برمی‌گردد؟ این حوزه فناوری و اقتصاد دیجیتال در واقع طیف نسل زد و نسل آلفا در آنها نقش‌آفرینی می‌کنند؛ اما ما هنوز در حوزه حکمرانی‌مان و کسانی که می‌خواهند تصمیم بگیرند چنین افرادی نداریم و خودشان با این حوزه‌ها بیگانه‌اند.

الان کشورهایی که در حوزه هوش مصنوعی هستند؛ یا رهبر هستند که چین و آمریکا رهبری می‌کنند، یا پیروانی که هستند که این پیروان می‌دانند چه بکنند که تعدادشان در میان کشورهای درحال‌توسعه کم نیست. اینها مراحل توسعه دیجیتالی را پشت سر گذاشتند.

از ۳۰-۳۵ سال پیش در دنیا آمادگی الکترونیکی مطرح قرار دارای بود. بعد دولت الکترونیک آمد که ۴ نسل قرار دارای بود. بعد گفتند در برگیرندگی الکترونیکی. الان ما در حوزه هوش مصنوعی به دوره‌ای وارد شدیم که در حقیقت حکمرانی مبتنی بر همنوایی هست که اگر به لحاظ اقتصادی نگاه کنیم از اقتصاد کاملا دولتی در زیرساخت‌ها که مثلا بانک‌ها دولتی بودند، حمل‌ونقل دولتی قرار دارای بود، مخابرات دولتی قرار دارای بود و خیلی مسائل اقتصادی دولتی قرار دارای بود تا رسیدیم به خصوصی‌سازی و کوچک‌سازی دولت‌ها و سیاست‌های مقررات‌زدایی تا رسیدیم به امروز که شاهد این هستیم که بخش خصوصی در کشورها شانه به شانه دولت‌ها می‌زنند و در روابط بین‌الملل نقش ایفا می‌کنند. امروز دولت‌ها نامکان داردند مستقل از شرکت‌های بزرگشان تصمیم‌گیری کنند. چین نامکان داردد مستقل از علی‌بابا، تنسنت و هوآوی تصمیم بگیرد.

*به خاطر اینکه قدرت اقتصادی دارند.

بله به خاطر اینکه قدرت اقتصادی و سرنوشت ملی دستشان هست. چون بخشی بزرگی از GDP را تولید می‌کنند. ۵ شرکت آمریکایی معادل ۲۰ درصد GDP دنیا قیمت دارند. در آمریکا دولت آمریکا نامکان داردد گوگل و مایکروسافت و انویدیا و شرکت‌های بزرگ را در روابط بین‌الملل نادیده بگیرد.

ممکن هست این سؤال را مطرح کنید که ما چه مشکلاتی در حوزه اقتصادی داریم؟ در حوزه اقتصادی به‌غیراز اینکه هوش مصنوعی سرمایه‌بر و پیچیده هست و تحولات زیادی دارد، بحث این هست که ما ساختارهایمان این مرحله را طی نکرده و باید افقی باشد. کتابی ۱۰ سال پیش منتشر گردید با این عنوان که «جهان مسطح است» و حقیقتاً جهان مسطح شده هست؛ لذا امکان داردد در حکمرانی بحث کولبریشن بین بحث‌های اقتصادی را مطرح کند. سیلوها را به شبکه تبدیل کرده هست. در کشورمان ساختار عمودی سیلوها پرقدرت هستند. سیلوها با همدیگر تحاطی ندارند. همه‌شان حوزه شبه فئودالی تعریف کردند و به همدیگر سرویس و اطلاعات نمی‌دهند.

شما اگر اطلاعات ندهید و وارد شبکه نشوید، هوش مصنوعی باید روی چه چیزی سوار شود. هوش مصنوعی وقتی امکان داردد در حوزه جهانی برای شما تولید قدرت نرم کند که شما ساختارهایت افقی باشند. ساختارهایت به‌صورت شبکه‌ای باهم کار کنند. زنجیره‌های اقتصادی‌ات که از استارت‌اپ شروع خواهد گردید تا به غول‌های فناوری برسد، باید در کشورت شکل بگیرد.

ما اینجا استارت‌اپ را تقویت می‌کنیم، سپس رها می‌کنیم. وقتی آن را رها می‌کنیم مهاجرت انجام می‌دهد، یعنی ما عمله کشورهای دیگر شدیم که اگر هم استارت‌اپ‌ها را تقویت کنیم -البته تصمیمات خوبی در حوزه حکمرانی برای تقویت استارتاپ‌ها گرفتیم، پول نداریم؛ اما حداقل روی کاغذ نوشتیم- اما بعد از استارتاپ را نگفتیم چه کارش می‌کنیم که SME شود.

به جای تنظیم‌گری، تصدی‌گری می‌کنیم

*به‌خاطر همان ساختار عمودی یا ساختار دولتی ما هست. در ساختار دولتی امکان‌پذیر هست که چنین چیزی رشد پیدا کند؟

خیر.

*یعنی در چین هم شرکت‌های خصوصی این بار را به دوش می‌کشد.

در چین کار بسیار پیچیده‌ای صورت دریافت می‌کند. ما متأسفانه می‌دانیم بخشی از اقتصاد چین دولتی هست؛ اما بخش دیگری که دولت انجام می‌دهد را نمی‌دانیم و آن این هست که بخش دولتی بخش خصوصی را تقویت انجام می‌دهد و به بخش خصوصی اجازه بازیگری می‌دهد.

*یعنی تنظیم‌گر هست، نه تصدی‌گر. ولی ما اینجا تصدی‌گری می‌کنیم.

ما قدرت را در تصدی‌گری تعریف کردیم.

سیاست های هوش مصنوعی چین شانه به شانه آمریکایی ها می زند

*و این با رشد تناقض دارد.

بله تناقض دارد. دولت چین قدرت را در تنظیم‌گری تعریف کرده هست. یعنی سیاست‌های هوش مصنوعی که در چین الان هدایت خواهد گردید شانه‌به‌شانه آمریکایی‌ها می‌زند و برنامه‌شان این هست که در ۲۰۳۰ بازاری بزرگتر از بازار آمریکا در حوزه هوش مصنوعی داشته باشند. آمریکایی‌ها هم تقریبا این روند را پذیرفتند و همین باعث خشمشان خواهد گردید. لذا تلاش می‌کنند در حوزه هوش مصنوعی فقط جنبه فناورانه و از لحاظ علمی، رهبری خودشان را بر جهان حفظ کنند.

اما از لحاظ اندازه بازار پذیرفتند که چینی‌ها بخش بزرگتری از کیک اقتصاد دیجیتال و اقتصاد هوش مصنوعی جهان را در اختیار دارند. آنها بیشتر به دنبال نوعی از اقتصاد دیجیتال و اقتصاد هوش مصنوعی هستند که هژمونی سیاسی‌شان را در جهان تثبیت کنند؛ یعنی روی پلتفرم‌های زبانی مثل LLM ها کار می‌کنند و تعداد مدل‌های زبانی که می‌دهند. همه اینها برای این هست که هیمنه و حضور پلتفرمی در کشورها داشته باشد.

چین پلتفرم‌های بزرگی دارد؛ ولی همه‌شان در حوزه سرزمینی خودشان هست. یک تیک‌تاک که بیرون آمد، آمریکایی‌ها آن را با ضرب و زور خریدند. علتش این هست که حوزه نفوذ آمریکا در حوزه موتور جستجو و پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی و شبکه‌های اجتماعی، حوزه‌هایی هست که آمریکایی‌ها می‌خواهند هرطورشده تا سال ۲۰۳۰ نفوذشان را حفظ کنند و این حوزه را از دست چینی‌ها بیرون نگه دارند. برای این کار هم طرح‌های مختلفی دارند.

باید با چین و روسیه رمزارز مشترک تعریف کنیم

*آقای فیروزآبادی! در صحبت‌هایتان اشاره کردید که اقتصاد دیجیتال حتی حوزه اقتصادی و پرداختی‌اش هم از دلار و اینها جدا خواهد گردید. این شرایط تحریمی امروز که با آن موجهیم با دهه ۹۰ بسیار متفاوت هست. ما در آنجا یک راهکارهایی برای دور زدن تحریم‌ها پیدا کرده بودیم که شاید الان آنها برای ما کاربردی نداشته باشد. ما چقدر امکان داردیم از حوزه اقتصاد دیجیتال، به خصوص رمز ارز و شبکه‌های پرداخت جایگزین، از این حوزه کمک بگیریم تا بتوانیم اثر تحریم‌ها را کم کنیم و در جاهایی تحریم‌ها را دور بزنیم؟ این کار شدنی هست؟

شدنش که شدنی هست؛ اما به چه قیمتی و نحوه آن چگونه باید باشد؟ غربی‌ها که در حقیقت تلاش می‌کنند بازار رمزارزها را در کلان کنترل کنند، تصمیماتی در حوزه رگولاتوری گرفته‌اند، فرض کنید KYC پیاده می‌کنند که فعالیت‌های مبتنی بر شبکه‌های بلاک‌چین بایستی با تعیین هویت صورت بگیرد. این تمهیدی هست که انجام داده‌اند و به لحاظ تکنولوژیکی شرایطی را فراهم کرده‌اند که الان ملاحظه می‌کنید هر روز خبری پخش خواهد گردید که فلان دستگاه ما که به‌صورت ولت (کیف) بیت‌کوین بوده، توقیف شده هست یا این‌هایی که با منشأ حکومتی در ایران هست را به‌صورت رمزارز در آن اعمال‌نفوذ می‌کنند.

توصیه من این هست که ما به‌هرحال بایستی بتوانیم با نظامی را که آمریکایی‌ها برای جهان در حوزه ارز دیجیتال و پول دیجیتال پیاده می‌کنند مقابله کنیم، باید آن را بین کشورهایی که از هژمونی آمریکا بر اقتصاد جهانی نگرانی دارند که کم هم نیستند و عده‌ای در بریکس و عده‌ای دیگر در شانگهای هستند، بشکنیم.

البته می‌دانید که ترامپ تهدیدهای خیلی شدیدی کرده که مبادا کشورهای بریکس و شانگهای به فکر جایگزینی دلار باشند. آمریکایی‌ها تا زمانی که بتوانند هژمونی دلار را در دنیا حفظ می‌کنند، اما روزی که هژمونی دلار بشکند، آنها قاعدتاً به سراغ رمزارزهایی می‌روند که با تنوع بالا در پلتفرم‌ها هست، مثل پلتفرم‌های متا، یا گیم‌ها که یک سری رمزارزهای آن در حال شکل‌گیری هست. پس سعی می‌کنند کماکان هیمنه اقتصادی و بخش بزرگی از اقتصاد جهان را در کنترل خودشان نگه دارند. اما ما باید بتوانیم با کشورهایی که حداکثر تجارت را با آنها داریم که به خاطر تحریم، چهار پنج کشور بیشتر نیستند، راه جایگزین داشته باشیم.

اگر ما بتوانیم با این کشورها یک رمزارز مشترکی را ایجاد کنیم و تجارت را تسهیل کنیم و به نحوی بتوانیم آن را در نظام مالی جهانی جا بیندازیم، به نظر من شدنی هست. به شرطی که این اراده در میان این کشورها هم وجود داشته باشد، به‌ویژه در کشور چین که به نظر می‌آید چینی‌ها به این سمت می‌روند. قطعاً قبل از ۲۰۳۰ از این کارها نمی‌کنند، اما در جدول تصمیم‌گیری‌هایی که دارند، ۲۰۳۰ را سال تعیین‌کننده‌ای می‌دانند که هژمونی آمریکا را در حوزه اقتصاد به چالش اساسی بکشند.

نظام مبتنی بر بلاک چین بین ایران، چین، روسیه و هند راه اندازی کنیم

*با این حساب شما فکر می‌کنید که این حوزه دوره تحریم، حوزه مهمی برای ایران خواهد قرار دارای بود که بتواند ابزار مقاوم‌سازی باشد.

از فرصتش امکان دارد استفاده کرد؛ اما این فرصت، فرصت بی‌نهایتی نیست و همواره برای ما نیست. ما حتماً باید تدابیر جایگزین داشته باشیم و راهش هم این هست در حوزه تحریم‌ها که قرار هست طولانی‌مدت هم باشد، ما حتماً با چینی‌ها، روس‌ها و حتی هندی‌ها به توافقاتی برسیم که یک نظام مبادله مالی و ارزی مستقل از آمریکایی‌ها یا سوئیفت یا نظام مبتنی بر بلاک‌چین راه‌اندازی کنیم.

فرصت طلایی را از دست دادیم

*آقای فیروزآبادی! شما هفت سال در شورای‌عالی فضای مجازی بودید، آیا حسرتی دارید؟ کارنکرده یا ناتمام یا احیاناً کاری که از کردنش پشیمان شده باشید؟

حسرت این هست که ما در آن سال‌ها تلاش کردیم که نظر حکومت، نظر حمایتی برای توسعه این فضا در کشور باشد، اما متأسفانه نتوانستیم و این حسرت هست و یک فرصت طلایی را از دست دادیم و من معتقدم که با پارادایم شیفت‌ها، جابه‌جایی‌های بزرگ قدرت در دنیا اتفاق می‌افتد و ما در عصری هستیم که پارادایم شیفت داریم و فرصت زیادی هم نمانده و سال ۲۰۳۰ تا ۲۰۳۵ این پنجره بسته خواهد گردید. تا پایان قرن ۲۱ پیش‌بینی اکثر کسانی که در حوزه آینده‌نگری تخصص دارند، این هست که تحولات اساسی صورت دریافت می‌کند. تحولات اساسی جابجایی قدرت، جانمایی در نقشه قدرت جهانی تا سال ۲۰۳۵ هست.

ما امکان داردستیم جای خودمان را جابه‌جا کنیم. یعنی آن اهدافی که تعیین کرده بودیم که مقام اول منطقه را داشته باشیم که یکی دو تا مانده به آخر شدیم، این را امکان داردستیم تحقق دهیم و راهش هم توسعه اقتصاد دیجیتال و توسعه فضای مجازی در کشور قرار دارای بود.

*شاید دورانی که تحریم نبودیم، بهترین فرصت‌ها قرار دارای بود.

بله. آن زمان تحریم‌ها شل‌تر قرار دارای بود. ما ۳۰ سال هست که در تحریم هستیم، اما آن زمان شل‌تر قرار دارای بود و روز به روز این حلقه تحریم بیشتر خواهد گردید و اینکه آرزو می‌کنم در بقیه وقتی که مانده، به آن برسیم.

واکنش چین به تحریم‌های جدید اتحادیه اروپا علیه روسیه

*این پارادایم شیفتی که گفتید اقتصاددانان هم در موردش زیاد صحبت کردند و حتی نامه نوشتند، به نظرتان امیدی هست که این پارادایم شیفت اتفاق بیفتد چه در حوزه اقتصاد و چه در حوزه...

به‌عنوان یک مسلمان هیچ‌وقت ناامید نباشید.

*راجع به فیلترینگ چطور؟ همچنان امیدوارید؟

بله همین‌طور هست.

پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
ترامپ با رقص وارد مالزی گردید (فیلم)
تبلیغات


اشتراک گذاری

دیدگاه‌ها


ارسال دیدگاه