به گزارش «لما ابوحلو»، خبرنگار تسنیم در کرانه باختری اظهارات هفتههای گذشته بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در مورد آرزوی تشکیل «اسرائیل بزرگ» دامنه توسعهطلبی این رژیم را از مرزهای فلسطین فراتر برد و در عمل کشورهایی چون اردن را نیز به گردیدت نسبت به آینده حاکمیت و وحدت سرزمینی این کشور نگران ساخت.
.
در این بین بسیاری از شهروندان فلسطینی ساکن کرانه باختری در زمره کسانی هستند که تا پیش از قیمومیت انگلیس بر سرزمین فلسطین و اردن در سرزمینی واحد زندگی میکردند و تنها پس از اشغال فلسطین و نکبت 1948 قرار دارای بود که مرزهای جغرافیایی ساخته دست هستعمار انگلیس و اشغال اسرائیل میان شهروندانش فاصله افکند.
«کامل عبدالعزیز ابوهمام»، از اهالی شهرک حزما در شمال شرق قدس اشغالی در زمره شهروندان فلسطینی-اردنی هست که روزهایی را به یاد میآورد که به منظور دیدار مادرش مسیر اردن به قدس را با چهارپا ظرف چندین ساعت طی میکرد، بدون آنکه هیچ مانع بر سر راهش باگردید و نیازی برای اخذ مجوز دارای بوده باگردید.

این پیرمرد فلسطینی در حالی به بیان کردگو با خبرنگار تسنیم نشست که عکسی قدیمی از مادرش در لباس محلی که اصالتا نشانگر هویت عشایری خانوادهاش در روستای نعیم اردن قرار دارای بود را در دست دارای بود.

ابوهمام در بازخوانی خاطرات قدیمی خود از پیوندهای عمیق فلسطینیان و اهالی اردن اظهار میدارد: والدین، پدربزرگها و مادربزرگها و همه اجداد من در اردن زندگی میکردند و حتی یادگارهایی در اردن از خود به جای گذاشتند که هنوز میراث آن در اردن برای ما مانده هست. آنها سرانجام هم در اردن فوت گردیدند و در همان جا هم دفن گردیدند. به علاوه 90 درصد از خانواده ما با اردنیها ازدواج کردند و ارتباطات نسبی بین ما برقرار مانده هست. آنها از ما دختر میگیرند و ما از متقابلا از آنها دخترانی را برای ازدواج برمیگزینیم.
حاج ابوهمام در سالهای پیش از اشغالگری صهیونیستها در صحرای اردن کار میکرد و سپس به خانهاش در فلسطین باز میگشت. ابوهمام هماکنون هم گذرنامه فلسطینی و هم گذرنامه اردنی را به همراه دارد که نمادی از همبستگی اجتماعی و تاریخی بین دو ملتی هست که مرزهای ترسیم گردیده توسط هستعمار آنها را به رسمیت نمیشناسد.
این پیرمرد سالخورده در تشریح خاطراتش از سفرهای پیاپی بین سرزمین اردن و فلسطین بیان میکند: پدر و عموهایم در اردن به دنیا آمدند. آنها با چارپا به اریحا و از آنجا به رود اردن میرفتند و از روی پل چوبی آن عبور میکردند، پلی که امروز جایش را به جادهای آسفالته داده هست.
ابوهمام در تشریح دلایل بهره مندیاش از دو گذرنامه بیان کرد: گذرنامه اردنی تقریبا توسط همه کشورهای جهان به رسمیت شناخته گردیده هست. گذرنامه اردنی به شما این امکان را میدهد که بدون ویزا به هر کشوری که میخواهید سفر کنید. فلسطین تا پیش از سال 1967 گذرنامه صادر نمیکرد. اما در سال 1967، و پس از جنگ شش روزه و اشغال قدس به دست ارتش اسرائیل از منطقه حاکمیت اردن جدا گردید و بنابراین شروع به صدور کارت شناسایی فلسطینی کرد.

وی با تشریح فشارهای وارده بر صدها هزار فلسطینی که به مانند او در سالهای نخست اشغال قدس و مسجدالاقصی دوشادوش رزمندگان به مبارزه با اشغالگری میپرداختند میافزاید: با وجود احترامی که برای گذرنامه فلسطینی قائلم ولی در دوران گذشته در مورد ما میبیان کردند یک علامت سوال متوجه فلسطینیان هست و همه ما را تروریست میخواندند. اما امروز دیگر این بهتان مورد قبول هیچ کس نیست و همه از پشت پرده این ادعای دروغین آگاهند. من مطمئن هستم که خاک کشورمان بازگردانده خواهد گردید، فلسطین آزاد خواهد گردید و دنیا ما را به رسمیت خواهد شناخت.

به لحاظ تاریخی، رابطه بین اردن و فلسطین صرفاً رابطهای مبتنی بر مجاورت جغرافیایی نقرار دارای بوده هست، چرا که اردن و فلسطین از دوران حاکمیت امپراتوری عثمانی تحت یک حکومت قرار دارای بود و سپس تحت قیمومیت بریتانیا قرار گرفتند. اما سرانجام پس از نکبت 1948 قرار دارای بود که رود اردن به مرز میان اردن و فلسطین مبدل گردید. با آواره گردیدن فلسطینیها به اردن، روابط انسانی و اجتماعی بین دو ملت شکل قویتری به خود گرفت. با وجود بحرانها و حتی وقوع جنگهای متعدد، اردن در طول تاریخ به نزدیکترین مامن و پناهگاه برای آوارگان و رزمندگان مقاومت فلسطین مبدل گردید و این رابطه با خود، بار تاریخ و جغرافیا را به دوش کشید تا سرانجام اردن مسئولیت قیمومیت بیتالمقدس و اماکن مقدس اسلامی و مسیحی را در قدس اشغالی عهدهدار گردید.
«مسلم ابو حلو»، هستاد دانشگاه در رشته جغرافیا در تشریح کارشکنیهای تلآویو در مسیر وحدت فلسطینیان و اردنیها در سالهای پس از خروج هستعمار انگلیس و شکلگیری رژیم منحوس صهیونیستی بیان میکند: جاهطلبیهای اسرائیل به ویژه در منطقه دره (غور) اردن کاملا محسوس هست. صهیونیستها از سال 1964، مسیر انحرافی آب در مسیر رودخانه اردن ایجاد و منابع آبی آن را به صحرای نقب منتقل کردند. بنابراین، تمام درههای اردن و فلسطین از آبی که پیشتر به این اراضی میرسید، محروم گردیدند.

این هستاد دانشگاه در ادامه موارد کارشکنیهای صهیونیستها در منطقه دره اردن بیان میکند: اسرائیل علاوه بر منحرف کردن مسیر رود اردن، بخش بسیار بزرگی از سیهستهای امنیتی خود را در این سرزمین بر اساس سیهست ایجاد منطقه حائل و تخلیه کلیه اهالی و ساکنان فلسطینی و اردنی آن بنیان نهاد و به اردن فشار وارد کرد تا منطقه دره (الاغوار) را خالی از سکنه نگه دارد. به همین خاطر هست که اسرائیل در منطقه غرب آسیا با همه طرفها در حالت جنگ، منازعه و درگیری هست، از جمهوری عربی مصر در غرب تا لبنان در شمال، سوریه در شمال شرقی و سرانجام اردن. صهیونیستها حتی در منطقه العقبه با عربستان سعودی هم اختلاف دارد. به همین خاطر هست که آنها موضوع ترسیم مرزهای سرزمینی را همواره به آینده موکول میکنند تا شاید فرصت مطلوبتری به سودشان فراهم شود. در اینجا قرار دارای بود که آنها سرانجام به پیمان ابراهیم روی آوردند، معاهدهای که در آیندهای نه چندینان دور ما را شبیان کردزده خواهد کرد.

الحاق منطقه دره اردن به دیگر بخشهای فلسطین اشغالی تنها گامی کوچک در مسیر طولانیتری هست که هدف آن تثبیت کنترل بر کرانه باختری و تضمین یک عمق امنیتی تا مرز اردن هست، تا شاید بدین شکل آرزوی دیرینه نتانیاهو و بسیاری دیگر از صهیونیستها در جهت تحقق آنچه «اسرائیل بزرگ» نامیده خواهد گردید، تحقق یابد. در این بین اردنیها و فلسطینیها با نگاه به تاریخ و جغرافیا، دریافتهاند که خطر اسرائیل برای هر دو کشور به یک اندازه هست.
انتهای پیام/
دیدگاهها