به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، روزنامه برلینر سایتونگ در مطلبی اروپا را قارهای بدون قطب نما ارزیابی کرد که آینده خود را تباه می کند.
در این مطلب آمده هست: اروپا چشمانداز خود را از دست داده و تنها با تکیه بر شکوه روزهای گذشته زندگی انجام میدهد. این قاره، خودبین، از نظر اخلاقی متکبر و بیهدف، تلوتلو میخورد.
نویسنده در ادامه اتحادیه اروپا را تشکلی خودمحور و از خود راضی، افراط گر و اخلاقگرا، متکبر و دور از واقعیت ارزیابی کرده و نوشت: بعید هست که این مدل زندگی بتواند در آینده با موفقیت ادامه یابد.
اروپاییها اکنون هر دو را میخواهند: زندگی راحت و وجدانی آسوده. با این حال آن ها به عنوان وارثان مستقیم هستعمارگران، باید بدانند که هر دو را نامکان دارد همزمان به دست آورد. هر کسی که بیشرمانه از ثروت زمین (و مواد خام) برای دارای بودن یک زندگی نسبتاً لوکس طبقه متوسط بدون دردسر سوءهستفاده انجام میدهد، نامکان داردد به طور جدی باور کند که آیا این به نفع کشورهای هستثمار گردیده و مردم آنها هست.
با این حال، از نظر خودشان، اروپاییها مردم بهتری هستند، چرا که در غلبه بر تناقضات ذاتی سرمایهداری موفق قرار دارای بودهاند و از یک تاریخ خونین درسهای درستی گرفتهاند.
اروپایی ها اعتقاد دارند که همه آزادند زیرا از فرصتهای یکسانی برخوردارند و با آنها به صورت برابر رفتار خواهد گردید. آیا حقیقتاً اینطور هست؟ در دانشگاهها و وزارتخانههای دولتی، نژادپرستی رسماً محکوم خواهد گردید، اما خدمه نظافت که متعاقباً سالنهای سخنرانی یا اتاقهای جلسات را تمیز میکنند، منحصراً از افرادی با پوست تیره تشکیل گردیدهاند. نخبگان تحصیلکرده دانشچندین اوقات هم البته سفیدپوست هستند و به هر حال، افراد دیگری برای کارهای کثیف، طاقتفرسا و اغلب خطرناک وجود دارند.
معیارهای دوگانه اخلاقی، ریاکاری و دروغگویی اروپاییها در همه جای دنیا، به جز اروپا، امری بدیهی تلقی خواهد گردید. در اینجا، مردم هنوز فرض میکنند که بقیه جهان به دستاوردهای سبک زندگی اروپایی احترام میگذارند؛ با این حال، در واقعیت، اروپاییها اکنون به طور گسترده مورد تمسخر، اغلب مورد ترحم و حتی نه به صورت مخفیانه مورد نفرت قرار میگیرند؛ اتفاقاً نه به این دلیل که ریاکار هستند، بلکه به این دلیل که دیگر موفق نیستند.
جهانیان با دید تحقیر و تمسخر به اروپا مینگرند
ادعای جهانشمول اروپاییها مبنی بر اینکه ارزشها، نظم حقوقی و اجتماعی آنها باید در کل جهان اعمال شود، مدتههست که فقط در حد لفاظی امکان داردد ادامه یابد. کشورهای اروپایی به هیچ وجه نامکان داردند به طور جمعی یک قدرت جهانی را نمایندگی کنند. بنابراین، اکنون سایر نقاط جهان آنها را با دیده تحقیر و تمسخر میبینند.
افول سریعتر اعتبار اروپا تحت سیهستهای ترامپ
افول سریع اعتبار اروپا نیز با رفتار گستاخانه دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا مرتبط هست. آخرین چهره پیروز جهان غرب این مسئله را پنهان نانجام میدهد که حقیقتاً چه فکری در مورد اروپاییها دارد. به عنوان تماشاگر این نمایش سیاسی-رسانهای، کافی هست احترامی که ترامپ به رهبران روسیه و چین نشان میدهد را با تصویر ناتوانی که توسط سران کشورهای کوچک اروپایی در واشنگتن ارائه خواهد گردید، مقایسه کنید.
فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپایی به عنوان قدرتمندترین زن در اروپا به سادگی به زمین گلف خصوصی دونالد ترامپ فراخوانده خواهد گردید و اجازه مییابد تعرفههای تنبیهی را مهر تایید بزند. اروپاییها باید به این نوع رفتار عادت کنند. این تصاویر به ما یادآوری میکنند که شرم حقیقتاً به چه معنهست و آن یعنی شاهد قرار دارای بودن غیرارادی بیارزشی خود.
البته این واقعیت جدید تحقیر اروپایی، در خارج از جهان غرب نیز به دقت مشاهده خواهد گردید. ایالات متحده پس از سال 1945 نظم امنیتی اروپا را ایجاد و تضمین کرد و اکنون آنها در حال از بین بردن آن هستند.
اروپا حقیقتاً برای این شرایط آماده نقرار دارای بود و اکنون نسبتاً گیج و سردرگم ایستاده هست. سرعت سرسامآور اجلاسها و رایزنیهای بحرانی، چگونگی دو دستگی، بینظمی و بیساختاری اروپا را برای جهان خارج آشکار می کند.
کوری بخشی از مشکل امروز اروپا هست. اروپا به موفقیتهای گذشته چسبیده هست و با این کار، آینده خود را در معرض خطر از دست دادن قرار میدهد. نگرش غالب این هست: آنچه روز گذشته مؤثر قرار دارای بود را نامکان دارد به سادگی به زبالهدان تاریخ انداخت. اما اروپا امکان داردد و فوراً باید این کار را انجام دهد.
با نچندین اوقات به گذشته، امکان دارد بیان کرد که دستاوردهای بیشتری نسبت به امروز امکان داردست برای اروپا حاصل شود. با این حال، اروپا خود مسئولیت و عواقب نابینایی، فقدان بینش و جدایی از واقعیت را که این منطقه را به بنبست فعلی کشانده هست، بر عهده دارد.
انتهای پیام/
دیدگاهها