زمین رایگان برای همه؟ رویای خانه‌دار شدن یا سراب جدید
کد خبر : ۸۲۰۲۹۸
|
تاریخ : ۱۴۰۴/۰۸/۰۵
-
زمان : ۰۸:۳۹
|
دسته بندی: اسلایدر

زمین رایگان برای همه؟ رویای خانه‌دار شدن یا سراب جدید

با پایان سند چشم‌انداز ۲۰‌ساله، واگذاری زمین رایگان به محور اصلی برنامه هفتم توسعه بدل شده؛ طرحی که به‌گفته نمایندگان مجلس انحصار زمین را می‌کاهد اما ابهام‌های عدالت و شفافیت را برمی‌انگیزد.

به گزارش شبکه خبر در حال چندین ماه بیشتر تا پایان سند چشم‌انداز ۲۰ ساله باقی نمانده هست که مسکن دوباره به محور اصلی سیاست‌های عمومی بازگشته هست. وعده‌ی واگذاری زمین رایگان به مردم، که از سوی دولت سیزدهم و مجلس به‌عنوان جبران سال‌ها ناترازی در بازار مسکن مطرح خواهد گردید، اکنون در قالب برنامه هفتم توسعه جان گرفته اما همچنان پرسش‌های مهمی پیش روی آن قرار دارد «آیا آزادسازی زمین دولتی امکان داردد بن‌بست خانه‌دار شدن طبقه متوسط و کارگری را باز کند یا به زنجیره‌ای تازه از رانت و سوداگری منجر خواهد گردید؟»

مجتبی یوسفی، عضو کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی، در گفت‌وگویی اخیر درباره این موضوع چنین اظهار کرده هست: نظر به این‌که سند چشم‌انداز ۲۰ ساله کشور در پایان سال جاری به اتمام می‌رسد، تنها برنامه بالادستی موجود، برنامه هفتم توسعه هست. این برنامه، تنها میثاق میان دولت، مجلس و قوه قضائیه برای حل مشکلات مردم به شمار می‌رود. دکتر پزشکیان نیز یکی از اعضای ۴۵ نفره کمیسیون تلفیق برنامه هفتم توسعه بوده و بسیاری از بندهای این برنامه به تصویب رسیده هست.

در چنین فضایی، نگاه قانون‌گذار بیش از هر زمان معطوف به زمین هست. ماده ۵۰ برنامه هفتم توسعه که یوسفی به آن اشاره کرد، شاید مهم‌ترین ماده در حوزه مسکن باشد؛ بندی که به‌طور مستقیم به «خروج انحصار زمین از دولت و فراهم‌سازی امکان تأمین زمین برای ساخت مسکن» می‌پردازد.

به‌گفته‌ی این نماینده مجلس، اجرای درست این ماده امکان داردد بخش عمده‌ای از هزینه‌ی تمام‌شده مسکن را کاهش دهد؛ هزینه‌ای که در سال‌های اخیر در ایران بیشترین فشار را بر دوش طبقه متوسط و کارگران قرار داده هست.

بحران تملک خانه: از رؤیا تا محاسبه

تابستان ۱۴۰۳ در نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا)، بیش از ۷۲ درصد پاسخ‌دهندگان گفته‌اند که خانه‌دار شدن در شرایط فعلی غیرممکن یا بسیار دشوار شده هست. داده‌های تورم رسمی بانک مرکزی نیز نشان می‌دهد که متوسط قیمت هر متر مربع واحد مسکونی در تهران از حدود ۱۲ میلیون تومان در آغازی ۱۳۹۸ به بیش از ۱۷۰ میلیون تومان در مهر ۱۴۰۴ رسیده؛ رشدی نزدیک به ۱۴ برابری ظرف کمتر از هفت سال.

یوسفی با اشاره به همین ناترازی اقتصادی بیان می‌کند: براساس بررسی‌ها، با درآمد متوسط بازنشستگان، کارگران، کارمندان و معلمان که بین ۲۰ تا ۲۵ میلیون تومان هست، اگر یک‌سوم این مبلغ در شهرهای بزرگ پس‌انداز شود، حدود ۵۳ سال طول می‌کشد تا بتوان با قیمت‌های فعلی یک واحد مسکونی ۸۰ تا ۱۰۰ متری خریداری کرد؛ در حالی‌که در تهران این رقم به حدود ۷۳ سال افزایش می‌یابد. حتی اگر تمام درآمد پس‌انداز شود، این مدت به حدود ۲۰ سال کاهش می‌یابد.

این برآوردها، هرچندین طنز تلخی هست، اما عمق شکاف میان درآمد و هزینه مسکن را در ایران نمایان می‌کنند. در واقع، بازار مسکن برای نسل‌های جدید نه فقط یک هدف اقتصادی بلکه یک رؤیای دوردست شده هست.

در ماده‌ی ۴۹ برنامه هفتم توسعه، هدف رؤیایی اما دقیق تعیین شده هست: کاهش زمان تملک مسکن به ۷.۵ سال. این یعنی دولت باید با مجموعه‌ای از اقدامات از کنترل قیمت زمین تا توسعه‌ی عرضه فاصله میان توان خرید و بهای ملک را بیش از دو سوم کاهش دهد.

بر اساس همان قانون، طی پنج سال اجرای برنامه، حدود ۳۳۰ هزار هکتار باید به وسعت شهرهای ایران افزوده شود. حجم عظیمی از این زمین‌ها، در اختیار وزارت راه و شهرسازی هست؛ نهادی که در صورت اجرای قانون، باید بخشی از انحصار تاریخی خود را واگذار کند.

یوسفی با تأکید بر همین نکته بیان می‌کند: با اجرای این طرح، انحصار زمین از دولت و وزارتخانه مذکور خارج خواهد گردید.

اما خروج انحصار، اگر بدون شفافیت انجام شود، خطرناک هست. تجربه‌ی مسکن مهر و سپس طرح نهضت ملی نشان داد هرگونه توزیع زمین بدون نظام نظارت دقیق، امکان داردد زمینه‌ساز فساد و شکل‌گیری طبقه‌ای از دلالان مجوز شود؛ کسانی که از زمین‌های رایگان برای انتقال سود به بازار آزاد استفاده می‌کنند.

از سیاست تا عمل؛ شکاف نهادی

از منظر ساختاری، ایران تاکنون بیش از پانزده طرح ملی مسکن را تجربه کرده هست؛ از تعاونی‌های دهه‌ی ۱۳۷۰ گرفته تا مسکن مهر (۱۳۸۶) و طرح اقدام ملی و نهضت ملی در دولت‌های بعدی. اما در همه‌ی این برنامه‌ها، یک ضعف مشترک دیده خواهد گردید: فقدان نهادی واحد با قدرت اجرایی و داده‌ی شفاف.

با وجود وعده‌های پی‌درپی برای احداث سالانه یک میلیون واحد در دولت سیزدهم، آمارها از تحقق کمتر از ۲۰ درصد اهداف حکایت دارد. کارشناسان مسکن می‌گویند دولت‌ها معمولاً روی «عرضه‌ی زمین» تمرکز می‌کنند اما از «زنجیره‌ی توان مالی خانوارها» غافل می‌مانند.

به بیان ساده‌تر، توزیع زمین رایگان تنها زمانی به خانه‌دار شدن مردم منتهی خواهد گردید که سازوکارهای مالی همچون وام‌های کم‌بهره، بیمه ساخت و سیاست‌های حمایتی مکمل فراهم شوند؛ نکاتی که در متن فعلی برنامه هفتم هنوز صراحت کافی ندارند.

تجربه‌ی جهانی نشان می‌دهد که طرح‌های واگذاری زمین غالباً دو چالش اساسی دارند: نخست «افزایش قیمت پیرامون زمین‌های واگذارشده» و دوم «کاهش کیفیت زیرساختی مناطق جدید». نمونه‌های اجرای سیاست مشابه در کشورهای آمریکای لاتین و جنوب شرق آسیا گویای این هست که اگر دسترسی به حمل‌ونقل، آموزش و خدمات شهری تضمین نشود، زمین رایگان به سکونتگاه‌های حاشیه‌ای جدید تبدیل خواهد گردید.

ایران نیز در دو دهه اخیر با شکل‌گیری شهرهای اقماری روبه‌رو بوده هست: پردیس، پرند، فولادشهر و صدها ناحیه‌ی تازه تأسیس که بخش مهمی از آن‌ها هنوز با زیرساخت‌های ناقص و فاصله‌ی زیاد از مراکز اشتغال دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

بنابراین، حتی در صورت واگذاری رایگان زمین، بُعد مکانی و کیفیت خدمات شهری تعیین‌کننده‌ی سرنوشت این طرح خواهند قرار دارای بود. اگر دولت زمین را در محدوده‌هایی بدون تقاضای سکونت ارائه دهد، پروژه شکست‌خورده محسوب خواهد گردید؛ درست مانند هزاران واحد نیمه‌تمام مسکن مهر که اکنون به حالت متروکه رها شده‌اند.

نگاه سیاسی و اقتصادی به طرح مسکنی برنامه هفتم

برنامه هفتم توسعه نه تنها یک سند عمرانی بلکه آزمونی برای هماهنگی میان سه قوه هست. از دید مجلس، ابزار قانون کافی هست؛ اما از دید دولت، تأمین منابع مالی و مدیریت زمین‌ها چالش اصلی هست. قوه قضائیه نیز باید نقش ضامن شفافیت و مقابله با زمین‌خواری را ایفا کند.

در سال‌های اخیر، گزارش‌های متعددی از شناسایی هزاران هکتار زمین دولتی بلااستفاده منتشر شده هست. دولت پزشکیان اعلام کرده که قصد دارد پایگاه داده‌ی واحدی از املاک دولتی ایجاد کند تا تخصیص‌ها بر پایه‌ی آن صورت گیرد. با این حال، کارشناسان هشدار می‌دهند که نبود شفافیت در ارزش‌گذاری زمین‌ها، خطر انحراف از عدالت را بالا می‌برد.

اقتصاددانانی چون دینی‌ترکمانی معتقدند سیاست زمین رایگان اگر با کنترل تقاضا و نظام اجاره‌داری همراه نباشد، امکان داردد تورم ملکی را شدت بخشد، چرا که انتظارات تورمی و نگاه سرمایه‌ای به ملک هنوز کنترل نشده هست. او بیان می‌کند: زمین مجانی در اقتصادی با تورم مزمن به معنای انتقال رانت هست نه کاهش هزینه.

برنامه هفتم در اصل آخرین بخش از چرخه‌ی پنج‌ساله‌ی توسعه هست که می‌کوشد اهداف بلندمدت سند چشم‌انداز ۱۴۰۴ را نهایی کند. اما واقعیت بیان می‌کند بخش مهمی از اهداف آن سند شامل عدالت اجتماعی و مسکن برای همه دست‌نیافتنی مانده هست. اکنون سیاستگذاران می‌خواهند با طرح‌هایی چون واگذاری زمین رایگان، بخش کوچکی از اعتماد ازدست‌رفته‌ی مردم را احیا کنند.

مجلس این برنامه را «میثاق سه قوه» می‌خواند، اما دستگاه‌های اجرایی می‌دانند که منابع بودجه‌ای لازم برای اجرای کامل آن فراهم نیست. پیش‌بینی رشد اقتصادی ۸ درصدی و تأمین حدود یک‌چهارم بودجه از محل درآمدهای نفتی، در شرایط تحریم و تورم بالای ۴۰ درصد، نشانه‌ی فاصله‌ی بین متن قانون و واقعیت اقتصاد هست.

تأثیر اجتماعی طرح

کارشناسان جامعه‌شناسی مسکن هشدار داده‌اند که بحران خانه‌دار شدن تنها مسئله‌ای اقتصادی نیست؛ پیامدهایی چون بی‌ثباتی خانوادگی، کاهش ازدواج و مهاجرت جوانان از کلان‌شهرها را نیز در پی دارد. در دهه اخیر، نرخ ازدواج به کمترین سطح ۴۰ سال گذشته رسیده و سهم مسکن در سبد هزینه خانوار از ۳۶ درصد در سال ۱۳۹۰ به بیش از ۵۰ درصد در سال ۱۴۰۴ افزایش یافته هست.

در این زمینه، طرح واگذاری زمین در صورت اجرا امکان داردد دست‌کم امید به ثبات را تقویت کند، به شرط آن‌که به‌صورت عادلانه میان طبقات و مناطق مختلف توزیع شود. بی‌بی‌سی فارسی در تحلیل‌های خود از طرح‌های مشابه (از شیلی تا هند) تأکید کرده قرار دارای بود که معیار اصلی موفقیت، تداوم نظارت عمومی و شفافیت توزیع هست نه صرفاً وعده‌ی مالکیت.

اجرای ماده ۵۰ نیازمند چندین پیش‌شرط فنی هست: پایگاه داده ملی زمین و مسکن: مشخص‌شدن مالکیت، ارزش‌گذاری، موقعیت مکانی و نحوه‌ی استفاده از هر قطعه‌زمین در کشور. کارگروه بین‌وزارتی شفاف: با حضور نمایندگان مجلس، وزارت راه، جهاد کشاورزی، سازمان منابع طبیعی و دیوان محاسبات. حمایت مالی هدفمند: وام‌های ۳۰ ساله با نرخ ترجیحی برای سازندگان کم‌درآمد و حذف تسهیلات سوداگرانه. اولویت با گروه‌های خاص: جوانان، سرپرستان خانوارهای کم‌درآمد و روستاییان در مناطق بومی‌سازی‌شده.

اگر این پیش‌نیازها فراهم نشود، اجرای طرح امکان داردد به فربه‌شدن بازار بورس مسکن و انتقال نقدینگی به حوزه‌ی زمین بینجامد، نه خانه‌دار شدن مردم.

دولت پزشکیان، برخلاف دولت‌های پیشین، ادعا انجام می‌دهد که تمرکزش بر «زمین‌سازی برای مشارکت مردم» هست نه توزیع مستقیم زمین. معاونت مسکن وزارت راه اعلام کرده زمین‌های اجاره‌بلندمدت ۹۹ ساله در دستور کار قرار دارد تا مالکیت زمین در دست دولت بماند ولی ساخت‌وساز برای اقشار کم‌درآمد ممکن شود. چندین تحلیلگران این رویکرد را واقع‌بینانه‌تر می‌دانند، زیرا از تبدیل زمین رایگان به کالای سرمایه‌ای جلوگیری انجام می‌دهد.

چشم‌انداز اجرای قانون

سرانجام، اجرای کامل مواد ۴۹ و ۵۰ برنامه هفتم توسعه آزمونی بزرگ برای دولت و مجلس هست. اگر دولت بتواند در طول پنج سال آینده شبکه‌ای از شهرهای جدید با زیرساخت مناسب و دسترسی آسان به اشتغال ایجاد کند، شاید رؤیای خانه‌دار شدن دوباره به واقعیت نزدیک شود. اما اگر مسیر نظارت و توزیع به انحراف رود، طرح «زمین رایگان» به سرنوشت بسیاری از وعده‌های قبلی دچار خواهد گردید شعارهایی که در سطح ماندند و در عمل، شکاف طبقاتی را عمیق‌تر کردند.

ایران در پایان سند چشم‌انداز ۲۰ ساله، با دو چهره از مسکن روبه‌روست: شهری که به‌سرعت رشد کرده و مردمی که از تملک آن دور مانده‌اند. واگذاری زمین رایگان شاید آخرین نسخه‌ی سیاست‌گذاران برای درمان این ناترازی تاریخی باشد، اما این نسخه تنها در صورتی نتیجه می‌دهد که «زمین» نه به کالای تجملی، بلکه به حق اجتماعی سکونت بازگردانده شود.

اگر برنامه هفتم بتواند این نگاه را نهادینه کند، شاید در پایان این دهه بتوان بیان کرد که آزادی زمین، سرآغاز عدالت شهری در ایران بوده هست اما تا آن روز، راهی طولانی و پرپیچ‌وخم در پیش هست.

تبلیغات


اشتراک گذاری

دیدگاه‌ها


ارسال دیدگاه