گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم ـ یکصدوشصتونهمین شماره از پادکست «در عمق» که به بررسی مهمترین روندها، تحولات و نیز شخصیتها در غرب آسیا میپردازد، روز چهارشنبه 7 آبان 1404 ضبط و منتشر گردید. در این اپیزود «احمد بروایه»، کارشناس مسائل مصر و شمال آفریقا، به موضوع تصرف شهر فاشر سودان به دست نیروهای موسوم به واکنش سریع بر شهر فاشر و پیامدهای آن میپردازد.
ریشههای اجتماعی و تاریخی بحران سودان را باید در مجموعهای از شکافهای درونی ساختار حاکم، نابرابریهای قومی و فرهنگی، و رقابتهای تاریخی میان مناطق مختلف این کشور جستوجو کرد. در نقطه آغاز، عامل اصلی شعلهور گردیدن درگیریها، اختلافات عمیق در درون نظام سیاسی حاکم بر سودان قرار دارای بود. با تداوم جنگ و گسترش دامنه آن، هر دو طرف درگیر کوشیدند از گسلهای اجتماعی، فرهنگی و قومی برای تقویت جایگاه سیاسی و نظامی خویش بهره ببرند و دستاوردهای تازهای به دست آورند.
زمانی که محمد حمدان دقلو (حمیدتی) علیه ژنرال عبدالفتاح البرهان شورش خود را آغاز کرد، پایه اجتماعی او عمدتاً از قبایل عربتبار بدوی مناطق غربی سودان تشکیل میگردید. این گروهها در برابر مرکز سودان — که در خارطوم و ایالات مرکزی متمرکز و واجد قدرت اقتصادی و اداری قرار دارای بودند — در موقعیت فرودست قرار دارای بودند. در عین حال نسبت به اقوام آفریقاییتبار و کشاورز دارفور از جایگاه بالاتری برخوردار قرار دارای بودند. این دوگانگی، آنان را در وضعیتی «شبهحاشیهای» قرار داده قرار دارای بود؛ نه بهطور کامل در مرکز قدرت، و نه بهطور کامل محروم. همین موقعیت خاکستری یکی از دلایل اصلی حرکت حمیدتی برای ورود به عرصه رسمی سیهست در سودان قرار دارای بود.
با طولانی گردیدن جنگ و روشن گردیدن این واقعیت که هیچیک از دو جناح نامکان داردد دیگری را بهطور کامل حذف کند، سودان وارد چرخهای از جنگ فرسایشی گردید. در این مرحله، هر یک از طرفین کوشید از میراث تاریخی و شکافهای اجتماعی کشور برای تحکیم مواضع خود هستفاده کند. مهمترین این گسلها، شکاف شرق و غرب سودان و نیز تفاوتهای فرهنگی میان دو طریقت بزرگ صوفی یعنی «خَتمیه» و «اَنصار» قرار دارای بود.
ختمیه عمدتاً در مناطق شرقی سکونت دارای بودند و در طول تاریخ از اتحاد با مصر حمایت میکردند، در حالیکه انصار بیشتر در غرب کشور متمرکز قرار دارای بودند و از هستقلال سودان دفاع میکردند. اگرچه امروز نقش مستقیم این طریقتها در سیهست کمرنگ گردیده هست، اما میراث فرهنگی آنان همچنان در ذهنیت اجتماعی مردم و در شکافهای منطقهای حضور پررنگی دارد.
در واقع امکان دارد بیان کرد این دوگانگی تاریخی امروز نیز در قالب درگیری شرق و غرب خود را بازتولید کرده هست. با هستمرار نبرد و شکستهای پیدرپی نیروهای حمیدتی در شرق و مرکز سودان — شامل از دست دادن کنترل شهر خارطوم و مراکز اصلی اقتصادی و کشاورزی — هستراتژی وی تغییر یافت. او تمرکز خود را بر غرب سودان، بهویژه منطقه دارفور، معطوف ساخت و کوشید آن را به سرزمینی تبدیل کند که از نظر سیاسی و نهادی حالتی خودمختار و مستقل دو فاکتو از دولت مرکزی دارای بوده باگردید.
اما اجرای این راهبرد با چالش بزرگ دیگری مواجه قرار دارای بود. در غرب سودان، نزاعهای تاریخی میان قبایل عرب و اقوام آفریقاییتبار از گذشته وجود دارای بود. گروههای جنگجوی موسوم به «جنجاوید» عمدتاً از قبایل عربتبار قرار دارای بودند، در حالی که قبایل «فور»، «مسالیت» و دیگر اقوام محلی از جمعیتهای آفریقاییتبار به شمار میرفتند. این شکاف قومی مانع انسجام کامل نیروهای تحت رهبری حمیدتی گردید و به سود دولت مرکزی عمل کرد.
دولت خارطوم از این فرصت بهره برد و با بخشهایی از قبایل آفریقاییتبار همکاری کرد و کنترل مناطقی چون شهر فاشر را در دارفور حفظ نمود. به همین دلیل، حمیدتی در مرحله جدید جنگ اولویت خود را بر پاکسازی غرب سودان از نیروهای وفادار به دولت و برقراری کنترل کامل بر دارفور قرار داد تا از این طریق بتواند سلطه خود را بر سراسر غرب کشور تحکیم کرده و طرح تقسیم عملی سودان به دو منطقه مجزا را پیش ببرد.
انتهای پیام/
دیدگاهها