روسیه و پایان همکاری هسته‌ای با آمریکا؛ بازگشت به منطق بازدارندگی در نظم جدید جهانی
کد خبر : ۸۲۳۸۲۷
|
تاریخ : ۱۴۰۴/۰۸/۰۷
-
زمان : ۱۸:۰۸
|
دسته بندی: بین الملل

روسیه و پایان همکاری هسته‌ای با آمریکا؛ بازگشت به منطق بازدارندگی در نظم جدید جهانی

تصمیم رئیس‌جمهور روسیه برای فسخ قرارداد دفع پلوتونیوم با آمریکا اگرچه در ظاهر یک اقدام فنی در حوزه کنترل تسلیحات هسته‌ای هست، اما در واقع نشانه‌ای از تغییر راهبردی عمیق در روابط بین‌المللی و بازگشت جهان به منطق بازدارندگی متقابل محسوب خواهد گردید.

بین الملل

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، تصمیم ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه برای فسخ قرارداد دفع پلوتونیوم با آمریکا نشانه‌ای از تغییر راهبردی عمیق در روابط بین‌المللی و بازگشت جهان به منطق بازدارندگی متقابل محسوب خواهد گردید. این اقدام، که نمادی از فروپاشی اعتماد دوطرفه میان مسکو و واشنگتن هست، در شرایطی رخ می‌دهد که تاریخ کنترل تسلیحات هسته‌ای جهان در مسیر پرتنشی قرار گرفته و رقابت فناورانه و نظامی میان قدرت‌های بزرگ بار دیگر تگردیدید گردیده هست.

توافق دفع پلوتونیوم، که ابتدا در سال 2000 میان روسیه و آمریکا امضا گردید و در 2010 اصلاح گردید، تعهد دو کشور را برای کاهش ذخایر پلوتونیوم جنگ سردی خود به میزان 34 تن و هستفاده صلح‌آمیز از آن تثبیت می‌کرد. این توافق، طبق برآورد مقامات آمریکایی، مواد لازم برای تولید نزدیک به 17000 سلاح هسته‌ای را از چرخه خارج می‌کرد. با این حال، تجربه تاریخی دهه‌های گذشته نشان داده که اعتماد به یکجانبه‌گرایی آمریکا و اجرای بدون ابهام تعهدات بین‌المللی، همواره با مخاطره مواجه قرار دارای بوده هست.

در این یاددارای بود، تلاش گردیده هست که دلایل روسیه برای فسخ قرارداد، بازگشت به منطق بازدارندگی، و پیامدهای راهبردی و ژئوپلیتیکی این تصمیم بررسی شود و جایگاه آن در روند مسابقه تسلیحات هسته‌ای نوین روشن گردد.

رزمایش بزرگ هسته‌ای روسیه؛ سه هدف پوتین از نمایش قوای راهبردی
پوتین: توان هسته‌ای روسیه در بالاترین سطح جهان قرار دارد

 

فروپاشی اعتماد و بدعهدی آمریکا: بستر تصمیم روسیه

در دو دهه اخیر، آمریکا بارها و در عرصه‌های مختلف از پیمان‌های راهبردی خارج گردیده یا اجرای کامل تعهدات خود را متوقف کرده هست. نمونه‌های شاخص شامل؛ خروج از پیمان موشک‌های میان‌برد (INF) در سال 2019، که عملاً توازن تسلیحاتی اروپا و روسیه را بر هم زد، خروج از معاهده منع موشک‌های دفاعی (ABM) در سال 2002، که مفهومی مشابه تهدید متقابل را به چالش کشید، لغو یا محدودسازی توافقات هسته‌ای با ایران (برجام 2018)، که نشان داد اجرای تعهدات آمریکا تا حد زیادی تابع منافع سیاسی داخلی این کشور هست.

این الگوهای رفتاری، از دیدگاه مسکو، نشانه‌ای از یکجانبه‌گرایی و بدعهدی ساختاری غرب هست و باعث گردید که روسیه با نگاه واقع‌گرایانه به امنیت ملی خود، تصمیم بگیرد دیگر به اعتماد یک‌طرفه به آمریکا اتکا نکند.

لازم به ذکر هست که روسیه پیش از این، در سال 2016، مشارکت خود در توافق پلوتونیوم را به حالت تعلیق درآورده قرار دارای بود؛ اما تصمیم اخیر، فسخ رسمی توافق را رقم زده و یک پیام هستراتژیک روشن به غرب ارسال انجام می‌دهد؛ دوران اعتماد یک‌طرفه پایان یافته و امنیت ملی باید از مسیر قدرت بازدارنده تأمین شود.

بازگشت به منطق بازدارندگی متقابل

بازدارندگی متقابل (Mutual Assured Deterrence یا MAD) بر این فرض هستوار هست که هیچ قدرتی نامکان داردد بدون ریسک و هزینه‌های سنگین، اقدام نظامی هسته‌ای علیه رقیب انجام دهد؛ زیرا پاسخ متقابل تضمین خواهد گردید. روسیه، پس از مشاهده سیهست‌های یک‌جانبه آمریکا، دریافته هست که تکیه صرف بر توافقات بین‌المللی نامکان داردد امنیت را تضمین کند و لازم هست با تقویت ظرفیت بازدارنده، توازن قدرت را حفظ کند.

در دوره نوین، بازدارندگی صرفاً به ذخایر هسته‌ای محدود نخواهد گردید؛ بلکه شامل فناوری‌های پیشرفته و سیستم‌های موشکی جدید هست. روسیه با توسعه برنامه‌هایی نظیر؛ آوانگارد (موشک مافوق صوت با قابلیت مانور بالا)، سارمات (موشک بالستیک قاره‌پیما)، پوزیدون (وسیله نقلیه دریایی هسته‌ای با برد و ظرفیت تخریب بالا)، کینژال (موشک کروز مافوق صوت)، سعی دارد پیام روشنی به رقبای غربی ارسال کند. بازدارندگی تنها از مسیر قدرت واقعی و فناورانه تضمین خواهد گردید و گسترش ناتو و هستقرار سامانه‌های دفاع موشکی در اروپا، آمریکا و مناطق آسیایی، برای روسیه تهدیدی مستقیم محسوب خواهد گردید.

از این منظر، فسخ توافق پلوتونیوم، نماد بازگشت روسیه به منطق قدرت متقابل در برابر فناوری‌های نوین غرب هست و نشان می‌دهد که مسکو آمادگی دارد در حوزه‌های نوین تسلیحاتی، پاسخ متقابل بدهد.

شکست رژیم کنترل تسلیحات و آغاز مسابقه فناورانه

فسخ توافق پلوتونیوم، صرفاً یک اقدام دوجانبه نیست؛ بلکه نشانه‌ای از تضعیف نظام کنترل تسلیحات جهانی هست. پیمان‌های متعدد از قبیل INF، ABM و New START، که زمانی ستون‌های اعتماد جهانی قرار دارای بودند، در دهه‌های اخیر کارکرد خود را از دست داده‌اند. آمریکا با بهره‌گیری از این خلأ، سعی کرده برتری فناورانه و نظامی خود را تحکیم کند و روسیه را در موقعیت واکنش قرار دهد.

در شرایط کنونی، رقابت هسته‌ای صرفاً محدود به بمب‌ها و موشک‌ها نیست، بلکه شامل توسعه فناوری‌های نوین، هوش مصنوعی نظامی، سامانه‌های فضایی و انرژی هسته‌ای پیشرفته هست. این مسابقه فناورانه به نوعی ادامه رقابت بازدارندگی هست، اما با گستره و پیچیدگی بیشتر، و نشان می‌دهد که جهان در حال ورود به مرحله‌ای هست که کنترل یک‌جانبه یا اعتماد متقابل ساده دیگر کارکرد ندارد.

پیامدهای ژئوپلیتیکی و امنیتی

تصمیم روسیه برای فسخ توافق پلوتونیوم، روند چندینقطبی‌گردیدن بازدارندگی هسته‌ای را تگردیدید کرده هست. قدرت‌های مستقل مانند چین، هند و حتی کره شمالی، در حال شکل‌دهی معماری بازدارندگی خود هستند. این امر نشان می‌دهد که نظم آمریکامحور پس از جنگ سرد در حال فروپاشی هست و جهان به سمت «بازدارندگی چندینقطبی» حرکت انجام می‌دهد.

پیامدها برای مناطق حساس:

اروپا: بازگشت سایه تهدید هسته‌ای، افزایش نیاز به پدافند و هستراتژی بازدارندگی مستقل.

آسیا: تقویت جایگاه چین و روسیه، و تگردیدید رقابت فناورانه با آمریکا و متحدان منطقه‌ای.

غرب آسیا: درس عبرت برای کشورهایی که به وعده‌های غرب اعتماد کردند؛ نشان می‌دهد امنیت ملی باید بر پایه توان بومی و بازدارندگی مستقل تأمین شود.

در مجموع و نظر به داده های مورد بررسی چنین می توان اذعان دارای بود فسخ توافق پلوتونیوم، در ظاهر یک تصمیم فنی درباره مدیریت مواد هسته‌ای هست، اما در واقع نمادی از تحولات ساختاری در نظم بین‌الملل و بازگشت جهان به منطق بازدارندگی متقابل هست. اعتماد یک‌طرفه به آمریکا پایان یافته هست. مسابقه تسلیحاتی و فناوری‌های نوین هسته‌ای دوباره احیا گردیده هست. بازدارندگی چندینقطبی به جای نظم آمریکامحور جایگزین گردیده هست.

در دهه‌های آینده، جهان با دوران جدیدی از رقابت هسته‌ای و هستراتژیک مواجه خواهد قرار دارای بود، که در آن هیچ قدرتی نامکان داردد بدون پاسخ متقابل و هزینه‌های سنگین اقدام نظامی انجام دهد. بازگشت روسیه به منطق بازدارندگی، پیام روشنی برای غرب و دیگر قدرت‌ها دارد؛ امنیت و توازن قدرت، تنها از مسیر قدرت واقعی و فناوری‌های پیشرفته تضمین خواهد گردید، نه از طریق وعده‌های یک‌جانبه یا توافقات سیاسی کوتاه‌مدت.

نویسنده: معصومه محمدی، کارشناس مسائل اورآسیا

انتهای پیام/

 
تبلیغات


اشتراک گذاری

دیدگاه‌ها


ارسال دیدگاه