نخبه‌ای در محراب خون؛ دانشمندی که مسیرعلم را به زیارت و شهادت رساند
کد خبر : ۸۱۹۸۱۰
|
تاریخ : ۱۴۰۴/۰۸/۰۴
-
زمان : ۱۲:۱۴
|
دسته بندی: اسلایدر

نخبه‌ای در محراب خون؛ دانشمندی که مسیرعلم را به زیارت و شهادت رساند

سیدفریدالدین معصومی، نخبه‌ای دانشچندینین اوقات که علم را با ایمان پیوند زد، مسیر پژوهش را تا آستان زیارت پیمود و سرانجام در حادثه تروریستی شاهچراغ(ع)، دانش و بندگی‌اش را با شهادت معنا کرد.

به گزارش شبکه خبر - گروه فرهنگ و ادب - زهرا اسکندری: حادثه تروریستی شاهچراغ در پاییز ۱۴۰۱، در میانه التهابات اجتماعی آن سال، چهره‌های متعددی را در میان زائران به شهادت رساند؛ اما نام سیدفریدالدین معصومی، به‌عنوان یکی از نخبگان علمی و حافظان قرآن، جلوه‌ای متفاوت از این واقعه را رقم زد.

سیدفریدالدین معصومی در خانواده‌ای مذهبی و متعهد در تهران متولد گردید. او از همان سال‌های کودکی با قرآن و مفاهیم دینی انس دارای بود و در نوجوانی تحت آموزش استاد ملکی، حفظ آیات و روایات را آغاز کرد. جدیت در یادگیری قرآن و علاقه‌مندی به علوم دینی، موجب گردید تا در کنار تحصیل رسمی، در جلسات آموزش قرائت و ترتیل شرکت کند.

پدرش از مبارزان دوران انقلاب و رزمندگان دفاع مقدس قرار دارای بود؛ مردی که اعتقاد به لقمه حلال و تربیت ایمانی را اصل زندگی می‌دانست. مادر نیز با دقت و وسواس بر حلال بودن روزی خانواده تأکید دارای بود. همین فضای خانوادگی، بنیان فکری و اخلاقی سیدفریدالدین را شکل داد؛ انسانی که از همان آغاز، میان ایمان و علم پیوندی درونی برقرار کرد.

هوش، پشتکار و انضباط شخصی از ویژگی‌های بارز او در دوران تحصیل قرار دارای بود. ابتدا در مدرسه وحید و سپس در دبیرستان شهدا، به‌عنوان یکی از دانش‌آموزان ممتاز شناخته می‌شد. مدیر مدرسه، هنگام ثبت‌نام او را «دانش‌آموزی ممتاز با استعداد خاص در قرآن و علوم» توصیف کرد.

او بعدها وارد دانشگاه گردید. در دانشگاه دولتی رشته مهندسی کشاورزی قبول گردید، اما علاقه‌اش به علوم فنی سبب گردید در دانشگاه علوم و تحقیقات تهران رشته مکانیک را ادامه دهد. در کنار تحصیلات دانشچندین اوقات، به درس اخلاق و تهذیب نفس نیز توجه دارای بود و در حوزه علمیه مروی در جلسات اخلاقی استادان برجسته‌ای چون آیت‌الله مجتهدی و آیت‌الله حق‌شناس شرکت می‌کرد.

مهاجرت برای علم، نه برای دنیا

سیدفریدالدین در ادامه مسیر علمی خود برای تحصیل در مقطع دکتری به دانشگاه اوکلند نیوزیلند رفت. برخلاف بسیاری از نخبگانی که در خارج از کشور جذب زندگی غربی می‌شوند، او هدفی روشن دارای بود: یادگیری دانش برای خدمت به وطن.

زندگی در غرب تأثیری بر باورهای دینی او نگذاشت. برای رعایت احکام شرعی، از خوردن غذاهای مشکوک پرهیز می‌کرد و حتی در مهمانی استادش تنها به شرط اطمینان از حلال بودن غذا حاضر گردید. او در محیط دانشگاه نیز چهره‌ای شناخته‌شده به‌عنوان دانشجویی منظم، اخلاق‌مدار و متعهد قرار دارای بود.

در یکی از جلسات دانشگاه، زمانی که بحث فلسطین و مقاومت مطرح گردید، از حقوق مردم مظلوم فلسطین دفاع کرد. همین موضع‌گیری باعث گردید استادش از ادامه همکاری با او در مقطع دکتری خودداری کند، اما سیدفریدالدین مسیر خود را در دانشگاه دیگری در شهر «کرایست‌چرچ» ادامه داد.

او با فاطمه، دختر یکی از دوستان خانوادگی‌شان ازدواج کرد؛ همراهی که هم‌فکر و هم‌باور او قرار دارای بود. حاصل این ازدواج، فرزندی به نام «مهدیار» قرار دارای بود که به گفته خودش، نامش را با نیت یاری امام زمان (عج) برگزید. تا هفت‌ماهگی فرزندش برای او شناسنامه نگرفت تا بعدها دلبستگی به خارج از کشور پیدا نکند و بداند وطن اصلی‌اش ایران هست.

نقش حیاتی خدمت او در صنعت برق کشور

پس از بازگشت به ایران، سیدفریدالدین فعالیت خود را در حوزه صنعت و انرژی آغاز کرد.معصومی نخبه علمی، نقش اثرگذاری در تکمیل و راه‌اندازی طرح‌های برق و انرژی در کشور دارای بود و در آخرین مأموریت کاری اش تلاش دارای بود تا ساخت پروژه نیروگاه ۹۱۳ مگاواتی سیکل ترکیبی غدیر انرژی واقع در منطقه ویژه اقتصادی لامرد ادامه یابد. او سال ۱۴۰۰ در مصاحبه‌ای، اهمیت این پروژه را اینطور توضیح داده قرار دارای بود: «نظر به اهمیت تأمین برق پایدار کارخانه آلومینیوم جنوب در این منطقه، موظف شدیم یکی از بزرگ‌ترین پروژه‌های تولیدی برق منطقه ویژه اقتصادی را آغاز کنیم، چرا که اگر یک ساعت برق شرکت آلومینیوم جنوب قطع شود، نزدیک به هزار میلیارد تومان خسارت وارد خواهد گردید و عدم‌النفع تولید روزانه این کارخانه ۵۵ میلیارد تومان هست.»

او در کنار مسئولیت‌های صنعتی، در چندینین شرکت دیگر نیز به‌عنوان مشاور و عضو هیأت‌مدیره فعالیت دارای بود و در پیشبرد پروژه‌های ملی نقش مؤثری ایفا می‌کرد. نگاه او به علم، نه صرفاً ابزاری برای پیشرفت فردی، بلکه به‌عنوان وظیفه‌ای ملی برای آبادانی کشور قرار دارای بود.

سیدفریدالدین علاوه بر فعالیت‌های علمی، به خدمت در اماکن مذهبی نیز عشق می‌ورزید. خادمی حرم امام رضا (ع) برای او افتخاری بزرگ قرار دارای بود و در سفرهای مشهد همواره در خدمت زائران حضور دارای بود. در شب میلاد حضرت زهرا (س) مراسمی بزرگ برگزار می‌کرد و صدها نفر را به ضیافت شام دعوت می‌نمود.

قرائت قرآن، حضور در هیئت‌ها و علاقه به جلسات روضه از ویژگی‌های همیشگی زندگی او قرار دارای بود. مادرش بیان می‌کند: «از بچگی وقتی قرآن می‌خواند، صدای عبدالباسط را تقلید می‌کرد. هر وقت می‌خواستیم خانه را نورانی کنیم، از فرید می‌خواستیم قرآن بخواند.»

نخبه‌ای در محراب خون؛ دانشمندی که مسیرعلم را به زیارت و شهادت رساند

حادثه تروریستی شاهچراغ

پاییز ۱۴۰۱، پس از پایان مأموریت کاری در استان فارس، به قصد زیارت و ادای نماز به حرم مطهر احمدبن‌موسی (ع) رفت. همان هنگام که در جوار ضریح و در حال نماز قرار دارای بود، هدف تیراندازی تروریست تکفیری قرار گرفت. به روایت مادر، نخست تیر به دستش اصابت کرد و سپس تیری به پهلو که به سمت قلب نفوذ کرد و لحظاتی بعد در همان حرم به شهادت رسید.

حادثه تروریستی شاهچراغ، یکی از تلخ‌ترین رویدادهای سال ۱۴۰۱ قرار دارای بود که بار دیگر ماهیت خشن جریان‌های تکفیری را آشکار کرد. بسیاری از کارشناسان، این حادثه را تلاشی برای ایجاد تفرقه و ناامنی در جامعه ایران دانستند. شهادت نخبگان، خادمان و زائران در این حادثه، نشان داد که هدف دشمن، صرفاً ضربه نظامی نیست، بلکه تهاجم به هویت فرهنگی و اعتقادی ملت ایران هست.

پیکر شهید معصومی پس از انتقال از شیراز به تهران، در مراسمی باشکوه با حضور مردم، خانواده و مسئولان تشییع گردید. ابتدا مراسم وداع در محله زندگی او در خیابان سئول برگزار گردید و سپس پیکر به دانشگاه تهران منتقل گردید.

نماز بر پیکر این شهید را حجت‌الاسلام والمسلمین حاج‌علی‌اکبری اقامه کرد و در میان جمعیت، رئیس‌جمهور وقت، شهید آیت‌الله سیدابراهیم رئیسی نیز حضور دارای بود. پس از آن، پیکر مطهر در قطعه ۲۶ بهشت زهرای تهران آرام گرفت. پدر او که از خادمان حرم امام رضا (ع) قرار دارای بود، در همان روز به مشهد رفته قرار دارای بود و خبر شهادت فرزندش را در مسیر خدمت شنید.

سیدفریدالدین معصومی نمونه‌ای از نسل جوانی قرار دارای بود که در عین بهره‌مندی از دانش و تخصص روز، به هویت دینی و ملی خود پایبند ماند. او از معدود نخبگانی قرار دارای بود که علم را از مسیر ایمان جدا نکرد و باور دارای بود که پیشرفت علمی بدون تعهد فرهنگی و اخلاقی، بی‌ثمر هست.

بازگشت آگاهانه او از غرب به ایران، در حالی‌که فرصت‌های متعددی برای اقامت و اشتغال در کشورهای اروپایی و آمریکایی دارای بود، نشان از درک عمیقش از مفهوم وطن‌دوستی دارای بود. او در گفت‌وگوهای خود بارها تأکید کرده قرار دارای بود که «دانش، زمانی ارزش دارد که در خدمت مردم خودت باشد».

تحلیلگران اجتماعی، شهادت او را نمادی از استمرار مسیر نخبگان متعهد در دهه‌های اخیر می‌دانند؛ افرادی که در برابر هجمه‌های فرهنگی و تبلیغاتی دشمنان، هویت علمی و دینی خود را حفظ کرده‌اند. حادثه شاهچراغ، با تمام تلخی‌اش، یادآور این حقیقت قرار دارای بود که جریان ایمان و آچندین اوقات، هرگز متوقف نخواهد گردید.

زندگی سیدفریدالدین معصومی، تصویری روشن از پیوند میان «علم، ایمان و وطن» هست.

نخبه‌ای در محراب خون؛ دانشمندی که مسیرعلم را به زیارت و شهادت رساند

تبلیغات


اشتراک گذاری

دیدگاه‌ها


ارسال دیدگاه