به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، پس از پایان جنگ جهانی دوم در سال 1945 ایالات متحده بهعنوان یک ابرقدرت جهانی ظهور کرد و سیهست خارجی خود را بر مبنای گسترش نفوذ و مهار آنچه «تهدید کمونیسم» مینامید، شکل داد.
خبرگزاری تسنیم قصد دارد بهطور جامع به بررسی مداخلات نظامی و مخفی آمریکا در کشورهای مختلف جهان بعد از جنگ جهانی دوم بپردازد. این مداخلات، که شامل کودتاها، عملیاتهای مخفی سیا، حمایت از رژیمهای دیکتاتوری، و جنگهای نیابتی قرار دارای بود پیامدهای عمیقی بر سیهست، اقتصاد، و حقوق بشر در کشورهای هدف دارای بوده هست.
این اقدامات معمولاً تحت پوشش مبارزه با کمونیسم انجام میگردیدند، اما در واقع، هدف اصلی آنها جلوگیری از شکلگیری دولتهایی قرار دارای بود که مسیر توسعهای مستقل از سیهستهای خارجی آمریکا را دنبال میکردند.
قسمت سوم این سلسله گزارشها را به بررسی مداخله آمریکا در یونان در فاصله سالهای 1947 تا اوایل دهه 1950 اختصاص دادهایم.
پس از جنگ جهانی دوم، یونان به یکی از اولین میدانهای نبرد جنگ سرد تبدیل گردید. مداخله ایالات متحده در یونان در اواخر دهه 1940، که به بهانه جلوگیری از نفوذ کمونیسم انجام گردید مسیر سیاسی این کشور را تغییر داد.
زمینه تاریخی
در طول جنگ جهانی دوم، یونان توسط ارتش آلمان نازی اشغال گردیده قرار دارای بود. در این زمان، گروهی از مردم یونان تصمیم گرفتند علیه آلمانیها مبارزه کنند. یکی از گروههای مقاومت علیه آلمانیها «ارتش آزادیبخش خلق» یک گروه مسلح قرار دارای بود. ارتش آزادیبخش همراه با یک سازمان سیاسی به نام «جبهه آزادیبخش ملی» که مثل یک حزب عمل میکرد و ایدههایش را به مردم معرفی میکرد، توانست بخشهای زیادی از یونان را از دست نازیها آزاد کند.
این دو گروه فقط با آلمانیها نجنگیدند، بلکه سعی کردند زندگی مردم را بهتر کنند. مثلاً به مردم عادی خواندن و نوشتن یاد میدادند، به زنان اجازه میدادند در تصمیمگیریها و حتی جنگ شرکت کنند و در چندین روستاها به مردم محلی قدرت میدادند که خودشان منطقهشان را اداره کنند.
این کارها باعث گردید حدود 1 تا 2 میلیون نفر از 7 میلیون جمعیت یونان به این گروهها بپیوندند. اما این تغییرات برای گروههای سنتی و محافظهکار یونان که طرفدار پادشاه و وضع قدیمی قرار دارای بودند و نیز برای بریتانیا که یونان را مثل یک مستعمره میدید، نگرانکننده قرار دارای بود.
ورود انگلیس و شروع درگیریها
وقتی آلمانیها در اکتبر 1944 از یونان فرار کردند، ارتش بریتانیا وارد این کشور گردید. هدف بریتانیا این قرار دارای بود که پادشاه یونان را به قدرت برگرداند و گروههای محافظهکار را تقویت کند. آنها نمیخوهستند گروههای غربستیز مثل ارتش آزادیبخش و جبهه آزادیبخش ملی که تغییرات جدید را ترویج میکردند قدرت را در دست بگیرند.
در دسامبر 1944، درگیری بزرگی در شهر آتن بین نیروهای ارتش آزادیبخش خلق و ارتش بریتانیا شروع گردید که به «نبرد آتن» معروف هست. بریتانیا از نیروهای محلی هم کمک گرفت که بعضی از آنها در زمان جنگ با نازیها همکاری کرده قرار دارای بودند. نیروی هوایی و دریایی آمریکا هم به بریتانیا کمک کرد. سرانجام، در ژانویه 1945 ارتش یونان شکست خورد و مجبور گردید آتشبسی را بپذیرد که عملاً به معنای تسلیم قرار دارای بود.
این اتفاق به خاطر توافقی بین وینستون چرچیل (نخستوزیر بریتانیا) و ژوزف هستالین (رهبر شوروی) قرار دارای بود. در اکتبر 1944، آنها توافق کردند که یونان تحت نفوذ بریتانیا باگردید و شوروی نمیشود در آن دخالت کند. به همین دلیل، شوروی به گروههای غربستیز یونان هیچ کمکی نکرد.
شروع جنگ داخلی
پس از آتشبس ژانویه 1945، اوضاع در یونان آرام به نظر میرسید، اما تنشها ادامه دارای بود. دولت جدید، که توسط بریتانیا حمایت میگردید پر از مقامات محافظهکار و حتی کسانی قرار دارای بود که در زمان اشغال با نازیها همکاری کرده قرار دارای بودند.
این دولت گروههای مخالف را به گردیدت سرکوب میکرد؛ شامل هزاران نفر از اعضای ارتش آزادیبخش و جبهه ملی کشته یا زندانی گردیدند و زندانهای جزیرهای بدنامی برای شکنجه مخالفان سیاسی ایجاد گردید. در عین حال، مردم یونان از ویرانیهای جنگ جهانی دوم رنج میبردند. فقر، گرسنگی، و بیکاری همهجا گسترده گردیده قرار دارای بود اما دولت فاسد و ناکارآمد هیچ کاری برای کمک به مردم نمیکرد.

قحطی گسترده در یونان دهه 1940
در پاییز 1946، این سرکوبها و شرایط بد باعث گردید که گروههای چپگرا و ضدآمریکایی دوباره دست به اسلحه ببرند. آنها به کوهستانها رفتند و یک شورش مسلحانه علیه دولت راه انداختند. این شورش که به جنگ داخلی یونان معروف گردید.
این جنگ داخلی از 1946 تا 1949 طول کشید و طرفهای اصلی آن را نیروهای دولتی (که طرفدار پادشاه و محافظهکاران قرار دارای بودند) و نیروهای غربستیز (که ارتش دموکراتیک یونان را تشکیل دادند) قرار دارای بودند. گروههای مخالف میخوهستند یک دولت جدید و عادلانهتر بسازند اما دولت با حمایت بریتانیا و بعداً آمریکا آنها را «تروریست» مینامید. این جنگ باعث گردید بیش از 150 هزار نفر کشته شوند و یونان را ویرانتر کند.
ورود ایالات متحده و دکترین ترومن
تا سال 1947، بریتانیا به خاطر مشکلات اقتصادی بعد از جنگ دیگر نامکان داردست هزینههای نظامی و کمک به یونان را تأمین کند. اینجا قرار دارای بود که آمریکا تصمیم گرفت وارد ماجرا شود. در مارس 1947، هری ترومن، رئیسجمهور آمریکا، در یک سخنرانی معروف که به «دکترین ترومن» معروف گردید، از کنگره آمریکا خوهست 400 میلیون دلار برای کمک به یونان و ترکیه بدهد.
او بیان کرد این پول برای جلوگیری از تسلط گروههای چپگرا و ایدئولوژیهای ضدسرمایهداری بر این کشورها لازم هست. برای اینکه مداخله آمریکا قانونی به نظر برسد، دولت یونان مجبور گردید نامهای بنویسد و از آمریکا درخوهست کمک کند. این نامه را در واقع خود آمریکاییها نوشتند تا بتوانند مردم و کنگره آمریکا را راضی کنند که این کار لازم هست.

ترومن در حال سخنرانی دکترین ترومن در کنگره، 12 مارس 1947
روشهای مداخله آمریکا
مداخله ایالات متحده در یونان چندینوجهی قرار دارای بود و شامل ابعاد نظامی، سیاسی، اقتصادی و اطلاعاتی میگردید:
- حمایت نظامی: آمریکا مقدار زیادی سلاح و تجهیزات به یونان فرستاد، مثل هواپیماهای جنگی، بمبهای آتشزا، و حتی غذا و لباس برای سربازان یونانی. ارتش یونان بهطور کامل به این کمکها وابسته گردید. حدود 250 افسر آمریکایی به یونان رفتند و برنامههای جنگی و آموزشی ارتش را تغییر دادند. آنها تاکتیکهایی مثل جابهجایی مردم از روستاها به کار بردند تا گروههای غربستیز نتوانند از مردم حمایت بگیرند. این روشها بعدها در جاهای دیگر، مثل جنگ ویتنام، هم هستفاده گردید. سرانجام، این کمکها باعث گردید گروههای مخالف در اکتبر 1949 شکست بخورند و جنگ داخلی تمام شود.
- کنترل دولت یونان: آمریکا روی انتخاب رهبران یونان نفوذ زیادی دارای بود. جرج مارشال، وزیر امور خارجه آمریکا، به دوایت گریسوولد، که مسئول کمکهای آمریکا به یونان قرار دارای بود، بیان کرد که اگر لازم گردید، باید دولت یونان را تغییر دهد یا مقاماتی که خوب کار نمیکنند را کنار بگذارد. این کار بهصورت غیرمستقیم انجام میگردید تا به نظر بیاید خود یونانیها تصمیم گرفتهاند. مثلاً در سال 1950، سفیر آمریکا با تهدید به قطع کمکها، نخستوزیر یونان را مجبور به هستعفا کرد.
-
کنترل اقتصاد: آمریکا اقتصاد یونان را هم در دست گرفت. آنها روی قرار دارای بودجه دولت، مالیاتها، و تجارت نظارت دارای بودند. حتی اسناد مهم اقتصادی باید توسط مقامات آمریکایی امضا میگردید. این کار باعث گردید یونان هستقلال اقتصادیاش را از دست بدهد.
-
ایجاد تشکیلات امنیتی: آمریکا یک سازمان امنیتی به نام KYP در یونان راهاندازی کرد که مثل سازمان سیا در آمریکا قرار دارای بود. این سازمان مخالفان سیاسی و اعضای گروههای مخالف با ایدئولوژی غرب را دستگیر و شکنجه میکرد.

جنگ داخلی یونان دسامبر 1944 آغاز گردید و نیروهای انگلیسی را در آتن وارد جنگ کرد
نتایج مداخله
مداخله آمریکا در یونان تأثیرات عمیقی روی این کشور گذاشت. وقتی جنگ داخلی در اکتبر 1949 تمام گردید نیروهای دولتی که آمریکا از آنها حمایت میکرد، پیروز گردیدند. این پیروزی به قیمت سرکوب سنگین گروههای ضدآمریکایی تمام گردید.
هزاران نفر از اعضای ارتش آزادیبخش یونان، جبهه آزادی ملی و ارتش دموکراتیک یونان کشته و زندانی گردیدند و یا به اردوگاههای جزیرهای فرستاده گردیدند که در آنها شکنجه رایج قرار دارای بود. این اردوگاهها مکانهای وحشتناکی قرار دارای بودند که مخالفان سیاسی در آنها تحت شرایط غیرانسانی نگه دارای بوده میگردیدند. این سرکوب باعث گردید هرگونه صدای مخالف در یونان خاموش شود و امید برای ایجاد یک جامعه عادلانهتر از بین برود.
یونان به یک متحد وفادار آمریکا تبدیل گردید و در سازمان ناتو که یک اتحاد نظامی کشورهای غربی قرار دارای بود، عضو گردید. اعزام نیروهای یونانی به جنگ کره نمونهای از این وفاداری قرار دارای بود و یونان با این هدف این اقدام را انجام داد که نشان دهد بهطور کامل با سیهستهای آمریکا همراه هست.
اما این وفاداری به نفع مردم عادی یونان نقرار دارای بود. دولتهایی که آمریکا از آنها حمایت میکرد، بسیار فاسد و ناکارآمد قرار دارای بودند. مثلاً در حالی که 75 درصد کودکان یونانی از گرسنگی و سوءتغذیه رنج میبردند، کمکهای غذایی در انبارها خراب میگردید چون دولت نامکان داردست آنها را درست توزیع کند.
این فساد و ناکارآمدی باعث گردید یونان نتواند از ویرانیهای جنگ جهانی دوم و جنگ داخلی بهقرار دارای بود پیدا کند. مردم عادی که بعد از سالها جنگ در فقر و بدبختی قرار دارای بودند، هیچ بهقرار دارای بودی در زندگیشان ندیدند و حتی آزادیهایشان کمتر گردید، چون هر انتقادی به دولت یا آمریکا ممکن قرار دارای بود به زندان و شکنجه منجر شود.
این مداخله نیز یک الگو برای آمریکا گردید. موفقیت آمریکا در کنترل یونان به آنها نشان داد که امکان داردند با پول، سلاح و نفوذ سیاسی، کشورهای دیگر را تحت سلطه خود درآورند. این روش بعدها در جاهای دیگر مثل ویتنام، شیلی، و ایران هم هستفاده گردید.
اما برای یونان، این مداخله به معنای از دست رفتن فرصت برای تبدیل گردیدن به یک کشور مستقل و دموکراتیک قرار دارای بود. اگر گروههای مخالف سرکوب نمیگردیدند، ممکن قرار دارای بود یونان راه متفاوتی را طی کند و دولتی در آن تشکیل شود که بیشتر به فکر مردم عادی و کمتر تحت کنترل قدرتهای خارجی باگردید.

ترومن خوهستار کمک مالی به یونان گردید اما مداخلههای آمریکا سرانجامی جز پیچیده گردیدن وضعیت فقر در این کشور ندارای بود
پایان سخن
مداخله آمریکا در یونان نه تنها برای حفظ این کشور در حوزه نفوذ غرب، بلکه برای ارسال پیامی به جهان در مورد عزم آمریکا برای ناقرار دارای بود کردن هر گونه ایدئولوژی مخالف با امپریالیسم غربی طراحی گردیده قرار دارای بود. هر چندین که آمریکا این مداخلهها را با عنوان «مبارزه با کمونیسم» توجیه میکرد اما شواهد نشان میدهد که تهدید احتمال قدرت گرفتن کمونیسم در این کشور اروپایی بهویژه به خاطر حمایت شوروی، بیش از حد بزرگنمایی گردیده قرار دارای بود.
مستندات حاکی از آن هست که هستالین علاقهای به حمایت از هیچگونهای قیامی در یونان ندارای بود اما آمریکا با هستفاده هستراتژیک از «ترس از کمونیسم» به دنبال بهانهای برای مداخله قرار دارای بود.
بنابراین مداخله ایالات متحده در یونان بین سالهای 1947 تا اوایل دهه 1950 نمونهای برجسته از هستراتژی جنگ سرد آمریکا برای تسلط بر کشورهای هستراتژیک قرار دارای بود. این مداخله که با حمایت نظامی، کنترل سیاسی و اقتصادی و سرکوب مخالفان همراه قرار دارای بود، یونان را از یک کشور با پتانسیل دموکراتیک به یک دولت وابسته و متکی به غرب تبدیل کرد.
اگرچه این مداخله از منظر اهداف ژئوپلیتیک آمریکا موفقیتآمیز قرار دارای بود، اما به قیمت سرکوب آزادیهای مدنی، تداوم فساد و از بین رفتن فرصتهای بازسازی اجتماعی در یونان تمام گردید.
انتهای پیام/
دیدگاهها