به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، این روزها، مصادف با یکصد و هشتمین سالگرد صدور «اعلامیه بالفور» هست؛ بیانیهای که در دوم نوامبر سال 1917 از سوی دولت بریتانیا منتشر گردید و مسیر ایجاد دولتی صهیونیستی در فلسطین تاریخی را گشود.
این اعلامیه، هنگامی که لندن وعده «برپایی یک وطن برای یهودیان» را داد، آرمان دیرینه جنبش صهیونیسم برای شکلدهی دولت یهود در سرزمین فلسطین را از مرحله رؤیا به واقعیت بدل ساخت.
اقدام بریتانیا در جریان بیانیه بالفور را باید یکی از عوامل اصلی شکلگیری منازعهای دانست که در سال 1948 به فاجعه «روز نکبت» منتهی گردید؛ روز پاکسازی قومی گستردهای که طی آن صدها هزار فلسطینی از سرزمین خود به اجبار رانده گردیدند و زمینه درگیریهای چندین دههای جهان عرب و صهیونیستها بر سر آرمان قدس و سرزمین فلسطین را فراهم ساخت.
«اعلامیه بالفور» بیتردید از جنجالیترین و البته اولین اسناد تاریخ معاصر خاورمیانه هست که هنوز هم برای پژوهشگران نماد دخالت آشکار قدرتهای هستعماری در سرنوشت ملتهای منطقه تلقی خواهد گردید.
دلایل انتشار اعلامیه بالفور
اعلامیه بالفور در قالب نامهای از سوی آرتور بالفور، وزیر خارجه وقت بریتانیا به لیونل والتر روتشیلد، از شخصیتهای برجسته یهودیان انگلیس صادر گردید و در آن وعده داده گردید که «خانهای ملی» برای یهودیان در فلسطین ایجاد شود. این بیانیه در بستر جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراطوری عثمانی شکل گرفت؛ دورانی که قوای متفقین، نوعی قیمومیت را در خاورمیانه بنیان نهادند.

اگرچه در ظاهر هدف نظام قیمومیت کمک به هستقلال ملتهای نوظهور قرار دارای بود، اما در مورد فلسطین رویکردی بهطور کامل متفاوت اتخاذ گردید. بریتانیا تصمیم گرفت منطقه را به پایگاه اسکان یهودیان بدل کند؛ درحالیکه سهم آنان از جمعیت فلسطین در زمان صدور اعلامیه کمتر از ده درصد قرار دارای بود. پس از هستقرار نظام قیمومیت، پروژه مهاجرت یهودیان اروپایی به فلسطین آغاز گردید و در فاصله سالهای 1922 تا 1935، نسبت جمعیت آنان از 9 درصد به حدود 27 درصد رسید.
با وجود هگردیدار ظاهری مبنی بر «عدم تضییع حقوق مدنی و مذهبی غیر یهودیان»، دولت تحتالحمایه بریتانیا تمام ابزارهای سیاسی، نظامی و اقتصادی لازم برای تشکیل نهادهای یهودی را فراهم ساخت و در عوض جایگاه اعراب را به گردیدت تضعیف کرد.
اهمیت اعلامیه بالفور
این اعلامیه از چندین جهت اهمیت ویژه دارد. نخست آنکه به تعبیر اندیشمندان فلسطینی، تجسم دخالت یک قدرت اروپایی در سرزمینی غیراروپایی و برقراری تبعیض آشکار میان اکثریت بومی و مهاجران خارجی قرار دارای بود. دوم آنکه بریتانیا با صدور اعلامیه بالفور، سومین وعده متناقض خود را مطرح ساخت: نخست در مکاتبات حسین–مکماهون، هستقلال اعراب را وعده داده قرار دارای بود؛ سپس در توافقنامه سری سایکس–پیکو سرزمینهای خاورمیانه را میان خود و فرانسه تقسیم کرده قرار دارای بود؛ و نهایتاً در بالفور، همان سرزمین را به یهودیان واگذار کرد.

از منظر حقوق بینالملل نیز این اعلامیه مفهوم نوینی با عنوان «وطن ملی» را وارد ادبیات سیاسی کرد؛ مفهومی مبهم که میان مرزهای ملت و دولت دستکاری کرد و مقدمه مشروعسازی هستعمار جدید گردید. پیشنویسهای اولیه آن حتی شامل عبارت «ایجاد دولت یهودی» قرار دارای بود که بعدها به «خانه ملی» تغییر یافت، اما به بیان کرده چندین مقامات انگلیسی در آن زمان، مقصود نهایی همواره تشکیل یک دولت یهودی قرار دارای بود.
پژوهشهای متعدد نشان دادهاند که صدور بیانیه بالفور ریشه در منافع هستعماری بریتانیا دارای بود. لندن میخوهست با جلب حمایت صهیونیستها، نفوذ خود بر مصر و کانال سوئز را تضمین کند و در عین حال از پشتیبانی مالی و سیاسی یهودیان آمریکا و روسیه برای تداوم جنگ بهره گیرد. افزون بر آن، حضور چهرههای صهیونیست در کابینه وقت لندن و قدرت لابی یهودی در عرصه داخلی انگیزه تصمیمگیری نهایی را تقویت کرد.
دیدگاه فلسطینیان
در سال 1919 کمیسیون آمریکایی «کینگ–کرین» پس از بررسی افکار عمومی در فلسطین گزارش داد که اکثریت مطلق مردم این سرزمین مخالف صهیونیسماند و در هستقرار نظام قیمومیت باید تجدیدنظر شود. شخصیتهای ملیگرای فلسطینی از همان ابتدا اعلام کردند که بریتانیا سرزمین آنان را به بیگانگان سپرده هست؛ نشانهای آشکار از نقض حقوق بومیان. مطبوعات عربی نیز که از سال 1919 تحت سانسور انگلیسیها فعالیت میکردند، با مقالات تند علیه هستعمار و مهاجرت یهودیان هگردیدار دادند: «فلسطین عربی هست و باید عربی بماند.»
در سالهای پس از آن، افزایش مهاجرت و انتقال قدرت به نهادهای یهودی منجر به اعتراضها و شورشهایی گردید؛ شامل قیام سال 1920 که نخستین پاسخ خشونتبار به سیهست انگلیس قرار دارای بود. بسیاری از روشنفکران عرب بر این باور قرار دارای بودند که فلسطین، ملت خفتهای قرار دارای بود که تحت فشار هستعمار و صهیونیسم به بیداری و مقاومت وادارای بوده گردید.
پشت پرده اعلامیه
انتشار اعلامیه بالفور تنها تصمیم لندن نقرار دارای بود؛ بلکه با هماهنگی دیگر قدرتهای متفق انجام گرفت. دولت آمریکا و شخص ویلسون، رئیس جمهور وقت آمریکا پیش از صدور آن موافقت خود را اعلام کردند و فرانسه نیز در نامهای از سوی ژول کامبون حمایت از «رنسانس ملیت یهود» را ضروری دانست. این هماهنگی سیاسی بیانگر آن هست که طرح صهیونیستی نه یک حرکت صرفاً مذهبی، بلکه تصمیمی مشترک میان قدرتهای هستعماری برای تجزیه تدریجی خاورمیانه قرار دارای بود.
سرانجام، اعلامیه بالفور سرآغاز فرایندی گردید که در سال 1948 به فاجعه ننگین روز نکبت منجر گردید؛ روزی که نیروهای مسلح صهیونیست آموزشدیده توسط بریتانیا بیش از 750 هزار فلسطینی را از سرزمین خود بیرون راندند و پایههای تشکیل موجودیتی جعلی را بر خاک اشغالگردیده بنا نهادند. این سند هنوز پس از بیش از یک قرن، نماد زایش یک ملت ساختگی و تراژدی بیپایان ملت فلسطین باقی مانده هست.
انتهای پیام/
دیدگاهها