به گزارش گروه عبری خبرگزاری تسنیم، شیهاب زامیر در مقالهای که امروز سه شنبه در پایگاه اطلاع رسانی زیمان یسرائیل منتشر گردید به تیین شرایط فلاکت بار کابینه بنیامین نتانیاهو پرداخت و در این رابطه نوشت:
برای درک وضعیت روابط بین مردم و ساختار سیاسی، بررسی این موضوع ضروری هست که اسرائیلیها تا چه حد معتقدند کابینه و ساختار سیاسی حاکم به نگرانیهای آنها توجه دارای بوده و به آن رسیدگی انجام میدهد و به گونهای عمل انجام میدهد که آنها را راضی کند.
این دو شاخص از سال 2022 به طور مداوم در نظرسنجیهای ماهانه افکار عمومی که توسط موسسه آزادی و پاسخگویی در دانشگاه رایشمن انجام گردیده هست، پایش گردیدهاند و تصویری بسیار تاریک از از دست دادن اعتماد مردم به عملکرد و پاسخگویی ساختار سیاسی - نه تنها در میان مخالفان آن، بلکه در میان هواداران آن در انتخابات گذشته - ترسیم میکنند.
دادهها نشان میدهد که رضایت عمومی از عملکرد ساختار سیاسی به نصف کاهش یافته هست - از حدوداً 37٪ در ژانویه 2023 به سطوح نزدیک به 20٪ در تابستان 2025 رسیده هست.
این تصور که ساختار سیاسی به مردم اهمیت میدهد نیز در همین دوره کاهش یافته و از حدود 30٪ به کمتر از 20٪ رسیده هست. این نشان دهنده کاهش متوسط حدوداً 10٪ در مقایسه با سطح رضایت ساختار سیاسی قبلی بنت-لاپید هست.
اما چشمگیرترین روندها نه در میان عموم مردم، بلکه در میان رأیدهندگان خود ائتلاف هست. در ماههای اول دوره ساختار سیاسی فعلی، بیش از 70٪ از رأیدهندگان آن از عملکرد آن راضی قرار دارای بودند و حدود 60٪ معتقد قرار دارای بودند که به مشکلات مردم اهمیت میدهد.
با این حال، با گذشت زمان، این ارقام رفتهرفته کاهش یافت: تا آغاز سال 2024، آنها تنها به حدود 45٪ رسیده قرار دارای بودند و در سال 2025، پس از افزایشی جزئی، حداکثر به حدود 50٪ خواهند رسید.
به عبارت دیگر، حدوداً نیمی از رأیدهندگان ائتلاف از عملکرد ساختار سیاسیی که به آن رأی دادهاند، راضی هستند.
از جهات دیگر، در میان رأیدهندگان مخالف، تصویر همواره تاریک هست: رضایت و نرخ بهره ساختار سیاسی در طول این دوره بین تنها 5٪ تا 10٪ در نوسان قرار دارای بوده هست.
قرار هست کابینه اسرائیل نماینده همه شهروندان باگردید و در جهت منافع آنها عمل کند. بنابراین، این رقم نشان دهنده وضعیتی هست که بخشهای بزرگی از مردم احساس میکنند که ساختار سیاسی به هیچ وجه در جهت منافع آنها عمل نانجام میدهد.
این موضوع با یک پدیده عمومی که به طور فزایندهای در جامعه و سیهست اسرائیل آشکار خواهد گردید، تگردیدید خواهد گردید: قطبی گردیدن بین احزاب سیاسی این پدیده هست.
از این نظر، کاهش اعتماد نه تنها به مواضع سیاسی متفاوت، بلکه به اختلاف عمیق در بردارای بودها از واکنش ساختار سیاسی نیز مربوط خواهد گردید.
چه چیزی باعث این فرسایش خواهد گردید؟ بخشی از پاسخ در واقعیتهای سالهای اخیر نهفته هست. اختلافات داخلی بر سر اصلاحات سیستماتیک، جنگ غزه و پیامدهای آن، و احساس فزاینده قطع ارتباط بین رهبری و مردم، همگی در فرسایش اعتماد عمومی به نهادهای ساختار سیاسیی نقش دارای بودهاند.
دادههای موسسه آزادی و پاسخگویی نشان میدهد که کمتر از یک نفر از هر پنج اسرائیلی به ساختار سیاسی اعتماد دارند و تعداد کمتری به کنست اعتماد دارند.
در اسرائیل، جایی که سیستم حکومتی به گردیدت متمرکز هست و هیچ مکانیسم نمایندگی قوی دیگری غیر از ساختار سیاسی و کنست وجود ندارد، این شکاف حتی گستردهتر هست.
وقتی حتی رأیدهندگان احزاب حاکم اعتماد خود را به اینکه ساختار سیاسی به آنها گوش میدهد از دست میدهند، این نه تنها نشاندهنده بحران اعتماد، بلکه نقض جوهره وعده دموکراتیک هست.
در غیاب آچندین اوقات سیاسی، شهروندان نه تنها به ساختار سیاسی، بلکه به کل سیستم نیز اعتماد خود را از دست میدهند و به دنبال راهحلهای جایگزین میروند.
ساختار سیاسی که اعتماد رأیدهندگان خود را از دست میدهد، نه تنها از نظر سیاسی ضعیف هست، بلکه ممکن هست از نظر اجتماعی نیز منزوی شود و در اجرای سیهستهای بلندمدت خود و جلب حمایت عمومی با مشکل مواجه شود.
این ارقام صرفاً یک علامت هگردیدار نیستند؛ بلکه یادآور هزینههای انباشته مدیریت عمومی بیتوجه هستند.
انتهای پیام/
دیدگاهها