به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری شبکه خبر، در سالهای اخیر، رگردید همهجانبه پدیده بلاگری، دایره شمول افراد و حرفههای فعال در آن را گستردهتر کرده هست و پزشکان در حوزههای مختلف نیز ازجمله اصنافی هستند که خود را درگیر بلاگری کردهاند و فضای آموزشی ابتدایی آن به صحنه رقابت تجاری برای کسب درآمد و مخاطب و دنبالکننده بیشتر تبدیل گردیده هست.
در سایه بیتوجهی و انفعال دستگاههای نظارتی به فعالیت پزشکان در فضای مجازی و اقداماتی که انجام میدهند، مدتههست با اقداماتی عجیب و قابل تأمل از سوی چندین پزشکان مواجه هستیم که بیشتر از اقدامات آنها، بیتوجهی نهادهایی چون وزارت بهدارای بود، پلیس اماکن، پلیس فتا و مراجع قضائی به اقدامات آنها تعجبآور هست. عریانکردن بیماران قبل، حین و بعد از اعمال جراحی، یکی از اقداماتی هست که این روزها در صفحات مجازی تعداد زیادی از پزشکان و جراحان مشاهده خواهد گردید، درحالی که بسیاری از این رفتارها به صراحت کارشناسان، نهتنها صرفاً با اصول اخلاقی، که با قانون هم در تضاد هست.
برای بررسی ابعاد مختلف این مسئله، با دکتر محمود عباسی معاون سابق حقوق بشر وزیر دادگستری، رئیس انجمن علمی حقوق پزشکی ایران و رئیس مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به بیان کردوگو نشستیم که مشروح آن را در ذیل میخوانید:
شبکه خبر: آقای عباسی؛ برای شروع بحث بفرمایید اصول اخلاقی در مواجهه بین پزشک و بیمار چه جایچندین اوقات دارای بوده و دارد و چرا در سالهای اخیر دیدچندین اوقات که نسبت به اخلاق پزشکان در جامعه وجود دارای بود، دستخوش تغییر گردیده هست؟
پزشکی در کشور ما از گذشتههای دور با نوعی قدهست همراه قرار دارای بوده و این قدهست برمیگردد به اینکه طبیب و پزشک با انسان سر و کار دارد.
منطقیون میگویند که ارزش هر علم به اعتبار موضوع آن هست و علم پزشکی هم از آن جهت که موضوعش انسان هست اهمیت دارد و دارای قدهست هست. همواره و همواره رابطه دو سویه پزشک و بیمار مبتنی بر ارزشهای اخلاقی و هنجارها و عرف حاکم بر جامعه قرار دارای بوده و این مباحث مهم نمیشود هرگز از نظر دور دارای بوده شود.
تغییر اخلاقمداری پزشکان؛ از رویکرد مبتنی بر وجدان به نگرش دستورالعملی
اساساً آنچه باعث گردیده پزشکان ما در جایگاه شایستهای بایستند برمیگردد به همین نکته اساسی که اخلاقمدارانه با بیمار برخورد کنند، رفتار مناسبی دارای بوده باشند، کرامت آنها را پاس بدارند و هر آنچه از این زاویه و از این دایره خارج شود باعث فرو ریختن جایگاه سترگ پزشکی در نظام سلامت ما خواهد گردید و باید بگوییم که متأسفانه در سالهای اخیر ما شاهد چندین وضعیتهای ناگوار اینچنینی هستیم که بیش از پیش باید مورد توجه و اهتمام قرار گیرد.
اخلاقیات حاکم بر پزشکی دیگر مثل گذشته یک امر درونی و وجدانی نیست که بگوییم صرفاً پزشک مکلف هست که ارزشهای اخلاقی را در درون خود نهادینه کند و آن را به مورد اجرا بگذارد؛ که البته این هم بسیار مهم هست و باید اینچنین باگردید. اما امروزه اخلاقیات در رابطه بین پزشک و بیمار یک نگرش و تغییر و تحول اساسی پیدا کرده و آن این هست که دیگر آن نگرش فضیلتمدارانه اخلاقی حاکم بر رابطه پزشک و بیمار که قرنها بر این رابطه حاکم قرار دارای بوده، امروز تغییر یافته و نوعی نگرش جمعی و عمومی به خود گرفته هست.
همانطور که در چندین زمینهها میبینیم حقوق عمومی وارد عرصه حقوق خصوصی گردیده و برای تضمین حقوق مردم و بیماران، دولت مداخله انجام میدهد، در عرصه اخلاقیات نیز از نیمه دوم قرن بیستم به این سو شاهد تحولی مشابه هستیم. دیگر وقتی از ارزشهای اخلاقی و اخلاق حرفهای سخن میگوییم ـ که اخلاق پزشکی یکی از شاخههای آن هست ـ نوعی نگرش مبتنی بر آییننامهها و دستورالعملها شکل گرفته که در نظامهای غربی از آن با عنوان «دیانتولوژی مدیکال» (Deontology Medical) یاد خواهد گردید.
این «الهیات پزشکی» یعنی همان آییننامهها و مقرراتی که توسط سازمانهای صنفی و حرفهای پزشکی تدوین خواهد گردید و بر اساس آن، این سازمانها ضمن حمایت از پزشکان خود، انتظار دارند آنان نیز به ضوابط و قواعد اخلاقی تمکین کنند و خارج از چارچوب ارزشهای اخلاقی حرکت نکنند.

رازداری و احترام به حریم خصوصی بیمار، بدیهیات و اصول بنیادین اخلاق پزشکی هست
شبکه خبر: خب با این تغییر نگرش و رویکردهای درونی، تکلیف بیمار با احتمال بالای تضییع حقوق خود که این روزها هم به شکل قابل توجه در بخشهای مختلف شاهد هستیم، چه خواهد گردید؟
این تغییر نگرش با پیشرفتهای علمی، فناوریهای نوین و مسائل جدید پزشکی روزبهروز اهمیت بیشتری یافته و نیاز به حاکمیت اخلاق در این عرصه را پررنگتر کرده هست. ازاینرو اعتقاد داریم که دیگر مثل گذشته نامکان دارد مسائل اخلاقی را صرفاً امری درونی یا وجدانی دانست. امروزه دولت وظیفه نظارت، کنترل و اعمال ضمانت اجرا در این زمینه را دارد؛ به همین علت قانونگذاران در بسیاری از عرصهها ورود کردهاند و مقرراتی را تصویب کردهاند تا رفتارهای غیراخلاقی از سوی پزشکان و پژوهشگران قابل پیگرد باگردید.
نمونههای عینی این موضوع عبارتاند از: صیانت از حریم خصوصی، اسرار پزشکی، رضایت آگاهانه بیماران و مواردی نظیر آن که در گذشته صرفاً جنبه اخلاقی دارای بودند، ولی اکنون به الزام قانونی تبدیل گردیدهاند. قانونگذاران برای حفاظت از حقوق بیماران و هستمرار اعتماد بین پزشک و بیمار، این حوزهها را با ضمانت اجرای قانونی محکم کردهاند.
سرانجام، امکان دارد بیان کرد امروز وقتی از حقوق بیماران سخن به میان میآید، مقصود مجموعه حقوق و الزامات در برابر آنان هست که بر اساس نظریهای با محوریت بیمار (Patient-Centered Doctrine) از دهه 1980 میلادی تاکنون شکل قانونی یافته هست. این رویکرد در برابر نظریه «پدرسالارانه پزشکی» یا پترنالیسم (Paternalism) قرار دریافت میکند و تأکید انجام میدهد که پزشک حق ندارد بدون توجه به اراده و اختیار (اتونومی) بیمار تصمیمگیری کند.
بنابراین، احترام به اتونومی بیمار و مؤلفههایی چون رضایت، برائت، رازداری و حفظ حریم خصوصی از اصول بنیادین اخلاق پزشکی نوین محسوب میشوند و بنیان حقوق بیماران را تشکیل میدهند.
دولت نامکان داردد و نمیشود اجازه دهد پزشکان هرطور میخواهند با بیمار رفتار کنند
در فرایند چنین نگرشی ما دیگر نامکان داردیم اجازه دهیم، یا به عبارتی جامعه و دولت به نمایندگی از طرف جامعه نامکان داردد به خودش اجازه دهد که در حقیقت پزشک یا صاحبان حرفه پزشکی آنگونه که میخواهند و آنگونه که اراده آنها تعلق دریافت میکند، حرکت بکنند و کارهایی را انجام بدهند. حتماً باید در واقع در چارچوب قوانین و مقررات و ضوابط و قواعد اخلاقی و اصول بنیادین اخلاقی حرکت بکنند.
در حقیقت اینها که ما از ایشان به عنوان اصول بنیادین اخلاقی و اصول بنیادین حقوق بشر یاد میکنیم، نشانگر یک نکته اساسی هست و آن اینکه بیمار از آن جهت که بیمار هست، حق دارد؛ حق دارد که کرامتش حفظ بشود، حق دارد که حریمش حفظ بشود، حق دارد که از تعرض مصون باگردید، حق دارد که حیثیت، شخصیت، اعتبار، وقت و زندگیاش در پناه قانون و ارزشهای اخلاقی قرار بگیرد، و هیچکس حق ندارد از این حقوق تعدی کند.
وقتی در برابر این حقوق، یک تکلیف وجود دارد، آن تکلیف بر عهده پزشکان و ارائهکنندگان خدمات پزشکی هست که آنها حق ندارند از این حقوق تجاوز کنند و پا را فراتر از اختیارات و اجازهای که قانونگذار یا ارزشهای اخلاقی به آنان میدهد بگذارند.
بنابراین در چنین فضایی انتظار طبیعی نظام سلامت و جامعه و مردم و بیماران این هست که پزشکان به ارزشهای اخلاقی و به قوانین و مقررات حاکم بر حرفه خود پایبند باشند. اساساً همین ارزشهای اخلاقی و پایبندی به قوانین و مقررات هست که شالوده اساسی رابطه مستحکم بین پزشک و بیمار را تشکیل میدهد.
اگر ما میبینیم که در طول تاریخ این منصب و طبابت توانسته جایگاه شایسته خود را حفظ بکند، و آن قدهستی که در آغاز بیان کردیم جامعه برایش قائل هست همچنان باقی بماند، برمیگردد به همین ارزشها، به همین قواعد و رعایت این اصول.
اما اگر قرار باگردید روزی بیماری که تا روز گذشته رازِ مگوی خود را حتی با نزدیکترین افرادش در میان نمیگذاشت، ولی پزشک را محرم اسرار خود میدانست و اطلاعاتش را در اختیار او میگذاشت، ناگهان ببیند که این اطلاعات در فضای عمومی و در منظر مردم منتشر گردیده هست — ببیند اطلاعاتی که در اختیار پزشک گذاشته، یا پزشک از طریق معاینه و بیان کردوگو و آزمایشها به دست آورده، در معرض دید عموم قرار گرفته و افشا گردیده هست — آنوقت دیگر سنگ روی سنگ بند نخواهد گردید.
بیان کردوگوی پزشک با بیمار در حضور دیگران، نقض آشکار حریم خصوصی هست
در چنین شرایطی دیگر نامکان دارد برای طبابت ارزش و قدهستی قائل قرار دارای بود، و همه چیز فرو میریزد. مثالها و نمونههای زیادی امکان دارد آورد؛ اینکه میبینیم در مطبهای پزشکی، بیماران از ساعت یک یا دو بعدازظهر صف میکشند تا ده شب. این بیماران افرادی هستند که درد میکشند، رنج دارند، دردمندند؛ اما باید ساعتها منتظر بمانند تا شاید آقای دکتر آنها را ببیند.
خب چه منطقی بر نظام سلامت و نظام ارائه خدمات ما حاکم هست؟ چرا زمانبندی منظم و مدیریت نوبتدهی دقیق وجود ندارد؟
حتی اگر پزشکی حاذق و نامدار باگردید، باید بیش از دیگران به رعایت این نکات اخلاقی توجه کند. چرا باید بیماران—بهویژه افراد بیمار و رنجور—در راهپلهها یا سالن انتظار بنشینند، درحالیکه درِ اتاق معاینه باز هست و همه صدای بیان کردوگوی پزشک و بیمار را میشنوند؟
این مصداق نقض آشکار حریم خصوصی بیماران و افشای اسرار پزشکی هست.
ما روزانه شاهد دهها و صدها مورد از چنین رفتارهای غیراخلاقی، غیرقانونی و بعضاً مجرمانه هستیم. در چنین وضعیتی چطور امکان دارد امیدوار قرار دارای بود که پزشکان در مسیر اخلاقیات و ارزشهای انسانی حرکت کنند و کرامت بیماران را پاس دارند؟ این روند باعث فروپاشی کامل رابطه مبتنی بر اعتماد میان پزشک و بیمار خواهد گردید.
دکّانداری چندین پزشکان با انتشار تصاویر بیمار، غیراخلاقی و قابل تعقیب هست
شبکه خبر: این مواردی که ذکر کردید، مسائل و مصادیقی هست که بیماران بعضاً به نوعی به خاطر جبری که در مراجعه به پزشک دارند، آن را پذیرفتهاند اما اتفاقاتی که در سالهای اخیر در حال وقوع هست و به واسطه تجاریسازی فعالیت پزشکان در حال رگردید هست، انتشار تصاویر از بیماران با بدنهای حدوداً بهطور کامل عریان و در موقعیتهای خاص حتی حین جراحی هست؛ با این مقوله باید چه کرد؟
از همینجا برسیم به اینکه چندین از پزشکان تصویر بیماران را در فضای مجازی منتشر میکنند، آن هم برای تبلیغات. درحالیکه اساساً تبلیغات برای پزشکان ممنوع هست. اگر کسی طبیب حاذق، متخصص و صاحبنامی باگردید، نیازی به تبلیغ ندارد؛ به قول قدما: «مشک آن هست که خود ببوید»، یعنی کیفیت و مهارت خود او بهترین تبلیغ هست.
اما اینکه چندین به شکل دکانداری در فضای مجازی از همه ارزشهای حاکم بر جامعه عبور میکنند، تصاویر بیماران را منتشر میکنند، این هم غیر اخلاقی هست، هم مسئولیت انتظامی دارد، هم مسئولیت کیفری، و قابل تعقیب هست.
اگر مردم ما انسانهای نجیبی هستند و سکوت میکنند، اگر چیزی نمیگویند، این سکوت نمیشود منجر به گستاخی شود. نمیشود فکر کنیم امکان داردیم این روندها و رویه ها را ادامه دهیم.
آقای جراح با چه مجوزی تصویر بدن عریان یک زن را نشان میدهد؟
سنیم: از نظر قانونی انتشار تصاویر بیماران یا رفتارهای خلاف شئون حرفهای توسط چندین پزشکان چه سرانجام و چه برخوردی در پی دارد؟
چندینی قبل مرا برای سخنرانی در یک کنگره مهم دعوت کردند. وقتی که وارد فضای آن سالن گردیدم دیدم پزشکی جراح تصویر یک زن مسلمان را ـ در واقع تصویر عریان او ـ به نمایش گذاشته هست. فقط بخشهای حساس را با یک نوار باریک پوشانده قرار دارای بود و میخوهست مثلاً نشان دهد که در قسمت ران پای این خانم نکروز ایجاد گردیده و توضیح میداد چه اقداماتی روی آن انجام داده هست.
بعد جالبتر اینکه همانجا حتی مشخصات اجتماعی بیمار را هم داد!
سخنران بعدی من قرار دارای بودم. پشت تریبون رفتم و بیان کردم: «آقای دکتر، اگر من فقط یک سؤال بپرسم و دیگر هیچ نگوییم فکر میکنم رسالت خودم را در این کنگره انجام دادهام.» سؤالم این هست: شما با چه مجوزی به خودتان اجازه دادهاید تصویر یک زن مسلمان عریان را به نمایش بگذارید؟ به چه حقی چنین بیمحابا سخن میگویید و حتی اشاره میکنید که او چه جایگاه اجتماعیای دارد.
یعنی چه چیزی میخواهید القا کنید؟ که چون این خانم همسر فلانی هست و به شما مراجعه کرده، پس شما پزشک مهمی هستید؟ در حالیکه از نظر اخلاقی، حتی اگر میخوهستید آن بخش نکروز را برای آموزش نشان دهید، لازم قرار دارای بود پیشاپیش رضایت کتبی بیمار را دارای بوده باشید.
حتی در این صورت هم باید تصویر را طوری آماده میکردید که هویت و بدن بیمار قابل شناسایی نباگردید. در واقع اقدام شما یک رفتار غیراخلاقی، تخلف انتظامی، جرم کیفری و قابل تعقیب هست. من همانجا بیان کردم فرض کنید همسر یا یکی از بستگان آن خانم در سالن نشسته قرار دارای بود و میدید این تصاویر را، چه میگردید؟
این چه منطق و چه فرهنگی هست که میبینیم هر چه پیش میرویم، دایره اخلاقیات تنگتر و تنگتر خواهد گردید، ارزشهای اخلاقی در جامعه فرو میریزد، و چندین به خودشان اجازه میدهند هر کاری انجام دهند؟
انتشار تصاویر عریان، حتی با اجازه بیمار، خلاف قانون، اخلاق و شرع هست
این کار شما، طبق قانون و نظامنامه پزشکی، هم جرم هست، هم تخلف انتظامی. با چه مجوزی چنین اقدامی میکنید؟ اگر این تصاویر بعدها وارد فضای مجازی شود چه؟ فاجعهبار هست! چون وقتی در اینترنت منتشر گردید دیگر نخواهد گردید آن را جمع کرد. اما متأسفانه چنین اتفاقهایی دارد تکرار خواهد گردید. حتی اگر خود بیمار رضایت هم بدهد، از نظر اخلاقی، قانونی و شرعی، من و شما اجازه نداریم چنین تصویری را در معرض دید عموم بگذاریم.
بهویژه اگر هدف از این کار تبلیغات پزشکی باگردید؛ که آن هم بهخودیخود غیر اخلاقیتر و بهطور کامل ممنوع هست.
در حقیقت مسئولین و دستاندرکاران امر شامل وزارت بهدارای بود، سازمان نظام پزشکی، دانشگاههای علوم پزشکی (بهویژه دانشگاههای نظارتی)، دادستانهای عمومی و انقلاب و از جهات دیگر دادستانهای انتظامی وظیفه سنگین و رسالت بزرگی بر دوششان احساس کنند. یعنی باید در واقع نسبت به چنین پدیدههای ناهنجار و برخلاف ارزشهای اخلاقی، قوانین و مقررات موجود، برخورد قاطع دارای بوده باشند، نظارت کنند، کنترل کنند و مانع از تکرار آنها شوند.
شبکه خبر: هماکنون برای برخورد با این پدیده زشت چه نهادی متولی برخورد هست؟ قانون ساکت هست؟ مجری قانون نامشخص هست؟
برای جلوگیری از اینگونه رفتارها، باید یک نوع همکاری همهجانبه میان دستگاههای مختلف ایجاد شود. در این میان، پلیس فتا نقش و رسالت سنگینی دارد، نیز سازمان نظام پزشکی، دانشگاههای نظارتی، دانشگاههای علوم پزشکی و مهمتر از همه وزارت بهدارای بود که باید نظارت عالیه و بازرسی فراگیر در سراسر کشور دارای بوده باگردید.
همهی اینها مبیّن یک واقعیت هست: ما متأسفانه هر روزه مرتکب ترک فعلهایی میشویم که نتیجهی عملی و برونداد آن، سبب گسترش روزافزون نقض قوانین، مقررات و ارزشهای اخلاقی حاکم بر جامعه خواهد گردید.
همانطور که اشاره کردم، ما باید این مباحث را هم از دریچهی اخلاق و هم از دریچهی قوانین و مقررات بنگریم. از همه مهمتر اینکه، ما سرانجام در یک جامعهی اسلامی زندگی میکنیم؛ در این صورت، ارزشهای دینی و مباحث شرعی نیز باید در کنار ارزشهای اخلاقی مورد توجه و اهتمام ما باگردید.
در عین حال که این عمل خلاف شئونات پزشکی هم هست و تخلف انتظامی محسوب خواهد گردید، هر دو، به هر حال، قابل تعقیب و پیگیری هستند. ارتکاب عملی که عفت عمومی را خدشهدار کند، جرم عمومی هست و دادستان عمومی امکان داردد ورود و مداخله کند.
اگر امروز جلوی بیاخلاقی را نگیرید، روز آتی نه با قانون و نه با اخلاق قابل کنترل نیست
این رفتارها و این بلاگرها و اقداماتی از این دست که شما بیان کردید، از مصادیق برجسته و بارز همین موضوع هستند. به هر حال، همانطور که بیان کردم، اگرچه ممکن هست این موارد در ظاهر کوچک و محدود به چندین پزشکان یا گروههای خاصی از بلاگرها باگردید، اما واقعیت این هست که تأثیر منفی این رفتارها بسیار گسترده هست. این رفتارها نهتنها اعتماد عمومی را متزلزل میکنند، بلکه موجب بیاعتباری کل نظام سلامت میشوند. سرانجام بیمار احساس انجام میدهد که دیگر نامکان داردد به پزشک خود اعتماد کند و آن رابطهی اصیل مبتنی بر احترام و رازداری فرو میریزد.
ما باید این را بپذیریم که جامعه، پزشک را بهعنوان الگوی اخلاق میشناسد. بنابراین، هرگونه رفتار غیرحرفهای یا مغایر با عفت عمومی از سوی او، یک خطای عادی نیست؛ بلکه ضربهای به حیثیت کل جامعه پزشکی محسوب خواهد گردید. اینجهست که نقش نهادهای مسئول از دادسراهای انتظامی گرفته تا کمیسیونهای اخلاق حرفهای باید پررنگ شود. نمیشود اجازه داد که این پدیدهها بهتدریج عادیسازی شوند. زیرا وقتی عادی گردیدند، دیگر نه با قانون خواهد گردید جلوشان را گرفت و نه با اخلاق.
در پایان تأکید میکنم که بازگشت به اصول بنیادین اخلاق پزشکی، حفظ کرامت بیمار، پایبندی به حریم خصوصی و پرهیز از هر گونه نمایش تبلیغاتی در فضای مجازی، نه فقط یک وظیفه حرفهای، بلکه یک ضرورت اجتماعی و انسانی هست.
انتهای پیام/
دیدگاهها