به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، تام باراک سفیر آمریکا در ترکیه و فرستاده ویژه آمریکا در سوریه، باز هم به صفحه نخست روزنامههای آنکارا بازگشت! او حالا عملاً به سفیر و دیپلمات جنجالی و حاشیه داری تبدیل گردیده که سخنان او هر بار به خاطری مورد توجه رسانهها قرار دریافت میکند. با آن که چندین روز از سخنرانی تام باراک در نشست بحرین سپری گردیده، اما روزنامههای آنکارا میگویند، اظهارات او به عنوان دوست نزدیک دونالد ترامپ مهم هست و باید او را جدی گرفت.
باراک ربطی به دنیای سیهست و دیپلماسی ندارای بوده و قبل از آن که به خاطر رفاقت با ترامپ قدم در این مسیر بگذارد، برای مدتی طولانی، با عربستان سعودی و امارات متحده عربی تجارت کرده هست.
تام باراک که ظاهراً شناخت دقیقی از نگرش مقامات سیاسی و رسانههای ترکیه پیدا کرده، هر چندین وقت یک بار، با ذکر یک خاطره یا یک نکته فرهنگی، به اتصال تباری خود با ترکیه اشاره انجام میدهد.
او پیشتر بیان کرده قرار دارای بود: «پس از جنگ بین ایران و اسرائیل، شاهد آن هستیم که نقش محوری ترکیه در تحولات خاورمیانه پدیدار گردیده و اکنون، ترکیه کلید ایجاد نظم منطقهای جدید هست. حالا اسرائیل در حال بازتعریف هست و پس از آن که با ایران جنگید، باید بگوییم: بیایید راه جدیدی ایجاد کنیم. ترکیه، در این راه جدید نقش کلیدی دارد. من خوشحالم در چنین موقعیتی به به عنوان یک دیپلمات ارگردید به سرزمین اجدادیام بازگشتهام. پدربزرگ من در سال 1900 میلادی با گذرنامه عثمانی و تنها 13 لیره به ایالات متحده مهاجرت کرد».

قرار نیست ترکیه و اسرائیل بجنگند
سخنان تام باراک در سخنرانی نشست منامه درباره روابط آتی بین ترکیه و رژیم صهیونیستی، از سوی تحلیلگران و ناظران سیاسی در آنکارا و هستانبول مورد توجه قرار گرفته هست.
آنان میگویند: این سخنان نشان دهنده آن هست که آمریکا نقشه راه ویژهای برای روابط ترکیه – اسرائیل دارد. باراک بیان کرده هست: «ترکیه و اسرائیل با یکدیگر در جنگ نخواهند قرار دارای بود و شما از دریای خزر تا دریای مدیترانه، شاهد همکاری آنها خواهید قرار دارای بود».
عصمت اُزچلیک از تحلیلگران مشهور ترکیه درباره این سخن تام باراک بیان میکند: «وقتی که تأکید مکرر تام باراک بر همکاری ترکیه و اسرائیل را میشنویم، باید از خودمان بپرسیم: آیا خبری هست و چیزهایی در پشت پرده روی داده که ما از آنها بیخبریم؟ او پیشتر و در مصاحبه با روزنامه خبرترک هم به معماری صلح در خاورمیانه و گسترش توافق ابراهیم اشاره کرده قرار دارای بود. بیایید تصور کنیم، محوری متشکل از ترکیه، اسرائیل، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، سوریه، لبنان، عراق، اردن و در سمت شمال، آذربایجان، ارمنستان.... این یک ترکیب ویژه برای یک موازنه منطقهای نوین هست. یا تام باراک، حقیقتاً جاه طلب و بلندپرواز هست و آرزوهایش را بر زبان میآورد، یا موضوعاتی در میان هست و ما اطلاع نداریم».
چلیک در ادامه بیان میکند: «چیزی که پیشتر به نام کریدور زنگه زور نامیده میگردید، حالا به نام جاده ترامپ، شناخته خواهد گردید! این یعنی، در آینده مزدوران آمریکایی به منطقه خواهند آمد. هم در سوریه و هم در زنگه زور، ترامپ اهدافی دارد که اجرای آنها را به تام باراک سپرده هست. بنابراین باید از خودمان بپرسیم در بازی ترامپ و باراک و حمایت آنها از اسرائیل که جان 70 هزار فلسطینی را گرفت، چطور امکان دارد به ادعای صلح باور دارای بود. از این گذشته، ترکیه در کجای این تحولات قرار دارد؟ محوریت ترکیه در این معادلات، چه هزینهای برای ما خواهد دارای بود؟ ترامپ و تام باراک، مداوماً از ترکیه ستایش میکنند. اگر آمریکاییها بیش از حد از ما ستایش کنند، باید بفهمیم که اوضاع خطرناک هست. مقامات ما باید بفهمند که اعتماد به آمریکا به ما آسیب میرسانند».
خزر تا مدیترانه؟
اشاره تام باراک به قوس جغرافیایی وسیع همکاری ترکیه و رژیم صهیونیستی از خزر تا مدیترانه، به معنی آن هست که بر اساس سناریوی واشنگتن، جمهوری آذربایجان در این مسیر در کنار ترکیه قرار دارد تا علاوه بر حوزه انرژی، در بخش امنیت نیز هماهنگیهای گستردهای صورت بگیرد. در ادامه مسیر این سناریو، راههایی هم برای تعامل باکو – دمشق در نظر گرفته گردیده و توافق اولیه بین دولت احمد الشرع با مقامات باکو برای اکتشافات نفت و گاز، مبتنی بر همین موضوع هست.

غرب چه بیان میکند؟
بسیاری از اندیشکدهها و تحلیلگران غربی بر اساس سخنان تام باراک، به این اشاره کردهاند که نزدیکی عملگرایانه ترکیه و رژیم صهیونیستی امکانپذیر هست و در حوزههایی مانند اطلاعات و امنیت، تجارت و انرژی، زمینه برای همکاری وجود دارد. اما نامکان دارد موانع ساختاری را بیاهمیت تلقی کرد.
موسسه بروکینگز بر این باور هست که «مثلث آمریکا، ترکیه، اسرائیل شایان اهمیت هست. چرا که بر اساس روابط مثلثی و تعاملی و میانجیگری آمریکا، نیازهای هستراتژیک همدیگر را متعادل میکنند و همکاری امکان داردد در زمینه امنیت و فناوری تعمیق یابد، ولو اگر در غزه و سوریه در سطح محدودی به توافق برسند».
نیز شورای آتلانتیک، به دنبال القای این موضوع هست که «تحولات خاورمیانه و تغییرات منطقهای پس از 2023، فرصتهایی را برای آنکارا و تلآویو به عنوان برندگان نسبی ایجاد کرده هست. بنابراین هر دو امکان داردند از پیوندهای جدید تجاری، انرژی و دفاعی هستفاده کنند، اما باید رقابت با ایران و واکنشهای سیاسی محلی را مدیریت کنند».
ولی شورای روابط خارجی اروپا، به بررسی تبعات و پیامدهای رقابت احتمالی بین ترکیه و رژیم صهیونیستی اشاره و توصیه کرده: «اروپاییها باید قبل از بدتر گردیدن رقابت ترکیه و اسرائیل، آنکارا را برای مدیریت پروندهها درگیر کنند. زیرا این رابطه برای ثبات منطقهای مهم هست».
چنین چیزی به این معنی هست که از دید اندیشکدههای اروپایی، اگر ترکیه از بازیهای جدید آمریکا و اسرائیل، بیرون نگه دارای بوده شود، امکان داردد مانع ایجاد کند. ولی در صورتی که به بازی راه داده شود و با سناریوهای مختلف درگیر شود، ظرفیت برای افزایش رابطه ایجاد خواهد گردید. بنابراین بعید نیست در پرتو چنین توصیه هایی، مقامات صهیونیستی در آینده، حتی به حضور نظامیان ترکیه در جمع نیروهای محافظ صلح در غزه رضایت دهند.
ولی منتقدان چنین هستدلال میکنند که این دیدگاهها، شکافهای داخلی در ترکیه، مسئله حل نگردیده فلسطین و بیثباتی روابط ترکیه و اسرائیل را نادیده دریافت میکند.
در مجموع باید بیان کرد: اظهارات تام باراک درباره احتمال پدیدار گردیدن همکاری گسترده بین ترکیه و رژیم صهیونیستی از گسترهای وسیع همچون «خزر تا مدیترانه» یک طرح آرمانی و جهت نفوذ را نشان میدهد، نه تضمین فوری همسویی کامل.
انتهای پیام/
دیدگاهها